کنایه های درس پنجم فارسی ششم
کنایه های درس پنجم فارسی ششم را از سایت پست روزانه دریافت کنید.
درس ۵ فارسی ششم( هفت خان رستم)(معنی اشعار، مبالغه و کنایه)
مرورگر شما از این ویدیو پشتیبانی نمیکنید.منبع مطلب : www.aparat.com
مدیر محترم سایت www.aparat.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
درس پنجم فارسی ششم | متن درس | درک مطلب | دانش زبانی | کلاس اینترنتی ما(مومکا)
کلاس اینترنتی ما ( مومکا ) – متن کتاب درسی و سوالات و درک مطلب و دانش زبانی و بخوان و بیندیش درس پنجم کتاب فارسی پایه ششم ابتدایی تحت عنوان هفت خانِ رستم در زیر آورده شده است. امید است که از آن بهره گرفته و استفاده لازم را ببرید.
یکی از درس های مهم فارسی ششم مربوط به درس پنجم می باشد . درس پنج فارسی ششم با موضوع هفت خان رستم دارای شعر ها و لغات دشوار و همچنین فعالیت می باشد که در این قسمت برای شما جواب آنها را آماده کرده ایم.
خان : مرحله – منزل
اهریمن : شیطان
شمار : تعداد
از بند رهایی دهد : از زندان و اسارت آزاد کند
دیوان : در اینجا جمع دیو ها – دیوان به معنی کتاب اشعار نیز می باشد.
راهی می شود : به سوی جایی می رود
قوی پنجه : توانا – پر زور
از هم می دَرد : از بین می برد و پاره پاره می کند
تیمار : مراقبت – مواظبت
نخجیر : شکار
فرجام : پایان – سر انجام – عاقبت کار
دادگر : عادل
کوفتن : کوبیدن
سُم : قسمت پایانی پای چارپایان که مانند کفش آن هاست!
دیده : چشم
رستم در خشم می شود : رستم عصبانی و خشمگین می شود – در خشم شدن کنایه از عصبانی شدن است.
پرخاش : سخنی که از روی خشم گفته می شود – درشتی
می نمایاند : نشان می دهد
به تنگ می آید : صبرش تمام می شود – خسته می شود
از پای درآوردن : کنایه از کشتن
خروشید : در اینجا شیهه کشید – فریاد زد
جوشید : عصبانی شد
برکند : جدا کرد
سهمگین : ترسناک
تیغ : شمشیر
بَر : تَن – بدن
نیرنگ : فریب – حیله
چیرگی : پیروز شدن
کمند : ریسمان محکمی که هنگام جنگ آن را بر گردن و کمر دشمن اندازند و آن ها را اسیر کنند
خمّ کمند : چین و شکن و دایره ای که در اثر پرتاب کمند ایجاد می شود
به بند آوردن : کنایه از اسیر کردن
میان : در اینجا کمر
خنجر : شمشیر کوچک
زو : مخفف از او
بیم : ترس
یال : موهای بلند پشت گردن اسب
به کردار : مانند
ستایش : شکر و سپاس
یزدان : آفریدگار – خداوند
دلیر : شجاع – در اینجا منظور رستم است
ز بهر : برای
نیایش : دعا – عبادت
بجست : جست و جو کرد
پرستش : عبادت
کای : مخفف که ای
داور : قاضی – آن که حکم می کند – در اینجا منظور خداوند است
دادگر : برقرار کننده عدالت – عادل
آذرگشسب : آتش سریع و سوزان
گُرد : پهلوان
دستگاه : در اینجا عظمت و قدرت و توانایی
زابلستان : نام شهری در سیستان و بلوچستان
بیت اول » خروشید و جوشید و بر کند خاک ز سُمّش زمین شد همه، چاک چاک
رخش شیهه کشید و خشمگین شد و برای آمادگی حمله، سُمِّ خود را بر زمین کوبید به گونه ای که زمین زیر پایش کنده شد.
بیت دوم » بزد تیغ و بینداخت از بر، سرش فرو ریخت چون رود، خون از برش
رستم با ضربه شمشیر سر اژدها را از تنش جدا کرد و خون مانند رود از تن او جاری شد.
بیت سوم » بینداخت چون باد، خَمِّ کمند سر جادو آورد ناگه به بند
رستم طنابش را که به صورت حلقه آماده کرده بود به سرعت به سمت جادوگر انداخت و او را اسیر کرد.
بیت چهارم » میانش به خنجر به دو نیم کرد دل جادوان زو پر از بیم کرد
رستم با خنجر جادوگر را نصف کرد و با این کار خود دل جادوگران دیگر را پر از وحشت و ترس کرد
بیت پنجم » چو رستم بدیدش بر انگیخت اسب بدو تاخت مانند آذر گُشسب
هنگامی که رستم او (ارژنگ دیو) را دید با اسبش مانند آتش تیز و سوزان، تند و سریع به سوی او حمله کرد.
بیت ششم » سر و گوش بگرفت و یالش دلیر سر از تن بکندش به کردار شیر
رستم شجاعانه سر و گوش و موهای ارژنگ دیو را گرفت و مانند شیر با شجاعت سرش را از تنش جدا کرد.
بیت هفتم » ز بهر نیایش، سر و تن بشست یکی پاک جای پرستش بجست
برای انجام عبادت سر و تن خود را شست و به دنبال جایی پاک و تمیز برای راز و نیاز گشت.
بیت هشتم » از آن پس نهاد از بر خاک، سر چنین گفت : کای داورِ دادگر !
سپس سر بر خاک سجده گذاشت و گفت ای پروردگار عادل!
بیت نهم » ز هر بد، تویی بندگان را پناه تو دادی مرا، گُردی و دستگاه
در برابر هر بدی و آسیبی تو برای بندگان پناه هستی و تو هستی که به من پهلوانی و شکوه و عظمت دادی.
فروشگاه اینترنتی گاروبیج
صفحه کلاس اینترنتی ما (مومکا) در آپارات
منبع مطلب : momeka.ir
مدیر محترم سایت momeka.ir لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
زهرا : سلام من ۵ تا کنایه بلدم امیدوارم به دردتون بخوره بدو تاخت مانند آذر گشسب رخش به تنگ می آید از هفت خان رستم گذشته است بینداخت چون باد خم کمند شیری قوی پنجه به او و اسبش حمله میکند با تشکر از سایت خوبتون
🌌 : 👍🏻👍🏻
فزولی😅😅 : اصلاکنایه نبود
ستاره غلامی : کامل نبود
Mahdyar.mz00 : چرا کامل نیست هیچ کنایه هم نداشت یک کنایه:تنگ می آید کنایه از خسته شدن
به توچه : من کنایه خواستم نه معنی خر بفمممممم
نازنین : سلام! سایت خوبیه و خیلی به درد بخوره من خیلی از مطالبم رو از اینجا یاد داشت میکنم. من این دفعه کنایه میخواستم ولی نبود. من سه تا بلدم امید وارم به دردتون بخوره☺ ✎ از هفت خان رستم گذشته است. ✎ تاخت مانند آذرگشسب. ✎ رخش به تنگ می آید. ببخشید اگه کمه ولی از هیچی بهتره ✿
ناشناس : کامل نبود
ستاره غلامی : اصلا کامل نبود 😒
🌌 : واقعا سایت بدی هرچی نمی خایم میزارن ولی چیزی که می خایم و نمیزارن
مو مو : اینا کنایه نیستن
ناشناس : خیلی بده من کنایه میخوام
ناشناس : سلام امیرعلی رجبی پور هستم یکی مبالغه های درس دریده شدن شیر توست رخش است و کنایه دارد به اینکه رخش از شیر نترسید و به او حمله کرد. دیگری درست شدن رود از خون اژدها و کنایه به این دارد که اژدها خون زیادی داشت مبالغه دیگری هم رستم مانند شیر به دیو حمله کرد کنایه و معنیش این نیست که رستم به شیر تبدیل شد بله یعنی مانند یو شیر به دیو حمله کرد
آمنه : خیلی بد متنفرم از این درس دادن فقط یه مبالغه نداره
خوبه ولی کاش به جای معنی بیت هارو گذاشتن مبالغه و کنایه رو برای ما مشخص میکردین تا کاره بقیه ام راه می افتاد
من کنابه میخوام
خیلی عن هست
اصلا خوب نیست
سلام اصلا خوب نیست نگفته این شعر کنایه یا مبالغه
سلام اصلا خوب نیست نگفته این شعر کنایه یا مبالغه
نه عالی بود گپ زدن شما
بی شوررر
خرررر
اینا چین😠😠
سلام ببخشید من پایه ششم هستم اگر وقت داری و اگر می تونی ۳ تا کنایه از درس چهار برام بفرستید 🙏
ممنون از لطف و محبتتون 😘
سلام من مغالبه وکنایه از درس پنجم میتواستم بفرستین دیگه😊😊
هنوزاز دهن بوی شیر آیدش
خیلی بد متنفرم از این درس دادن فقط یه مبالغه نداره
معنی از پای در اوردن چیه
اصلاکنایه نبود
من کنایه خواستم نه معنی
خر بفمممممم
سلام امیرعلی رجبی پور هستم یکی مبالغه های درس دریده شدن شیر توست رخش است و کنایه دارد به اینکه رخش از شیر نترسید و به او حمله کرد. دیگری درست شدن رود از خون اژدها و کنایه به این دارد که اژدها خون زیادی داشت مبالغه دیگری هم رستم مانند شیر به دیو حمله کرد کنایه و معنیش این نیست که رستم به شیر تبدیل شد بله یعنی مانند یو شیر به دیو حمله کرد
خیلی بده من کنایه میخوام
م
گاو
چرا کامل نیست هیچ کنایه هم نداشت
یک کنایه:تنگ می آید کنایه از خسته شدن
اینا کنایه نیستن
واقعا سایت بدی هرچی نمی خایم میزارن ولی چیزی که می خایم و نمیزارن
ممنون از نازنین
خخخخخ
سلام اصلا خوب نیست من الان کنایه میخوام لطفا هر دوتاشو بزارید
سلام
من ۵ تا کنایه بلدم امیدوارم به دردتون بخوره
بدو تاخت مانند آذر گشسب
رخش به تنگ می آید
از هفت خان رستم گذشته است
بینداخت چون باد خم کمند
شیری قوی پنجه به او و اسبش حمله میکند
با تشکر از سایت خوبتون
ببخشیدچراکنایه ومبالقه رونزاشتین کنایه یعنی جمله ای که معنی دورونزدیک داره مثل ازهفت خان رستم گذشته ای نزدیکش می شه هفت مرحله راتمام کردی ودورش می شه مراحل بسیارسختی راباموفقیت به پایان رساندید
اب درهاون کوبیدن یعنی چی؟؟
سلام همین فقط سلام😂
میگم....
من الان چی بنویسم؟
یکی می خواد ب خودم کمک کنه اونوقت من بیا م ب شما بدم شرمنده منم مثل شما بلد نیستم
بی مصرف
کنایه این درس
را می خواهم یکم زود
کامل نبود
سلام!
سایت خوبیه و خیلی به درد بخوره من خیلی از مطالبم رو از اینجا یاد داشت میکنم.
من این دفعه کنایه میخواستم ولی نبود.
من سه تا بلدم امید وارم به دردتون بخوره☺
✎ از هفت خان رستم گذشته است.
✎ تاخت مانند آذرگشسب.
✎ رخش به تنگ می آید.
ببخشید اگه کمه ولی از هیچی بهتره ✿
چرا کنایه رو نمیزارید
ادم یچی از شما میخواد چرا انقد خنگ بازی در میارید همچی میزارن به غیر از کنایهــــــ ینی چی فقط وقت ادم رو میگیریدــ
مبالغه : خروشید و جوشید و برکند خاک میشه
کنایه: رخش به تنگ می آید «معنی رخش خسته میشود»
من 5کنایه از درس 5فارسی ششم
حتما همه تا اخر این متنی که نوشته شرمنده و اینا رو خوندن خخخخخخ
سلام اصلا کنایه نبود
لطفا کنایه هم بزارید
یکی دو پیرهن بیشتر پاره کردن ... کنایه از تجربه ی بیشتر داشتن
شتر دیدی ندیدی ...کنایه از نادیده گرفتن
ترکستان...کنایه از بی راهی
چشم به راه ...کنایه از انتضار
بخت برگشته...کنایه از اتفاقات ناگوار(بد)
پر نمی زند مگسی ...کنایه از نبودن هیچ رفت و آمدی
دوستان امیدوارم این ها کار بردی باشه براتون ❤️
اصلا کامل نبود 😒
یه جورایی خوب بود کنایه به تنگ آمده یعنی به ستوه امدن 💞💞💗💗
کنایه نبود اگر لطف میشود کنایه های درس ششم هم بگذارید ممنون🌹♥️♥️
لطفا درباره کنایه و مبالغه توضیح دهید
سلام خوب بود اما من کنایه ی درس و میخواستم
در بیت خروشید و جوشید و برکند خاک. زسمش زمین، شد همه چاک چاکاینجا چاک چاک ارایه مبالغه استدر بیت بزد تیغ و بنداخت از بر سرش. فرو ریخت چون رود، خون از برشاینجا در مصراع دوم ارایه مبالغه به کار رفته است
,سلاممنکنایهومبالغهمیخواستم💓💓
کنایه
سلام ممنون میشم کنایه هم بزارید
سلام میشه کنایه هم داشت
سلام من کنایه و مبالغه میخواستم ولی نه کنایه بود نه مبالغه خواهش می کنم کنایه و مبالغه رو بگذارید
خوب بود فقط کاش کنایه ان را مینوشت
کنایه میخواستم
لطفا کنایه را بگویید
سلام اصلا کنایه نداشت همچنین مبالغه
خوبه ولی کاش کنایه وبالغه هم میداشت فقط معنی و معنی شعر رو داشت
سلام چرا اصلا کنایه نداشت شاید یکی بلد نبود کنایه چیه ینی شما نمیخواد یادش بدین
واقا که🥵🖕🏼🖕🏼😐😏😏😒😒