چه عواملی زمینه ساز اختراع خط شد
چه عواملی زمینه ساز اختراع خط شد را از سایت پست روزانه دریافت کنید.
سوالات مطالعات اجتماعی -درس 9
مطالعات اجتماعی – درس 9
1- چرا پس از مدتی دیگر همه افراد مجبور به کشاورزی نبودند؟
بارواج کار کشاورزی مواد غذایی به اندازه ی کافی تولید و حتی ذخیره می شد در نتیجه دیگر همه افراد مجبور به کار کشاورزی نبودند.
2- به جز کشاورزی مردم به چه کارهای دیگر مشغول شدند؟
ساختن ابزارهای کشاورزی و قایق و داد و ستد
3- با مشغول شدن مردم به کارهای گوناگون مانند کشاورزی ، ساختن ابزارهای کشاورزی و ساختن قایق و انجام داد و ستد تقسیم کار بوجود آمد
4- داد و ستد را تعریف کنید ؟ داد و ستد به صورت مبادله کالا به کالا بود مثلا اگر کشاورزی بیشتر از نیاز خود گندم داشت مقداری از آن را به کسی که ابزار کشاورزی می ساخت می داد و وسیله مورد نیازش را می گرفت
5- به نظر شما داد و ستد به صورت مبادله کالا به کالا چه مشکلاتی به وجود آورد ؟
گاه کالاهایی که با هم مبادله می شد ارزش یکسانی نداشت ، گاه مورد نیاز نبود ، حمل آن مشکل بود ، فاسد می شد
6-برای حل مشکلات مبادله کالا به کالا چه وسایلی اختراع شد ؟ سکه های طلا و نقره
7-اولین شهرها در کجا و چگونه بوجود آمد ؟ با گذشت جمعیت روستاههای کنار رودها بیشتر شد و این روستاها به شهر تبدیل شدند اولین شهرها در کنار رودهای پرآب بوجود آمدند
8-با پیدایش شهرهای بزرگ کم کم تمدن های بزرگ به وجود آمدند
9-در گذشته اداره ی سرزمین ها به عهده فرمانروایان بود
10- فرمانروایان برای برقراری نظم در سرزمین خود و اداره ی شهر ها و روستاها قانون وضع می کردند
11- برخی فرمانروایان چگونه قلمرو حکومت خود را گسترش می دادند؟
به سرزمین های دیگر حمله می کردند و آن ها را تصرف می کردند
12- اختراع خط چگونه بود ؟ رونق داد و ستد و نیاز انسان به نوشتن قراردادها و نگه داشتن بعضی اطلاعات زمینه را برای اختراع خط فراهم کرد.
13- اختراع خط در پیدایش تمدن ها نقش بسیار مهمی داشته است
14-تمدن ها چه ویژگی هایی داشتند ؟ خط – حکومت و فرمانروا – دادو ستد – عقاید مذهبی – قانون و مقررات – تقسیم کار و مهارت در کارها – آثار هنری
15- همزمان با پیدایش تمدن های باستانی در ایران در سرزمین بین النهرین ( بین رود دجله و فرات ) تمدن بوجود آمد
16-چند تمدن را نام ببرید ؟ ایلام کنار رود کارون – سومر در جنوب رود فرات – بابل کنار رود فرات – آشور کنار رود دجله – مصر کنار رود نیل
17- دو تمدن باستانی که در گذشته های دور در ایران پدید آمدند و از بین رفتند نام ببرید؟ شهر سوخته ، جیرفت ، تپه سیلک
18- منظور از بین النهرین چیست ؟ سرزمین بین دو رود دجله و فرات
19- تمدن ایلام حدود چهار تا پنج هزار سال پیش در ناحیه ای که امروز خوزستان نام دارد پدید آمد.
20- یکی از پادشاهان ایلامی ، شهر شوش را پایتخت قرار داد
21- شهر شوش چگونه شهری بود ؟ شهری بزرگ و آباد که مزارع وسیع کشاورزی در اطراف آن و بازارهای بزرگی داخل آن قرار داشت
22- مردم ایلام به چه کارهایی مشغول بودند؟ کشاورزی – دام داری – فلز کاری – سفالگری – نجاری – مجسمه سازی – تجارت
23- در سرزمین ایلام پرستش گاه یا معابد بزرگی ساخته شده بود که مردم در آنجا خدایان ایلامی را عبادت می کردند .
24- پرستش گاه مشهور و عظیم تمدن ایلام چه نام دارد و کجا قرار دارد ؟ چغارنبیل در نزدیکی شهر شوش در خوزستان قرار دارد
25- چگونه می توان فهمید که ایلامی ها از خط میخی استفاده می کردند؟
از لوح های گلی به جا مانده از آن روزگار می توان پی برد که ایلامی ها از خط میخی استفاده می کردند
26- پیش از اختراع خط میخی ایلامی از چه خطی استفاده می کردند ؟ از خط تصویری استفاده می کردند که برای نوشتن هر چیز شکل آن را می کشیدند.
27- تمدن ایلام در کنار کدام رود است ؟ کارون
28- تمدن ایلام در محدوده کدام استان است ؟ شهر شوش در استان خوزستان
29- آیا تمدن ایلام ویژگی های تمدن ها را دارد ؟ بله خط – حکومت – دادو ستد – عقاید مذهبی – قانون و مقررات – آثار هنری – تقسیم کار و مهارت در کارها
30- پرستش گاهها در کجاد و به چه صورت ساخته می شد ؟ این پرستش گاه ها را به صورت بنا های عظیم در مکان های بلند می ساختند.
سوالات درس نهم مطالعات کلاس چهارم
1- از چه زمانی انسان های یک جا نشینی را آغاز کردند ؟ با شروع کار کشاورزی
2- اولین روستاها چگونه به وجود آمد ؟ با شروع کار کشاورزی مردم زندگی یک جا نشینی را آغاز کردند و به این ترتیب اولین روستاها بوجود آمدند
3- کشاورزی چه تغییری در زندگی انسان به وجود آورد ؟ با رواج کشاورزی به جز یک جانشین شدن مردم توانستند مواد غذایی را به اندازه کاغی تولید کنند و حتی ذخیره نمایند و بقیه مردم به کارهای دیگر مشغول شدند
4- از چه زمانی تقسیم کار بوجود آمد ؟ وقتی که کشاورزی زیاد شد و مردم بیش از اندازه تولید کردند شغل های دیگری هم نیاز بود به وجود آمد برای همین مردم به ساختن ابزار و خرید و فروش و کارهای دیگر روی آوردند و تقسیم کار به وجود آمد .
5- مبادله ی کالا به کالا یعنی چه با مثال توضیح بدهید ؟مثلا اگر کشاورزی بیش از مصرف خود و خانواده اش گندم داشت مقداری از آن را به کسی می داد که ظرف سفالی می ساخت و به جای آن ظرف می گرفت یعنی کالایی را با کالای دیگر عوض می کرد.
6- در گذشته های دور که تقسیم کار به وجود آمد مردم نیازهای خود را از چه راهی به دست می آوردند ؟ مبادله کالا به کالا
7- به نظر شما مبادله ی کالا به کالا چه مشکلاتی را بوجود می آورد؟ 1 – ممکن بود که کالایی را که نیاز داشتند پیدا نکنند یا کسی که آن کالا را داشت کالای طرف مقابلش را نمی خواست 2 – ارزش و بهای کالای های مبادله شده برابر نبود
8- برای حل مشکلات مبادله ی کالا به کالا چه وسایلی اختراع شد ؟ مردم دنبال وسیله ای بودند که ارزش کالاهایشان را معلوم کند یا در همه جا ارزش داشته باشد پس پول اختراع شد که در هر دوره ای به شکلی بود از دانه های قهوه و کتان گرفته تا دکمه و صدف و طلا و نقره و حلب و... در زمان ما هم پول جای همه را گرفته است
9- شهرها چگونه بوجود آمدند ؟ با زیاد شدن جمعیت روستاها در کنار رودها این روستاها بزرگ و بزرگ تر شدند و شهرها به وجود آمدند
10- اولین شهرها در کنار رودهای بزرگ به وجود آمد
11- تمدن های بزرگ چگونه به وجود آمدند ؟ با پیدایش شهرهای بزرگ
12- ویژگی های سرزمین هایی که تمدن در آن ها بوجود آمد چه بود ؟ 1- سرزمین های متمدن حکومت و فرمانروایی داشتند 2- تقسیم کار و مهارت در کارها بین آن ها بود 3- داد و ستد با همدیگر و شهرهای دیگر داشتند 4 – قانون و مقررات داشتند 5- عقاید مذهبی داشتند 6-خط و آثار هنری داشتند
13- اداره سرزمین های متمدن بر عهده فرمانروایان بود
14- فرمانروایان برای اداره سرزمین های خود چه می کردند ؟ قانون وضع کرده بودند تا نظم برقرار باشد
15-چرا فرمانروایان قانون وضع می کردند؟ برای برقراری نظم در سرزمین هایشان و اداره شهرها و روستاها
-16شهرها چگونه بزرگ تر شدند؟ با افزایش جمعیت – حمله فرمانروایان به شهرها و روستاهای دیگر
17-چرا فرمانروایان به شهرها یا روستاهای دیگر حمله می کردند؟ برای این که قلمرو حکومتشان وسیع تر شود
18- چه عواملی باعث شد تا زمینه اختراع خط فراهم شود ؟ رونق داد و ستد و نیاز انسان به نوشتن قراردادها و نگه داشتن بعضی اطلاعات ، زمینه را برای اختراع خط فراهم کرد.
19- اختراع خط از چه نظر اهمیت داشت ؟ در پیدایش تمدن ها و دوام آن نقش داشت
20- اولین تمدن ها در کنار کدام رودها بوجود آمد ؟ رود کارون در ایران ، رود نیل در مص ، رود دجله و فرات در عراق
21- کدام تمدن باستانی در ایران در کنار رود کارون به وجود آمد ؟ تمدن ایلام
22- در سرزمین بین النهرین کدام تمدن ها بوجود آمد ؟ تمدن سومر و بابل در جنوب رود فرات ، تمدن آشور در شمال رود دجله و فرات
23-کدام تمدن در کنار رود نیل بوجود آمد ؟ تمدن مصر
24-سرزمین بین النهرین کجا بود ؟ بین دو رود دجله و فرات در عراق امروزی
25-در کنار رود نیل اقوام مصری زندگی می کردند
26-در کنار رود کارون مردم ایلام زندگی می کردند
27-در کنار رود دجله تمدن آشور بوجود آمد
28-در کنار رود فرات اقوام بابل و سومر زندگی می کردند
29-دو تمدن باستانی ایران که اکنون از بین رفته اند را نام ببرید ؟ تمدن ایلام و ماد
30-تمدن ایلام در کجا به وجود آمد ؟ در کنار رود کارون جایی که امروزه خوزستان نام دارد.
منبع مطلب : emamjavadsschool.blogfa.com
مدیر محترم سایت emamjavadsschool.blogfa.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
خط چهگونه اختراع شد و بهوجود آمد؟ | روزنامه ماندگار
یک شنبه ۱۴ سرطان ۱۳۹۴
گردآورنده: بهروز سروشنیا
بخش نخست
افلاطون میگوید: خط عقال (بند) عقل است. اقلیدوس گوید: خط هندسهیی است روحانی اگرچه به ابزار جسمانی ظاهر شده است. بودلف گوید: خط بوستان دانش است. ویل دورانت در تاریخ تمدن خود مینویسد: مهمترین گامی که انسان به سوی مدنیت برداشت، همانا اختراع خط است.
بزرگترین و شاید تنها عامل انتقال و گسترش فرهنگ و تمدن بشری از نسلی به نسل دیگر، خط الفبایی بوده است. در فرهنگ پارسی، خط پدیدهیی دیوی است و هنری است که تهمورث (ملقب به زیناوند به معنی هوشیار) آشنایی و آگاهی با آن را از دیوانی که به بند کشیده، بهدست میآورد و در ازای بهدست آوردن این دانش، آنها را رها میکند. در متن مینوی خرد آمده است: تهمورث دیوان را اسیر خود کرد و هفت نوع خط را از آنان آموخت. بیشتر تواریخ اختراع خط را به تهمورث نسبت میدهند، اما در برخی روایات به جمشید و کیومرث و ضحاک نیز نسبت دادهاند.
به نظر آرتور کریستن سن، ایرانشناس دانمارکی، نام تهمورث، نامی از نژاد سکایی است. به این ترتیب، انتساب فن نویسندهگی به تهمورث باید از قدمت بیشتری برخوردار باشد، احتمالا ً سکاییان در مهاجرتهای خود به مردمانی برخورد کردهاند و فن نویسندهگی را از آنان آموختند و بعد در اساطیر ایران این موضوع به ستیز تهمورث با دیوان نسبت داده شد.
داستان خط به زبان فردوسی در شاهنامه چنین است:
چو تهمورث آگه شد از کارشان
برآشفت و بشکست بازارشان
یکایک بیارست با دیو جنگ
نبود جنگ را فراوان درنگ
کشیدندشان خسته و بسته خوار
به جان خواستند آن زمان زینهار
که ما را مکش تا یکی نو هنر
بیاموزی از ما کت آید به بر
کی نامور دادشان زین
بدان تا نهانی کنند آشکار
نبشتن به خسرو بیاموختند
دلش را به دانش برافروختند
نبشتن یکی نه که نزدیک سی
چه رومی چه تازی و چه پارسی
چه سغدی چه چینی و چه پهلوی
نگاریدن آن کجا بشنوی
جهاندار سی سال از این پیشتر
چهگونه پدید آوریدی هنر …..
سومریان روایت میکنند که المرکر، پادشاه دولتشهر اوروک (موطن گیلگمش) و به قولی بنیانگذار آن، که میخواست بر فرمانروایی شهر آباد و ثروتمند ارته پیروز شود، باعث اختراع خط شد. المرکر سه بار فرستادهیی با عصای پادشاهی و نماد قدرت نزد شاه ارته میفرستد. شاه ارته آگاه است که اگر عصا را بهدست گیرد، شکست را پذیرفته است. المرکر چهارمین بار با حیلۀ خط اختراع میکند و بر لوحۀ گلی با خط فرمانی مینویسد و نزد ارته میفرستد، وقتی شاه ارته برای خواندن پیام مجبور میشود آن را در دست بگیرد، به مفهوم پذیرش فرمانروایی المرکر محسوب میشود.
هنگامی که بشر خواست آنچه را که در اندیشۀ خود دارد نقش نماید، در واقع زمانی است که گام نخست را به عرصۀ نگارش گذاشت و به کمک آن توانست دانستههای خود را محفوظ نگهداشته و تاریخی از خود به جای بگذارد؛ گام نهادن در مسیر طولانی که در آن انسانهای نخستین ابزاری برای انتقال بیان شفاهی بدون دیدن یکدیگر آغاز کردند. نخستین گام نوشتن، تصاویر روی سفالها بود.
فراوانی تصویرها و ناتوانی آنها در بیان مفاهیم عاطفی، کمبود این سبک نوشتن بود. رفته رفته تصویرها شکل سادهتر و نمادینتری یافته و برای مفاهیم عاطفی، علایم قراردادی وضع شد و نوع خط اندیشهنگار را در دسترس نگارندهگان قرار داد که خط هیروگلیف که بیشتر در مصر رایج بود، از اینگونه نگارش است. سابقۀ خط هیروگلیف را حدود چهارهزار سال پیش از میلاد دانستهاند. این خط بیشتر افقی و از راست به چپ و بهندرت از چپ به راست و گاهی از بالا به پایین نوشته شده است. بعدها خط هیروگلیف در مصر تحول یافته و به سادهگی میگراید و دو نوع خط هیراتیک (دینی) و دموتی (مردمی) از آن به وجود میآید. مرحلۀ بعدی خط، خط میخی است.
کشاورزان مصری مکلف بودند سبدهایی از تولیدات محصول خود را به ماموران مالیاتی تحویل دهند، برای این تصویر آن را بر دیوار کلبۀ خود میکندند و کنار آن به تعداد سبدهایی که تحویل داده بودند، علامت میگذاشتند. پس نخستین طرز نوشتن، نوشتن با عکس (شکلنگاری) بود، اما ترسیم یک اندیشه یا تصور و یا گذراندن زمان (مفهومنگاری) به نظر دشوار مینمود تا اینکه به جای تصویر و علامت از نشانههای قراردادی استفاده کردند و به کمک این نشانهها، کلمات یا اصوات را که از آنها کلمه ساخته میشد، نمایش میدادند و بدین ترتیب حروف مصور تبدیل به حروف هجایی شد. خطوط بابلی، سومری، عیلامی مخطوطی از این خطوط ایدیوگرام و هجایی بودهاند. خط الفبایی آخرین مرحلۀ تکامل خطوط به شمار میرود، یکی از خطوط الفبایی قدیم، خط میخی پارسی است که مخلوطی از خطوط الفبایی و هجایی بوده است.
بیشتر دانشمندان، اختراع خط الفبایی را به فنیقیها، مردمی از کنعان، نسبت دادهاند که در خاک سوریه در کرانۀ دریای مدیترانه سُکنا داشته و ضمن بازرگانی و دریانوردی و سوداگریهای خود، خط الفبایی را که خود وضع کرده بودند، در کشورهای مختلف رواج دادهاند. منشای خط الفبایی یونانیان و سایر اقوام دنیا به غیر از خط چینی که دارای منشای دیگری است، از همین خط الفبایی اختراع فنیقیها میدانند و معتقدند این خط پس از دگرگونی و جرح و تعدیل رو به کمال نهاده است.س
الفبای فنیقی با ۲۲ علامت خطی که تنها صامتها را نشان میدهد، از راست به چپ نوشته میشد. به گفتۀ خطشناسان، نشانههایی از خط مصری باستان و خط تصویری را در الفبای فنیقی میتوان یافت. این خط بر خلاف خط هیروگلیف که در انحصار کاهنان بود و یا خط میخی که تنها طبقۀ دبیران با آن سر و کار داشتند، به راحتی در دسترس عامه قرار گرفت و چون یاد گرفتن آن آسان بود، این خط در آسیای غربی نفوذ یافت و جایگزین خط میخی شد و به غرب (اروپای امروز) که هنوز دارای خط و کتابت نبود، راه یافت.
یونانیان این الفبا را با اسم سامی آن که نمایندۀ دو حرف اول آن بود، «آلفا» و «بتا» نامیدند و برای استفادۀ خود تغییراتی در آن دادند و مصوتها را داخل خط ساختند و خط صامتنگار را تبدیل به آوانِگار کردند و جهت نگارش را تغییر دادند و گونهیی از خط یونانی را یونانیان مهاجر با خود به روم بردند و در آنجا براین مبنا الفبای لاتینی به وجود آمد و زبانهای گوناگون اروپا بدان خط نوشته شد.
معمولاً واضع خط را فنیقیان میدانند، اما این نکته تنها دربارۀ ملل سامی درست است و ملل آریایی به ویژه در هند، شاید پیش از فنیقیان خطهایی دیگر اختراع کردهاند که از سلسله خطوط سامی ماخوذ از خط فنیقی نیست.
الفبای خط فنیقی به نوعی شبهقارۀ هند را در نوردیده است. دانشمندان، خط برهمایی هند را از فرزندان همین خط میدانند که زبان سانسکریت و دیگر زبانهای هندی با آن نوشته میشود. متون دینی بودایی نیز به خط برهمایی نوشته شده است.
یکی دیگر از فرزندان خط فنیقی، خط آرامی است که به سرعت در خاورمیانه پخش شده است و به سرعت رواج یافته و تبدیل به خط ساکنان این منطقه شده است. خط و زبان آرامی به عنوان آرامی رسمی یا آرامی امپراتوری پا به پای زبان پارسی باستان و خط میخی که تنها در کتیبههای هخامنشیان به کار میرفت، در ارسال و مراسلات به کار گرفته میشده است.
قدیمیترین اقوامی که در بینالنهرین زمینۀ خط میخی را حدود پنجهزارسال پیش فراهم آوردند، سومریها هستند؛ قومی متمدن که نژاد سامی نداشتند و برخی احتمال میدهند که از کنار دریا به این منطقه مهاجرت کرده باشند. سومریها چون پیوندی با همسایهگان خود نداشتند، از میان رفتند و یا جذب اقوام سامی شدند. سومریها چون مصریها و چینیها از نخستین اقوامی هستند که تمایل به ضبط گفتار و اندیشههایشان داشتند و برای این کار، خط میخی را برگزیدند. خط میخی آغازین در اصل نوعی خط تصویرنگاری بوده که آن را بر لوح نقش میکردهاند. تصویرها رفته رفته حالت سادهتر و زاویهمانندی به خود گرفتند و سرانجام علامتهای تشکیلدهندۀ این خط به شکل میخ درآمدند.
به جز تفاوت ظاهری خط هیروگلیف و خط میخی، تفاوت آشکار دیگر آنها در ابزار نوشتن است. برای نگارش خط هیروگلیف از پاپیروس و قلم نی و مرکب استفاده میشد، در حالی که برای نوشتن خط میخی نیاز به لوح گلی نرمی بود که با قلم چوبی بر آن مینگاشتند و سپس لوح را می پختند.
خط میخی سومری و خط میخی اکدی (بابلی) از خط میخی عیلامی منشعب شده است. خط میخی به جز در منطقۀ بینالنهرین در گسترۀ وسیعی مانند آسیای صغیر و بینالنهرین شمالی، میان هیتیها، هوریها، اوروارتورها، لولوییها، کاسیها و … رواج داشته است.
بنا بر نظر دانشمندان خطشناس، پیدایش خط، نخست از علایم و نقوش آغاز گردیده، این نقاشیها کموبیش تقلید صادقانهیی از زندهگانییی که هنرمند در اطراف خود میدید و آن را روی ظروف سفالین خویش منقش میکرد، بوده و پشت این رموز و نشانههای بسیار و متنوع دیگر، به بیان مطالبی نهفته میپرداخته است و مهرههای استوانهیی و غیراستوانهیی را با حکاکی نقوش و علایم برای مهر کردن سر کوزهها و خمرهها و سبدهای اجناس و یا لوازم و دارایی خود به منظور معرفی و حفظ مالکیت به کار میبردهاند و به مرور زمان و گذشت دوران، این علایم و نقوش مختصر شده و علایم بهجای حروف به کار رفته است.
گفته میشود خط میخی را نخست برای زبانهای بینالنهرین یعنی عیلامی، بابلی و آشوری به کار بردهاند و چون عیلامیان در خوزستان امروز میزیستهاند و همسایۀ پارسیان بودهاند، مردم پارس یا پیش از تشکیل حکومت هخامنشی و یا در آغاز این دوره، این خط را برای زبان پارسی باستان هم پذیرفتهاند و میتوان حدس زد که مادها نیز خود آن را اختیار کرده باشند؛ زیرا که ایشان نیز با آشوریان و بابلیان همسایه بودهاند.
خط میخی پارسی باستان کتیبههای دورۀ هخامنشی که نسبت به خط میخی بابلی و عیلامی، علایم سادهتر و کمتری دارد، حروف هجایی هستند (یعنی مصوت به همراه صامت). خط میخی پارسی باستان را میتوان صورت تکاملیافته خطوط میخی دیگر بدانیم، همزمان با تکامل تدریجی خطوط میخی و در هزارۀ دوم پیش از میلاد خط دیگری در سرزمین فنقیه پا به عرصۀ وجود میگذارد و آن خط فنیقی است. قدیمیترین نمونۀ این خط در کاوشهای شهر گوبله از شهرهای فنیقی باستان (حوالی سوریۀ کنونی) که یونانیان آن را بیبلوس مینامیدند، بهدست آمده است. این شهر در میان یونانیان به عنوان داشتن پاپیروس شهرت داشته و مرکز بازرگانی مصریان و یونانیان بود.
داریوش بزرگ در سنگنوشتۀ بیستون (بغستان) بند بیست از ستون چهارم، به زبان پارسی باستان گفته است: به خواست اهورامزدا این خط من است که من کردم. به جز این، به زبان و خط آریایی، هم روی لوح و هم روی چرم نوشته شده. جز آن، پیکر خود را هم بساختم. و جز آن، تبارنامۀ خود را نوشتم. در پیش من این نوشته خوانده شد. پس از آن، من این نوشتهها را همهجا در میان کشورها فرستادم.
کتیبۀ دیگری در جزیرۀ الفیل مصر یافت شده که رونوشت کتیبۀ بیستون است، به استناد این این دو سند، داریوش بزرگ خط استفاده شده در این دو کتیبه را خط آریایی خوانده است.
همانطور که گفته شد، قدیمیترین اسناد، از دورۀ هخامنشیان به خط میخی است. این خط مرکب از خطوط افقی و مورب است، به شکل میخ که برای هر حرف یا مخرج چند خط افقی و عمودی و مورب ترکیب میشوند. اکدیان، آشوریان، کلدانیان، عیلامیان، هیتیها، پارسیان و ارمنیان این خط را برای نوشتن خود اختیار کردند. در خطوط میخی ملل دیگر نیز چند نقش از هشتصد تا سههزار علامت بهکار میرفته است که الفبای پارسی باستان شامل ۳۶ حرف، ۲ واژه جداکن، ۸ علامت اندیشهنگار و نشانههایی هم برای نشان دادن اعداد بوده که تنها برخی از آنها به جای مانده است. هر یک از حرفهای الفبای میخی بهجز سه حرفی که برای نشان دادن مصوتها بهکار میرود ـ مصوتی هم همراه دارد ـ به همین علت الفبایی هجایی است. الفبای پارسی باستان از چپ به راست نوشته و پس از هر حرف، نقطه گذاشته میشود. این الفبا تا پایان حکومت هخامنشی رایج بوده و بعدها فراموش شده است. در اوایل قرن نوزدهم میلادی، دانشمندان غربی موفق به خواندن این الفبا شده، از این راه الفباها و زبانهای دیگر کشف گردیده است، این خط تا پایان دورۀ هخامنشی در کتیبهها و سکهها به کار رفته است.
منبع مطلب : mandegardaily.com
مدیر محترم سایت mandegardaily.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
خط چگونه اختراع شد و بوجود آمد؟-تولد و تکامل خط؟-پرشین پرشیا
افلاطون می گوید : خط عقال (بند) عقل است . اقلیدوس گوید : خط هندسه ای است روحانی اگرچه به ابزار جسمانی ظاهر شده است . بودلف گوید : خط بوستان دانش است . ویل دورانت در تاریخ تمدن خود می نویسد : مهمترین گامی که انسان به سوی مدنیت برداشت همانا اختراع خط است .
بزرگترین و شاید تنها عامل انتقال و گسترش فرهنگ و تمدن بشری از نسلی به نسل دیگر خط الفبایی بوده است ، در فرهنگ ایران خط پدیده ای دیوی است و هنری است که تهمورث ( ملقب به زیناوند به معنی هوشیار ) آشنایی و آگاهی با آن را از دیوانی که به بند کشیده ، به دست می آورد و در ازای به دست آوردن این دانش آنها را رها می کند .در متن مینوی خرد آمده است: تهمورث دیوان را اسیر خود کرد و ۷ نوع خط را از آنان آموخت . بیشتر تواریخ اختراع خط را به تهمورث نسبت می دهند ، اما در برخی روایات به جمشید و کیومرث و ضحاک نیز نسبت داده اند .
به نظر آرتور کریستن سن ایران شناس دانمارکی نام تهمورث ، نامی از نژاد سکایی است . به این ترتیب انتساب فن نویسندگی به تهمورث باید از قدمت بیشتری برخوردار باشد ، احتمالا ً سکاییان در مهاجرت های خود به مردمانی برخورد کرده اند و فن نویسندگی را از آنان آموختند و بعد در اساطیر ایران این موضوع به ستیز تهمورث با دیوان نسبت داده شد .
داستان خط به زبان فردوسی در شاهنامه چنین است :
چو تهمورث آگه شد از کارشان / برآشفت و بشکست بازارشان
یکایک بیارست با دیو جنگ / نبود جنگ را فراوان درنگ
کشیدندشان خسته و بسته خوار / به جان خواستند آن زمان زینهار
که ما را مکش تا یکی نو هنر / بیاموزی از ما کت آید به بر
کی نامور دادشان زین/ بدان تا نهانی کنند آشکار
نبشتن به خسرو بیاموختند دلش را به دانش برافروختند
نبشتن یکی نه که نزدیک سی / چه رومی چه تازی و چه پارسی
چه سغدی چه چینی و چه پهلوی / نگاریدن آن کجا بشنوی
جهاندار سی سال از این پیشتر / چگونه پدید آوریدی هنر .....
سومریان روایت می کنند که المرکر ، پادشاه دولت شهر اوروک ( موطن گیل گمش ) و به قولی بنیانگذار آن ، که می خواست بر فرمانروایی شهر آباد و ثروتمند ارته پیروز شود ، باعث اختراع خط شد . المرکر سه بار فرستاده ای با عصای پادشاهی و نماد قدرت نزد شاه ارته می فرستد . شاه ارته آگاه است که اگر عصا را به دست گیرد ، شکست را پذیرفته است . المرکر چهارمین بار با حیله خط اختراع می کند و بر لوحه گلی با خط فرمانی می نویسد و نزد ارته می فرستد ، وقتی شاه ارته برای خواندن پیام مجبور می شود آن را در دست بگیرد ، به مفهوم پذیرش فرمانروایی المرکر محسوب می شود .
هنگامی که بشر خواست آنچه را که در اندیشه خود دارد نقش نماید در واقع زمانی است که گام نخست را به عرصه نگارش گذاشت ، انسان به کمک آن توانست دانسته های خود را محفوظ نگهداشته و تاریخی از خود به جای بگذارد . گام نهادن در مسیر طولانی که در آن انسان های نخستین ابزاری برای انتقال بیان شفاهی بدون دیدن یکدیگر آغاز کردند . نخستین گام نوشتن ، تصاویر روی سفال ها بود .
فراوانی تصویر ها و ناتوانی آنها در بیان مفاهیم عاطفی کمبود این سبک نوشتن بود ، رفته رفته تصویر ها شکل ساده تر و نمادین تری یافته و برای مفاهیم عاطفی ، علائم قراردادی وضع شد و نوع خط اندیشه نگار را در دسترس نگارندگان قرار داد که خط هیروگلیف که بیشتر در مصر رایج بود از اینگونه نگارش است .سابقه خط هیروگلیف را حدود چهار هزار سال پیش از میلاد دانسته اند این خط بیشتر افقی و از راست به چپ و بندرت از چپ به راست و گاهی از بالا به پایین نوشته شده است ، بعد ها خط هیروگلیف در مصر تحول یافته و به سادگی می گراید و دو نوع خط هیراتیک (دینی) و دموتی (مردمی) از آن به وجود می آید ، مرحله بعدی خط ، خط میخی است .
کشاورزان مصری مکلف بودند سبد هایی از تولیدات محصول خود را به ماموران مالیاتی تحویل دهند ، برای این تصویر آنرا بر دیوار کلبه خود می کندند و کنار آن به تعداد سبد هایی که تحویل داده بودند علامت می گذاشتند ، پس نخستین طرز نوشتن ، نوشتن با عکس (شکل نگاری) بود اما ترسیم یک اندیشه یا تصور و یا گذراندن زمان (مفهوم نگاری) به نظر دشوار می نمود تا اینکه به جای تصویر و علامت از نشانه های قراردادی استفاده کردند و به کمک این نشانه ها ، کلمات یا اصوات را که از آنها کلمه ساخته می شد ، نمایش می دادند و بدین ترتیب حروف مصور تبدیل به حروف هجایی شد ، خطوط بابلی ، سومری ، عیلامی مخطوطی از این خطوط ایدئوگرام و هجایی بوده اند .خط الفبایی آخرین مرحله تکامل خطوط به شمار می رود ، یکی از خطوط الفبایی قدیم ، خط میخی پارسی است که مخلوطی از خطوط الفبایی و هجایی بوده است .
بیشتر دانشمندان اختراع خط الفبایی را به فنیقی ها مردمی از کنعان نسبت داده اند که در خاک سوریه در کرانه دریای مدیترانه سکنی داشته و ضمن بازرگانی و دریانوردی و سوداگری های خود خط الفبایی را که خود وضع کرده بودند در کشور های مختلف رواج داده اند ، منشاء خط الفبایی یونانیان و سایر اقوام دنیا به غیر از خط چینی که دارای منشاء دیگری است از همین خط الفبایی اختراع فنیقی ها می دانند و معتقدند این خط پس از دگرگونی و جرح و تعدیل رو به کمال نهاده است .
الفبای فنیقی با ۲۲ علامت خطی که تنها صامت ها را نشان می دهد از راست به چپ نوشته می شد به گفته خط شناسان نشانه هایی از خط مصری باستان و خط تصویری را در الفبای فنیقی می توان یافت این خط بر خلاف خط هیروگلیف که در انحصار کاهنان بود و یا خط میخی که تنها طبقه دبیران با آن سر و کار داشتند ، به راحتی در دسترس عامه قرار گرفت و چون یاد گرفتن آن آسان بود این خط در آسیای غربی نفوذ یافت و جایگزین خط میخی شد و به غرب ( اروپای امروز )که هنوز دارای خط و کتابت نبود ، راه یافت .
یونانیان این الفبا را با اسم سامی آن که نماینده دو حرف اول آن بود "آلفا" و "بتا" نامیدند و برای استفاده خود تغییراتی در آن دادند و مصوت ها را داخل خط ساختند و خط صامت نگار را تبدیل به آوا نگار کردند و جهت نگارش را تغییر دادند و گونه ای از خط یونانی را یونانیان مهاجر با خود به روم بردند و در آنجا براین مبنا الفبای لاتینی به وجود آمد و زبان های گوناگون اروپا بدان خط نوشته شد .
معمولا ً واضح خط را فنیقیان می دانند اما این نکته تنها درباره ملل سامی درست است و ملل آریایی به ویژه در هند شاید پیش از فنیقیان خط هایی دیگر اختراع کرده اند که از سلسله خطوط سامی ماخوذ از خط فنیقی نیست .
الفبای خط فنیقی به نوعی شبه قاره هند را در نوردیده است ، دانشمندان ، خط برهمایی هند را از فرزندان همین خط می دانند که زبان سنسکریت و دیگر زبان های هندی با آن نوشته می شود متون دینی بودایی نیز به خط برهمایی نوشته شده است .
یکی دیگر از فرزندان خط فنیقی خط آرامی است که به سرعت در خاورمیانه پخش شده است و به سرعت رواج یافته و تبدیل به خط ساکنان این منطقه شده است . خط و زبان آرامی به عنوان آرامی رسمی یا آرامی امپراتوری پا به پای زبان پارسی باستان و خط میخی که تنها در کتیبه های هخامنشیان به کار می رفت در ارسال و مراسلات به کار گرفته می شده است .
قدیمیترین اقوامی که در بین النهرین زمینه خط میخی را حدود پنج هزار سال پیش فراهم آوردند سومری ها هستند ، قومی متمدن که نژاد سامی نداشتند و برخی احتمال می دهند که از کنار دریا به این منطقه مهاجرت کرده باشند ، سومری ها چون پیوندی با همسایگان خود نداشتند از میان رفتند و یا جذب اقوام سامی شدند ، سومری ها چون مصری ها و چینی ها از نخستین اقوامی هستند که تمایل به ضبط گفتار و اندیشه هایشان داشتند و برای این کار خط میخی را برگزیدند . خط میخی آغازین در اصل نوعی خط تصویر نگاری بوده که آنرا بر لوح نقش می کرده اند ، تصویر ها رفته رفته حالت ساده تر و زاویه مانندی به خود گرفتند و سرانجام علامت های تشکیل دهنده این خط به شکل میخ در آمدند . در سال های اخیر در اثر کاوش های تپه مارلیک و مهره های به دست آمده مخطوط این نظر را که ایرانی ها خط میخی را از سومری ها و بابلی ها اخذ کرده باشند متزلزل کرده است . از یازده مهره استوانه ای ، یکی از آنها با خط میخی شکل حکاکی شده است .
طبق نظر پرفسور کامرون استاد خطوط باستانی خاور میانه در دانشگاه میشیگان آمریکا خطوط این استوانه نمی تواند از دو هزار سال قبل از میلاد مسیح جدید تر باشد و خطوط آن از نوع خطوط علایمی و نقشی است که قبل از پیدایش خط میخی بکار می رفته و پس از گذشت چند قرن خط میخی از روی اینگونه خطوط بوجود آمده است .
با توجه به قدمت اشیاء به دست آمده از تپه مارلیک و خطوط روی آنها به نظر معقول نمی رسد که ایرانی ها با در دست داشتن خط علایمی و نقشی ازنوع خط میخی خط خود را از ملت دیگری اخذ یا اقتباس کرده باشند
به جز تفاوت ظاهری خط هیروگلیف و خط میخی ، تفاوت آشکار دیگر آنها در ابزار نوشتن است ، برای نگارش خط هیروگلیف از پاپیروس و قلم نی و مرکب استفاده می شد در حالی که برای نوشتن خط میخی نیاز به لوح گلی نرمی بود که با قلم چوبی برآن می نگاشتند و سپس لوح را می پختند .
خط میخی سومری و خط میخی اکدی (بابلی) از خط میخی عیلامی منشعب شده است . خط میخی به جز در منطقه بین النهرین در گستره وسیعی مانند آسیای صغیر و بین النهرین شمالی ، میان هیتی ها ، هوری ها ، اوروارتور ها ، لولویی ها ، کاسی ها و .... رواج داشته است .
بنابر نظر دانشمندان خط شناس ، پیدایش خط نخست از علایم و نقوش آغاز گردیده ، این نقاشی ها کم و بیش تقلید صادقانه ای از زندگانی یی که هنرمند در اطراف خود می دید و آن را روی ظروف سفالین خویش منقش می کرد ، بوده و پشت این رموز و نشانه های بسیار و متنوع دیگر به بیان مطالبی نهفته می پرداخته است و مهره های استوانه ای و غیر استوانه ای را با حکاکی نقوش و علایم برای مهر کردن سر کوزه ها و خمره ها و سبد های اجناس و یا لوازم و دارایی خود به منظور معرفی و حفظ مالکیت به کار می برده اند و به مرور زمان و گذشت دوران این علایم و نقوش مختصر شده و علایم به جای حروف به کار رفته است .
گفته می شود خط میخی را نخست برای زبان های بین النهرین یعنی عیلامی ، بابلی و آشوری به کار برده اند و چون عیلامیان در خوزستان امروز می زیسته اند و همسایه پارسیان بوده اند مردم پارس یا پیش از تشکیل حکومت هخامنشی و یا در آغاز این دوره این خط را برای زبان پارسی باستان هم پذیرفته اند و می توان حدس زد که ماد ها نیز خود آن را اختیار کرده باشند زیرا که ایشان نیز با آشوریان و بابلیان همسایه بوده اند .
خط میخی پارسی باستان کتیبه های دوره هخامنشی نسبت به خط میخی بابلی و عیلامی ، علائم ساده تر و کمتری دارد ، حروف هجایی هستند ( یعنی مصوت به همراه صامت ) خط میخی پارسی باستان را می توان صورت تکامل یافته خطوط میخی دیگر بدانیم ، همزمان با تکامل تدریجی خطوط میخی و در هزاره دوم پیش از میلاد خط دیگری در سرزمین فنقیه پا به عرصه وجود می گذارد و آن خط فنیقی است . قدیمی ترین نمونه این خط در کاوش های شهر گوبله از شهر های فنیقی باستان ( حوالی سوریه کنونی ) که یونانیان آن را بیبلوس می نامیدند به دست آمده است این شهر در میان یونانیان به عنوان داشتن پاپیروس شهرت داشته و مرکز بازرگانی مصریان و یونانیان بود .
داریوش بزرگ در سنگ نوشته بیستون (بغستان) بند بیست ازستون چهارم به زبان پارسی باستان گفته است : به خواست اهورامزدا این خط من است که من کردم به جز این ، به زبان و خط آریایی هم روی لوح و هم روی چرم نوشته شده جز آن ، پیکر خود را هم بساختم و جز آن ، تبارنامه خود را نوشتم . در پیش من این نوشته خوانده شد . پس از آن ، من این نوشته ها را همه جا در میان کشور ها فرستادم .
کتیبه دیگری در جزیره الفیل مصر یافت شده که رونوشت کتیبه بیستون است ، به استناد این این دو سند داریوش بزرگ ، خط استفاده شده در این دو کتیبه را خط آریایی خوانده است .
همانطور که گفته شد قدیمیترین اسناد ، از دوره هخامنشیان به خط میخی است ، این خط مرکب از خطوط افقی و مورب است به شکل میخ که برای هر حرف یا مخرج چند خط افقی و عمودی و مورب ترکیب می شوند ، اکدیان ، آشوریان ، کلدانیان ، عیلامیان ، هیتی ها ، پارسیان و ارمنیان این خط را برای نوشتن خود اختیار کردند . در خطوط میخی ملل دیگر نیز چند نقش از هشتصد تا سه هزار علامت بکار می رفته است که الفبای پارسی باستان شامل ۳۶ حرف ، ۲ واژه جداکن ، ۸ علامت اندیشه نگار و نشانه هایی هم برای نشان دادن اعداد بوده که تنها برخی از آنها به جای مانده است هر یک از حرف های الفبای میخی بجز سه حرفی که برای نشان دادن مصوت ها بکار می رود – مصوتی هم همراه دارد – به همین علت الفبایی هجایی است ، الفبای پارسی باستان از چپ به راست نوشته و پس از هر حرف نقطه گذاشته می شود ، این الفبا تا پایان حکومت هخامنشی رایج بوده و بعد ها فراموش شده است . در اوایل قرن نوزدهم میلادی ، دانشمندان غربی موفق به خواندن این الفبا شده ، از این راه الفبا ها و زبان های دیگر کشف گردیده است ، این خط تا پایان دوره هخامنشی در کتیبه ها و سکه ها بکار رفته است .
پس از دوران هخامنشی ( سال ۳۳۰ پیش از میلاد ) در دوره کوتاه مدت اسکندر و سلوکی ها و اوایل دوره ساسانی زبان و خط یونانی در مراسلات رسمی و اداری به کار رفت تا این که در زمان اشکانیان برای نوشتن زبان پهلوی اشکانی ، خطی بر مبنای خط آرامی پایه ریزی شد ، از زبان پهلوی اشکانی سه نوع اثر با سه نوع الفبا به جای مانده است :
۱) آثاری با الفبای پهلوی اشکانی که برگرفته از الفبای آرامی بوده و از راست به چپ و حرف های آن جدا از هم نوشته می شود و در آن هزوارش به کار رفته است .
۲ ) آثاری که با الفبای فارسی میانه کتابی است .
۳ ) آثاری با الفبای مانوی که مربوط به دین مانوی است .
بنابر بر تحقیق دانشمندان خط شناس کاملترین و آسان ترین خط فونتیک خط دین دبیره است که تاریخ اختراع آن را به دو هزار سال قبل از میلاد مسیح که چهار هزار سال پیش از این تاریخ است تخمین زده اند ، در این خط هر حرف نماینده یک صدا است .
طبق سنتی که به احتمال زیاد به دوره ساسانی باز می گردد ، زردشت اوستا را به ۷ زبان آورده که هریک طبعا ً خط خاص خود را داشتند و شاید همین روایت ریشه آن ۷ خطی باشد که تهمورث از دیوان باز ستانده بود .
ابن ندیم در الفهرست به نقل از روزبه ( ابن مقفع ) می نویسد ، ایرانیان ۷ نوع خط داشتند :
۱) دین دبیره که اوستا را با آن می نوشته اند .
۲ ) ویش دبیره که با آن اصوات و آهنگ ها و اشارات و علائم قیافه و تعبیر خواب را ثبت می کرده اند و دارای ۳۶۵ حرف بوده است .
۳) گشتک دبیره که با آن قطعنامه ها و اقطاعات و نام ها و رموز را بر انگشتری ها و بر سکه ها نوشته اند و دارای ۲۸ حرف بوده است .
۴ ) پاره گشتک یا نیم گشتک که ماخوذ از خط گشتک بوده و دارای ۲۸ حرف بوده و طب و فلسفه را با آن می نوشته اند .
۵ ) شاه دبیره که اختصاص به پادشاه و خاندان شاه داشته است و دارای ۳۳ حرف که نقطه دارد بوده است .
۶) راز سهریه که پادشاهان ملل دیگر با آن می نوشته اند و دارای ۲۴ حرف بوده است .
۷ ) راس سهریه این خط نقطه دار بوده و برای بیان مطالب منطقی و فلسفی به کار می رفته و دارای ۲۴ حرف بوده است .
به جز این هفت خط دو خط دیگر هم وجود داشته است :
۱ ) هزوارش که خط هجایی بوده است . ابن ندیم به نقل از روزبه می گوید دو هزار هزوارش وجود داشته که برای جدا کردن متشابهات از یکدیگر به کار می رفته است .
۲ ) خط فیرآموز ( پیر آموز ) ابن ندیم درباره خطوطی که مصاحف را بدان می نوشتند می نویسد ، قرآن را با آن می نویسند و می خوانند .
از الفبای فارسی میانه که دنباله فارسی باستان است ، چهار نوع اثر با چهار الفبا به جای مانده است :
۱ ) فارسی میانه کتیبه ای مربوط به آغاز دوره ساسانی که غالبا ً با ترجمه پهلوی اشکانی و یونانی همراه است این الفبا دارای ۲۱ حرف و از چپ به راست و جدا از هم نوشته می شود و از الفبای آرامی گرفته شده و در آن هزوارش به کار رفته است .
۲ ) فارسی میانه مسیحی که مسیحیان ایران در دوران ساسانی کتاب ها یا ترجمه هایی از کتاب های دینی خود را بدان نوشته اند این الفبا دارای ۲۰ حرف است و از راست به چپ نوشته شده و هزوارش در آن به کار رفته است .
۳) فارسی میانه زردشتی که زردشتیان ترجمه هایی از اوستا و نوشته های دینی و غیر دینی خود را بدان نوشته اند ( به نوشته هایی که با الفبای اوستایی بازنویسی شده اند ، پازند می گویند که این گونه نوشته از سده های نخستین اسلامی تا سده هشتم هجری ادامه داشته است . ) این الفبا دنباله الفبای زبوری و آن دنباله الفبای فارسی میانه کتیبه ای است . این الفبا دارای ۲۱ حرف و از راست به چپ نوشته شده برخی از حروف آن از هر دو طرف و برخی دیگر فقط از طرف راست به هم متصل می شدند ، در این الفبا هزوارش به کار رفته است .
۴ ) فارسی میانه ترفانی که شامل ترجمه بعضی از قطعات ، قطعاتی از تفسیری بر کتاب ارژنگ نوشته های مانی و پیروان او بوده است . مانی الفبای مانوی را از الفبای تدمری گرفته است ، الفبای مانوی دارای ۳۱ حرف و از راست به چپ نوشته شده و حرف های آن به هم نمی چسبند از این رو همیشه یک صورت دارند ، در این الفبا هزوارش به کار نرفته است .
خط پهلوی ( ۲ ) ساسانی در همین راستا به وجود آمد که هر کدام گونه های کتیبه ای و تحریری دارند . خط اوستایی که برای به تحریر در آوردن کتاب دینی زردشتیان به کار رفته است و یکی از کامل ترین خطوط دنیاست بر مبنای خط پهلوی ساسانی اختراع شده است .
در زمان بلاش دوم سال ۱۲۱ میلادی نخستین بار حروف آرامی در سکه های ایران پدیدار شده است . خط آرامی با تصرفاتی برای زبان سغدی و تخاری و سپس متون مانوی به کار رفته است .
آثار زبان پهلوی به دو خط اصلی نوشته شده است :
۱ ) خطی که سنگ نوشته ها و سکه ها اوایل دوره ساسانی ( قرن سوم و چهارم میلادی ) بدان نوشته شده و دارای ۱۹ حرف است ، در این خط حروف به هم متصل نمی شوند از این رو آن را خط منفصل یا خط پهلوی کتیبه ای می نامند .
۲ ) خط متصل یا شکسته یا کتابی خطی است مخصوص نوشتن کتاب ها و نوشته های روی پوست و پاپیروس و کتیبه ها و سکه های متاخر دارای گونه های مختلف است ، یکی از آنها که نویسندگان دوران اسلامی آن را رم دبیره یا هام دبیره یعنی خط مردمان و همگان است که دارای ۱۴ حرف اصلی است . " گونه " یا " قلمی " از این خط در نامه نگاری به کار می رفته است که نویسندگان اسلامی آن را فرورده دبیره ( خط نامه ) نامیده اند . " گونه " یا " قلمی " دیگر با تفاوت اندک از خط متصل پهلوی در سکه ها و سنگ نوشته های دوران متاخر ساسانی و سده های نخستین دوران اسلامی نیز به کار رفته است ، احتمالا ً همان خطی است که نویسندگان یاد شده آن را کستج ، جستق ( گشتگ ، گشته ) خوانده اند . زبور پهلوی نیز به گونه ای از خط متصل پهلوی نوشته شده است ، این خط از خط سریانی که آن نیز از اصل آرامی است مشتق شده است .
آثار فارسی میانه را به ۵ دسته تقسیم می کنند :
۱ ) آثار کتیبه ای پهلوی غیر کتابی که شامل سنگ نوشته ها به سه زبان پهلوی ، پارتی و یونانی و آثار نوشته شده بر دیوار ، سفال ، پاپیروس ، پوست ، فلز ، سنگ های قیمتی و چوب بوده است.
۲ ) کتاب های پهلوی که سده های نخستین دوره اسلامی تدوین شده و مبتنی بر روایات ، سنت های دینی ، ادبی ، کتبی و شفاهی زردشتیان در دوران ساسانی است .
۳ ) زبور پهلوی که شامل بخشی از متون زبور که از سریانی به پهلوی ترجمه شده و به گونه ای خاص از خط پهلوی نگاشته شده که مربوط به قرن هفتم و اوایل قرن هشتم میلادی ( برابر با قرن های اول و دوم هجری ) است . این تنها نوشته ، از مسیحیان دوران ساسانی به پهلوی است و در آن همچون پهلوی کتابی و کتیبه ای هزوارش و املا تاریخی (۱ ) وجود دارد .
۴ ) ادبیات مانوی ، مانی و پیروانش علاقه فراوان به نوشتن کتاب و رساله داشتند و برای ترویج دین خود آثارشان را به زبان مردمی که در میان آنها قصد تبلیغ داشتند ، می نوشتند یا از زبان دیگری به آن زبان ترجمه می کردند ، آثار منظوم مانوی به فارسی میانه و پارتی از نظر ادبی اهمیت فراوانی دارد این سرود ها که برای هدف های دینی با زبانی فصیح و شیوا سروده شده ، بسیار غنی است اما نثر متون مانوی به زبان فارسی میانه و پارتی ثقیل و گاهی ناپخته و ساده است .
خط عربی نیز با واسطه نبطیان از خط آرامی به وجود آمده است ، نبطیان قومی از نژاد عرب بودند که در نبطیه زندگی می کردند ، از حدود ۱۵۰ سال پیش از میلاد گونه ای از خط و زبان آرامی در میان ایشان رایج بود . از این خط ، خطی موسوم به سینایی نو به وجود آمد که از سده اول پیش از میلاد تا سده چهارم میلادی در شبه جزیره سینا رواج داشت . خط سریانی منشا خط کوفی و خط نبطی منشا خط نسخ است ، خط کوفی در کوفه و حیره و خط نسخ در مکه و مدینه ، از این خط اقتباس شده اند ، خط نسخ بیشتر برای تحریر نامه ها و خط کوفی برای کتابت مصحف ها ، کتیبه ها و سکه ها استفاده می شده است .
از اواخر دوران امویان و اوایل عباسیان قلمرو خط عربی وسعت یافت و به تدریج در ایران و مصر و شمال افریقا رواج یافت و کم کم از دو خط مذکور اقلام دیگری پدید آمد .
گونه ای از این خط برای نوشتن آثار خوارزمی که یکی از زبان های ایرانی شرقی است به کار رفته است ، ایرانیان نیز در سده های نخستین پس از اسلام با افزودن حروف فارسی به الفبای عربی ، خط فارسی را بر مبنای نسخ پایه گذاری کردند و سپس خط نستعلیق ، خط شکسته و سایر خطوط به وجود آمد .
از اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری در دوران صفویه با تکمیل اقلام موجود ( چهارده نوع خط ) و هندسی کردن ابعاد حروف و تعیین اساس قواعد دوازده گانه در خط ، خوشنویسی را تحت ضابطه درآوردند و پایه خطوط را بر سطح و دور نهادند .
خوشنویسان ایرانی خطی وزین را از خط تعلیق مشتق ساختند که نستعلیق نام گرفت که از واژه نسخ و تعلیق گرفته شده و خط ملی محسوب شد و برای نگارش دیوان اشعار و داستان های حماسی مورد استفاده قرار گرفت .
خوشنویسان امروزه بیشتر از چهار نوع خط از سایر انواع خط استفاده می کنند که شامل : نسخ ، ثلث ، نستعلیق و شکسته نستعلیق
خط شکسته نیز از ابداعات ایرانیان است که در پیوند با تعلیق و نستعلیق است که از اوایل قرن یازدهم و آخر دوره صفویه به دلیل کثرت کاربرد و نیاز به تند نویسی به وجود آمد .
خط شناسان خطوط اصلی را شش خط دانسته اند که به اقلام سته معروفند و عبارتند از : رقاع ، ثلث ، ریحان ، محقق ، توقیع و نسخ
خط ثلث برای نوشتن عنوان سوره های قرآن ، پشت جلد نویسی ، سرلوحه نویسی ، کاشی کاری و کتیبه نویسی استفاده شده است .
خط ریحان از خط نسخ مشتق شده و از خط ثلث نیز بهره گرفته و به خط محقق بسیار نزدیک است .
خط نسخ در آغاز هم پایه خط کوفی بوده که اصل آن از نبطی است و اواخر قرن دوم هجری رایج بوده و در تمام سرزمین شرقی تحت لوای اسلام گسترش یافت .
خط توقیع در قرن چهارم تحول یافته است و در اواخر قرن نهم هجری نوع درشتی از آن در ترکیه ابداع شده ، اما میان اعراب چندان متداول نشد و آن را مشتق از خط ثلث دانسته اند .
خط محقق در آغاز خلافت عباسیان از خط کوفی استخراج شده و چهار قرن محبوب ترین خط میان خوشنویسان جهت کتابت قرآن در تمام سرزمین های اسلام در شرق بوده است .
خط رقاع از خطوط نسخ و ثلث مشتق شده است که در مکاتبات خصوصی و کتابت عرفی و روی کاغذ های کوچک رواج داشته و از خطوط محبوب خطاطان عثمانی بوده است ، امروزه این خط از متداول ترین خطوطی است که در سراسر دنیای عرب به کار می رود ، این خط نیز به علت نیاز به تند نویسی و مختصر نوشتن در مکاتبات کاربرد یافته است .
با شرحی که به طور اختصار گذشت ایرانیان در چهار هزار سال قبل با خط و الفبا آشنایی داشته اند و افکار و عقاید و نظرات و تجربیات و دانستنی های خود را ثبت می کرده اند و چون دانشی نبود نیاز به اختراع خط مخصوصی برای ثبت آن دانش به میان نمی آمد ، باید گفت ملت ایران نخستین ملتی است که برای ثبت و ضبط اصوات و آهنگ های موسیقی و حتی ضبط نوای آبشار و نغمه پرندگان و آوای درندگان با خط مخصوصی قادر به نوشتن و ثبت آن بوده است که آن را ویش دبیره نامیده اند که به جای نت موسیقی امروزی به کار می رفته است .
گرد آورنده : بهروز سروش نیا
یادداشت ها
۱ املا تاریخی: در اغلب خطوط معمول جهان املای تاریخی وجود دارد ، یعنی صورت مکتوب کلمات نشان دهنده تلفظی است که آن کلمه در هنگامی که نخستین بار به آن نوشته می شده دارا بوده است . مثلا ً در خط فارسی کلمه خواهر و خواب املا تاریخی دارند و زمانی در این کلمات آوای " خو " وجود داشته و بعد ها این آوا به صورت " خ " تحول یافته است .
۲ – پهلوی : منسوب به " پهلو " است و این واژه ار صورت باستانی " پرثوه " آمده است که در اصل به سرزمین پارت اطلاق می شده است .
۳ پارسی یا فارسی : منسوب به پارس مشتق از صورت ایرانی باستان پارسه و نام سرزمین فارس است .
منابع
راهنمای زبان های باستانی ایران ( جلد اول ) ، محسن ابوالقاسمی ، انتشارات سمت ، تهران ۱۳۷۵
خط و اسطوره ، ژاله آموزگار ، خبرگزاری میراث فرهنگی ، تهران ۱۳۸۴
تاریخ خط در ایران ، سعید نفیسی ، مجله کاوش شماره اول دوره دوم ۱۳۴۲
تاریخچه کتاب و کتابخانه در ایران از دوران باستان تا به امروز ، رکن الدین همایونفرخ ش ۷۴ – ۷۵ ، ۱۳۴۵ و ۱۳۴۷
زبان پهلوی ادبیات و دستور آن ، ژاله آموزگار – احمد تفضلی انتشارات معین ، تهران ۱۳۷۵
تاریخچه ای از نگارش و خط ، ژاله آموزگار ، دانشگاه تهران ۱۳۸۲ ، سایت نیمروز
منبع مطلب : www.persianpersia.com
مدیر محترم سایت www.persianpersia.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
اسرا : چه عاملی زمینه را برای اختراع خط فراهم کرد ؟
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
اسرا : اون سوال که من میخواستم نیست
این سایت خیلی بده
اصلا خوب نیست
خوشم نیامد.😑😑
این سایت خیلی بد هست.
این سایت خیلی بد هست.
واقعا که....
سلام
سلام ممنونم ولی سوال من این بود که چه عواملی زمینه ساز اختراع خط شو
اون سوال که من میخواستم نیست
چه عاملی زمینه را برای اختراع خط فراهم کرد ؟
خوبه ⭐⭐⭐⭐
چه عاملی زمینه رابرای اختراع خط فراهم کرد
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
پدر