توجه : تمامی مطالب این سایت از سایت های دیگر جمع آوری شده است. در صورت مشاهده مطالب مغایر قوانین جمهوری اسلامی ایران یا عدم رضایت مدیر سایت مطالب کپی شده توسط ایدی موجود در بخش تماس با ما بالای سایت یا ساماندهی به ما اطلاع داده تا مطلب و سایت شما کاملا از لیست و سایت حذف شود. به امید ظهور مهدی (ع).

    هم خانواده درس دهم کلاس چهارم

    1 بازدید

    هم خانواده درس دهم کلاس چهارم را از سایت پست روزانه دریافت کنید.

    هم خانواده و جمع ممسر کلمات دروس 1تا 10(پایه چهارم)

    صورت :تصویر

    منظره:نظر

    لذت:لذیذ

    آفریدگار:آفریدن،آفرینش

    اثر:آثار، موثر،تاثیر

    شبیه:شباهت،اشتباه

    تفاوت:متفاوت

    هم خانواده های درس دوم

    اوایل:اول، اولین

    لطیف:لطافت

    سفر:مسافرت،مسافر

    جمع:مجموع,جامعه، اجتماع

    معلوم:علم،معلم،عالم،تعلیم

    سلامت،سالم، سلام

    شگفتی،شگفت انگیز، شگفت زده

    قدرت،قادر، قدرتمند

    آموزش:آموختن

    هم خانواده های درس سوم

    فهم:فهمیدن، مفهوم

    معذرت:عذر، معذور

    هم خانواده درس چهارم

    حکیم،حاکم، حکم

    قصد:مقصد، مقصود

    حاضر:حضور

    دانش:دانشمند

    شهرت:مشهور

    هم خانواده درس پنجم

    گران :گران بها

    ثروت:ثروتمند

    ساکت:سکوت

    تجارت:تاجر

    شرمنده، شرمندگی

    عحیب: تعجب، متعحب

    درس ششم

    اندوه:اندوهگین

    تحقیر،حقارت

    ماهر:مهارت

    منتظر:انتظار

    محکم:مستحکم،استحکام

    نقص:ناقص

    عیب:معیوب

    نیرو:نیرومند

    درس هفتم

    هیجان:پرهیجان،هیجان انگیز،هیحان زده

    ورود:وارد

    نشاط:نشاط انگیز

    جمعیت،جمع، حامعع

    حس:احساس

    مشتاق:شوق، اشتیاق

    نظم:منظم

    شعر:اشعار

    درس دهم

    فعال:فعالیت

    اندیشه، اندیشیدن ، بیاندیش

    مکتب، کتاب، کتب

    طبع، طبیعت

    شعله، مشعل

    عجز،عاجز

    اختراع، مخترع

    طفل، اطفال 

    صبر، صبور،صابر

    کلمات جمع دروس یک تا ده

    حشرات جمع حشره

    مزارع جمع مزرعه

    نقاشان جمع نقاش

    تغییرات جمع تغییر

    مردمان جمع مردم

    امواج جمع موج

    جوانان جمع جوان

    غلامان جمع غلام

    طوطیان جمع طوطی

    تورانیان جمع تورانی

    ایرانییان جمع ایرانی

    بازوان جمع بازو

    اطفال جمع طفل 

    افکار جمع فکر

    اولیا جمع ولی

    منبع مطلب : lteachern.blogfa.com

    مدیر محترم سایت lteachern.blogfa.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.

    فارسی چهارم معنی کلمات، هم خانواده کلمات، متضاد کلمات درس 1 تا 11

    فارسی چهارم معنی کلمات، هم خانواده کلمات، متضاد کلمات درس 1 تا 11

    فارسی چهارم معنی کلمات، هم خانواده کلمات، متضاد کلمات درس 1 تا 11

    تدریس ادبیات: درس اول
    معنی واژه ها به ترتیب بیت ها:ستایش
    آخر:پایان،انجام
    دمی:لحظه ای،هنگامی
    هرگز:هیچ وقت
    صبحگاه:بامداد،هنگام صبح
    اهسته:کند،آرام
    یک چند :لحظه ای ،مدت کمی
    نهان:پنهان،مخفی
    نشان:علامت ،نشانه
    نیکی:خوبی
    معنی واژه ها ی درس:آفریدگار زیبایی
    تصمیم:اراده،قصد
    جهان افروز:روشن کننده ی جهان
    داوری:قضاوت کردن
    دل انگیز:دل فریب،مطلوب
    نخست؛اول،ابتدا
    نیلی:به رنگ نیل،کبود رنگ
    پراکند:پخش کرد
    گوناگون:مختلف
    غوک:قورباغه
    برکه:آبگیر تالاب
    بگذار:اجازه بده
    منظره:چشم انداز
    انبوه:بسیار زیاد
    زینت:زیور
    گلگون:سرخ رنگ
    تاب نیاورد:تحمل نکرد.طاقت نیاورد
    سراغ:پی چیزی رفتن
    ارغوانی:به رنگ ارغوان،بنفش
    جلا:درخشندگی و شفافیت
    مهاجر:کوچ کننده،مهاجرت کننده
    سطح:قسمت هموار و خارجی اجسام
    قشر:پوست
    براق:درخشان،درخشنده
    خود نمایی:خود را جلو دیگران خوب نشان دادن
    چیره دست:ماهر،زبر دست
    لذت:خوشی
    شگفت انگیز:تعجب آور،حیرت اور
    هم خانواده:درس اول
    انتخاب:منتخب
    سطح:سطوح
    مهاجر:هجرت
    مزارع:مزرعه
    تصویر:تصاویر،مصور
    منظره:مناظر،منظر
    کلمات متضاد:درس اول
    شروع#پایان
    تیره#روشن
    زیبا#زشت
    دشوار#آسان
    گرم#سرد
    ضخیم#نازک
    قبل#بعد
    مدرس:نورالدین
    درس دوم:کوچ پرستوها
    معنی واژه ها به ترتیب سطرها:درس ۲
    اوایل:جمع اول،آغاز
    لطیف:نرم و نازک
    دل نشین:خوشایند
    دور و دراز:زمانی بسیار طولانی از گذشته
    نخستین:اولین
    از نو:دوباره
    به سر برده اند:گذرانده اند،به جا آورده اند.
    راه و رسم:روش،شیوه
    آسودگی:آرام و راحت بودن
    کمیاب:نایاب،نادر
    به ناچار:از روی اجبار
    معتدل تر:جایی که آب و هوای نه سرد و نه گرم دارد.
    جنب و جوش:فعالیت بسیار ،هیجان
    معلوم:مشخص،آشکار
    تغییرات:دگرگونی ها
    قرقی:نوعی پرنده شکاری از دسته ی بازها
    کوچ:مهاجرت،از جایی به جایی رفتن
    ناگهان:دور از انتظار و بی خبر
    می ربایند:دزدیدن،جذب کردن
    پی در پی:پیاپی و پشت سرهم
    شگفتی:تعجب،حیرت
    سپری شدن:به پایان رسیدن،به اتمام رسیدن،کامل شدن
    پیمودن:طی کردن راه
    پیشین :گذشته،قبلی،جمع پیشینیان
    راه یابی:راه یافتن
    نهاده است:قرار داده است
    هم خانواده:درس ۲
    اوایل:اول
    معتدل:اعتدال
    مسافر:سفر
    مشغول:شغل،اشتغال
    غذا:تغذیه
    لطیف:ملاطفت،لطافت
    متضاد:درس ۲
    اوایل#اواخر
    طولانی#کوتاه
    دور#نزدیک
    نو#کهنه
    کمیاب#فراوان
    دانایی#نادانی
    مدرس:نورالدین
    درس سوم:راز نشانه ها:
    معنی واژه ها به ترتیب سطرها:درس ۳
    آسیاب:دستگاهی برای خرد کردن گندم،جو و دانه های دیگر
    قهوه خانه:جایی که قهوه و چای دم کنند و بنوشند
    می لنگید:لنگان لنگان راه می رفت
    بار گندم:کیسه های گندم که بر پشت الاغ بود.
    نشانی:علامت
    خشمگین:عصبانی
    حاکم:والی،داور،قاضی)در این درس همان قاضی است(
    کمی اندیشیدم:کمی فکر کردم
    رد پا:اثر پا
    گود:عمیق،ژرف
    حدس زدم:گمان کردم،پنداشتم،فکرکردم
    کور:نابینا
    معذرت خواست:عذر خواست،پوزش طلبید
    هم خانواده:درس ۳
    عذر:معذرت،عذر خواهی
    طرف:اطراف
    فهم:فهمیده
    حاکم:حکیم،حکم،محکوم
    محل:محله
    گود:گودی،گودال
    متضاد:درس ۳
    خوشحال#ناراحت
    راست#چپ
    بیرون#داخل
    نخورد#خورد
    کمی#زیادی
    معنی واژه ها به ترتیب بیت ها:درس ۳ بخوان و حفظ کن
    زاغک:زاغ کوچک)کلاغ سیاه(
    قالب:واحدی برای قطعات بریده ی معین
    پرفریب:سخت مکار،سخت حیله گر
    حیلت ساز:حیله باز،مکار،فریبنده
    آواز:صدا،بانگ،آهنگ،نغمه
    به به:کلمه ای برای تحسین و تمجید
    خوش آواز:خوش صدا،خوش نغمه
    خوش خوان:خوش آواز
    قار قار:صدای کلاغ به هنگام آواز خواندن
    طعمه:خوراک،خوردنی
    روبهک:بچه روباه،روباه کوچک
    جست:جهش،عمل جهیدن از ارتفاع و بلندی چیزی مانند دیوار
    مدرس:نورالدین
    درس چهارم:ارزش علم
    معنی واژه ها به ترتیب سطرها:درس ۴
    حکیمی:دانشمندی
    قصد:اراده کردن،تصمیم
    برافراشته:افراشته شده،بالا برده
    ناخدا:کشتیبان،کسی که کشتی را می راند
    هرچه کرد:هرچه سعی و تلاش کرد
    پاسخ:جواب
    آماده:فراهم
    سرگرم:مشغول
    شهرت:معروفیت،ناموری
    نیک نامی:خوش نامی
    دانا:عالم،آگاه،با معرفت
    هم خانواده:درس ۴
    قصد:قاصد،مقصود
    تعجب:عجیب،عجایب
    حاضر:حضرت،حضور،احضار
    مشهور:شهرت
    قدیم:قدمت
    فکر:افکار،تفکر،متفکر
    حال:احوال،حالت
    حرکت:متحرک،تحرک
    نجات:منجی،ناجی
    متضاد:درس ۴
    پیش#پس
    رفت#آمد
    خیلی#کم
    زود#دیر
    شادمان#غمگین،ناراحت
    باز کرد#بست
    زنده#مرده
    جوان#پیر
    دانا#نادان
    خواب#بیدار
    مدرس:نورالدین
    درس پنجم:رهایی از قفس
    معنی واژه ها به ترتیب سطرها:درس ۵
    ثروتمند:دارا،توانگر
    شیرین زبان:شیرین گفتار،شیرین بیان،شیرین سخن
    غلام:بنده،نوکر
    سوغاتی:ره آورد،ارمغان،هدیه
    گران بها:نفیس،باارزش،قیمتی
    ارمغان:هدیه
    خطه:پاره ای از زمین،شهر بزرگ،ناحیه،کشور
    مشتاق:آرزومند،مایل،راغب
    قضا:تقدیر،سرنوشت
    حبس:زندانی کردن،بازداشتن،زندان
    هم زبان:هم صحبت،کسانی که با یک زبان حرف می زنند
    دلتنگ:پریشان،غمگین
    قول داد:وعده داد،مقرر گردید
    پیغام:خبر،پیام،مژده
    بازگو کند:بیان کند
    صحنه:منظره ای واقعی یا خیالی که رویدادی را نشان می دهد.
    شگفت زده:متعجب
    دلش برای آن سوخت:کنایه از ناراحت شد
    گفت خام: سخن ناپخته.بی تجربه
    تجارت:بازرگانی کردن،داد و ستد
    شادکام:خوشحال،کامروا،کامران
    کنیزک:دخترک یا زنی که برده باشد
    نشان:سهم،نصیب
    کو:کجاست
    خواجه:سرور،بزرگ،پول دار
    همتا:نظیر،مانند،معادل،مساوی
    زهره:کیسه ی صفرا
    زهره اش برید:بسیار ترسید
    دلداری دهد:تسلی دهد،غم خواری کند
    از دست رفته است:کنایه از مرده است
    زاری:گریه ی سوزناک
    هم خانواده:درس ۵
    شگفت زده:شگفت انگیز
    موضوع:وضع،اوضاع
    مشتاق:اشتیاق،شوق
    شرمنده:شرمسار،شرمگین
    پیام:پیامبر،پیام رسان،پیامک
    شکایت:شاکی
    سکوت:ساکت
    تجارت:تاجر،تجار
    لذت:لذیذ
    اسیر:اسارت
    حبس:محبوس
    متضاد:درس ۵
    زیبا#زشت
    شیرین#تلخ
    گران بها#ارزان
    اسیر#آزاد
    بخواه#نخواه
    ساکت#شلوغ
    بالا#پایین
    خام#پخته
    کوتاه#بلند
    معنی واژه ها:درس ۵ بخوان و بیندیش
    گنبد کبود:آسمان کبود
    کولش:شانه ی او
    دنگ:صدایی که از برخورد با میله ها بلند میشود
    مامور :مسول انجام کاری
    ماجرا:داستان،اتفاق
    توی:داخل
    معنی واژه ها:درس ۵ مثل
    خدمتکار:آن که در خانه ی کسی کار کند
    دستمزد:حقوق
    علت:دلیل،سبب
    قافله:کاروان
    نفر:در این درس واحد شمارش شتر است
    راس:در این درس واحد شمارش چهارپایان است
    قاطر:حیوانی است که از ترکیب اسب و خر به وجود می آید
    بی علت:بدون دلیل
    بی حکمت:بدون دلیل خردمندانه
    مدرس:نورالدین
    درس ۶:آرش کمان گیر
    معنی واژه ها:درس ۶
    نبرد:جنگ
    نگرانی:تشویش،دلواپسی
    توران:سرزمین تور،نژادی ایرانی در منطقه ی آسیای میانه
    افراسیاب:نام یکی از پادشاهان کهن در سرزمین توران که مدت ها با ایران جنگ و دشمنی
    داشت.
    رود جیحون:نام یکی از رودهای معروف است.
    پایداری:ایستادگی،پافشاری
    اندوهگین:ناراحت،غمگین
    بردباری:صبر،شکیبایی
    سرانجام:عاقبت،پایان
    تصمیم:اراده،قصد
    آشتی:دوستی،صلح
    تورانیان:کسانی که در زمین توران زندگی می کنند.
    پیشنهاد:نظر،رای،طرح
    خاور:مشرق،مقابل باختر)غرب(
    تحقیر:خوار شمردن،کوچک شمردن
    سامان می دهد:نظم می دهد،رواج می دهد
    پولادین:ساخته شده از پولاد،بسیار محکم،نیرومند
    ماهر:استاد و چیره دست در کار
    بی تابی:بی قراری،بدون صبر و قرار
    قامتی رشید:راست قامت
    نقص:کمی،عیب،کاستی،مقابل فضل و کمال
    زمزمه:ترنم کردن،نغمه،آوازی که به آهستگی خوانده می شود.
    تیز بال:تند پر،تیز پر،تیز پرواز
    نیم روز:وسط روز،میان روز
    تناورتر:تنومندترین،قوی جثه ترین
    هم خانواده:درس ۶
    ماهر:مهارت
    محکم:استحکام،مستحکم
    نقص:ناقص،نواقص
    تحقیر:حقارت،محقر،حقیر
    توانا:توانایی،توان،توانمند
    عیب:عیوب،معیوب
    خبر:اخبار،مخبر،مخابرات
    منتظر:انتظار
    رشید:رشادت
    مشکل:اشکال
    متضاد:درس ۶
    آشتی#قهر
    ناامید#امیدوار
    آخرین#اولین
    دوستان#دشمنان
    پیروزی#شکست
    تنگ#گشاد
    کور#بینا
    نزدیک#دور
    بی جان#جاندار
    جوان#پیر
    سختی#اسانی
    محکم#شل
    خاور#باختر
    معنی واژه ها به ترتیب بیت ها:درس ۶ شعر باران
    گُهر:مخفف گوهر،مروارید،دانه های جواهر،اما در این درس قطره های به گوهر تشبیه شده
    است.
    بام:پوشش بالایی ساختمان،پشت بام
    دیرین:کهنه،قدیمی
    چست:چالاک،چابک،تند و سریع
    وزنده:ورزان
    نهانی:پنهانی،سری
    بران:دارای خاصیت یا توانایی بریدن،تیز
    تندر:رعد،آسمان غرش،صدایی که هنگام رعد و برق به گوش می رسد.
    غران:در حال غریدن،فریاد کنان،غرش کنان
    گریزان:در حال فرار،گریزنده،شتابان
    وارونه:برعکس،سرنگون
    گوارا:خوب و لذت بخش
    بَه:کلمه ای که برای شادی و خوشامد از چیزی استفاده می شود.
    گوهر فشانی:گوهر فشاندن
    خواه…خواه:بیان دو حالت مساوی،بیان برابری دو یا چند چیز
    تیره:تاریک،سیاه
    روشن:درخشان،تابان،واضح
    درس ۷:مهمان شهر ما
    مدرس: نورالدین
    معنی واژه ها به ترتیب سطرها:درس ۷
    حضور:حاضرشدن،وجود،ظهور
    استقبال:به پیشواز کسی رفتن،پیشواز
    نشاط:شادمانی،خوشی،شوق
    تپش:ضربان،بی قراری
    رُخسار:روی،چهره
    هین:آگاه باش،بدان
    نگار:در این درس رهبر انقلاب،اما در لغت به معنی محبوب،یار
    لحظه شماری:انتظار کشیدن ،پیوسته منتظر کسی بودن
    بلاخره:سرانجام،عاقبت
    هیجان زده:دچار حالات عاطفی شده
    انبوه:بسیار،فراوان،زیاد
    جنبش:حرکت،تکان،لرزش
    خیره:متعجب،شگفت زده،متحیر
    غوغا:مردم بسیار و در هم آمیخته،جار و جنجال زیاد
    مشتاق:دارای شوق،آرزومند
    همهمه:شلوغی و بی نظمی
    مرتب:منظم،با ترتیب
    مسولان:جمع مسول،ماموران،افرادی که وظیفه ی انجام کاری را دارند.
    محور:خطی مستقیم که جسمی به دور آن می گردد.
    هم خانواده:درس ۷
    استقبال:مستقبل،اقبال
    صبر:صبور،صابر
    حس:احساس،محسوس،حواس
    منظم:نظم،ناظم،منظوم
    طلوع:طالع،مطلع
    مدرسه:مدرس،درس
    انتظار:منتظر
    عزیز:معزز،عزیزه
    جمعیت:جماعت،مجموعه،جمع
    فعالیت:فعال
    متضاد:درس ۷
    ورود#خروج
    آغاز#پایان
    مرتب#نامرتب،شلخته
    خوشحال#ناراحت،غمگین
    منظم#نامنظم
    خاموش#روشن
    بزرگی#کوچکی
    می گریستند#می خندیدند
    پرتوان#کم توان
    معنی واژه ها:درس ۷.بخوان و بیندیش
    نفوذ کند:راه یابد،چیره شود
    مشام:بینی
    دلهره:اضطراب،نگرانی
    حیف:افسوس،دریغ
    مرخصی:اجازه،رهایی،آزادی پس از انجام کار
    سردرگم:سرگردان،متحیر
    طعنه:سرزنش کردن،بدگویی
    آهای:حرف ندا که برای صدا کردن افراد به کار می رود
    اعتنا:توجه داشتن
    ضخامت:محکم و ستبر
    تحسین آمیز:آفرین گفتن،نیک شمردن،تعریف و تمجید
    شکفته:باز شده،خندان شده
    واقعا:به درستی،در حقیقت
    جبهه:خط خارجی که سربازان مشغول جنگ در مقابل دشمن تشکیل دهند.
    امان:در پناه بودن،ایمن بودن
    دلم می گیرد:من ناراحت و غمگین می شوم
    درس دهم:باغچه اطفال
    مدرس:نورالدین
    درس 11 ● معنی واژه ها به ترتیب سطرها ●
    اطفال:جمع طفل،خردسالان،بچه ها،کودکان
    کنجکاو:کاوش کننده،جست و جو کننده
    فعال:پرکار،کوشا،جمع فعل،کارها،رفتارها
    تصویر:شکل،عکس
    افکار:جمع فکر،اندیشه ها
    منقل:ظرفی که در آن ذغال یا هیزم می ریزند و آتش روشن می کنند.
    دایر)دایر شدن(:ایجاد شدن،تشکیل شدن
    گرداگرد:اطراف،پیرامون
    حرفه:پیشه،کار
    طاق مسجد:سقف مسجد
    قفقاز:سرزمینی در غرب دریای خزر
    اداره می کرد:کارگردانی می کرد،می گرداند
    رونق:رواج
    طبع:ذات،سرشت
    پُر شور:پر حرارت
    جویا:جست و جو کننده
    راضی:خشنود،قانع
    بهره:فایده،کمک
    آموزگار:معلم،دبیر
    اجتماع:گروه،گردهم امدن،جمعی از دسته های انسانی
    فعالیت:کوشش
    میهن:وطن،کشور
    اقامت گزیدم:در جایی ساکن شدم
    ذوق:نشاط،خوشی،علاقه و استعداد برای یادگیری
    قریحه:طبع،ذوق
    عاجز:ناتوان،ضعیف
    اختراع:پدید اوردن،درست کردن،ایجاد کردن
    ابداع:نوآوری،ایجاد کردن،چیزی نو پدید آوردن
    مقصود:مراد،نیت
    اعتماد:اطمینان
    پشتکار:همت و جدیت
    اراده:خواست،میل،تصمیم
    بردباری:صبر و شکیبایی
    درس 11 ● هم خانواده ●
    کتاب:مکتوب،کاتب،مکتب
    راضی:رضایت،مرضیه
    مقصود:قصد،قاصد
    صبر:صابر،صبور
    قبول:قابل،مقبول
    فعال:فعالیت
    شعر:شاعر،مشاعره
    اختراع:مخترع
    اقامت:مقیم
    اعتماد:معتمد
    تصویر:تصور،مصور
    استعداد:مستعد
    طفل:طفولیت،اطفال
    عشق:معشوق
    افکار:فکر،تفکر،متفکر
    زیستن:زیستگاه،زیست
    درس 11 ● متضاد ●
    تازه#کهنه
    روشن#خاموش
    سرد#گرم
    سختی#راحتی
    با سواد#بی سواد
    بیرون#درون
    بیدار#خواب
    معنی واژه ها به ترتیب بیت ها:بخوان و حفظ کن.همای رحمت
    هُما:پرنده ای که نشانه ی خوشبختی است.
    رحمت:مهربانی،بخشایش
    آیت:نشانه،علامت
    ماسّوا:موجودات جهان،به غیر از خدا
    مسکین:بینوا،بیچاره
    نگین:تکه جواهر زیبایی که در وسط انگشتر قرار می گیرد.
    کَرَم:بخشش
    قاتل:کسی که دیگری را می کُشد.
    مُدارا:با مهربانی رفتار کردن
    ابوالعجایب:باعث شگفتگی ها،شگفت انگیز
    عَلَم کند:معروف کند،مشهور سازد،برپا کند

    مدرس:نورالدین

    گروه آموزشی نمیک

    دانشنامه نمیک از تمامی هنردوستان ،اساتید ایران برای پیشرفت ایران عزیزمان در تمامی زمینه ها دعوت به همکاری می نماید شما عزیزان با با دادن نظر و ارسال اطلاعات تکمیلی خود در این زمینه برای پیشرفت کشور عزیزمان در علم و فن آوری میتوانید باعث پیشرفت و تکامل کشور شوید

    راهای ارتباط با ما

    ایمیل : [email protected]

    برای سهولت ارسال نظرات و ارتقاء دانشنامه شما همچنین میتوانید متن و عکسهای خود را در وات ساپ با این شماره :09014465636 ارسال نمایید.

    با تشکر تیم نمیک

    منبع مطلب : nmik.ir

    مدیر محترم سایت nmik.ir لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.

    کلمه های هم خانواده

    هم خانواده ی کلمات

    تابش : تابنده – تابان –تابندگی      //   تصویر : تصاویر –مصور – تصور – صورت  

    جمع : جامعه – اجتماع – مجموع – جمعیت - جامع / حاصل : تحصیل –

    محصول – محصل حصول  

    حفظ : حافظ – محفوظ – محافظ - محفظه     / حس : حساس – محسوس - احساس      

    حرکت : حرکات : محرک – تحریک – تحرک - متحرک/   خبر : اخبار – مخبر – مخابره- مخابرات      

    زحمت : مزاحم – مزاحمت - زحمات    /    سفر : مسافر – مسافرت 

    تهیإه وتنظیم : خسروی

    شغل : شاغل – مشغول – اشتغال – مشاغل / علم : عالم – معلوم – تعلیم – تعلم – معلم/علوم

    فکر : افکار – متفکر – فکور – تفکر     /   /    قصد : قاصد – مقصود – مقصد

    کتاب : مکتوب – کاتب – مکتب        /      کشف : کاشف – اکتشاف – مکتشف

    اشتیاق : شوق – مشتاق – مشوق – تشویق   /   میلاد : مولود – ولد - ولادت

    میراث : ارث – وارث – وراثت – ورثه   /   نظم : ناظم – منظم – تنظیم

    جز : اجزا – مجزا      /   حق : حقیقت – حقایق – حقوق –حقانیت –تحقیق

     اساس : تاسیس - موسس - موسسه

    کلمات هم خانواده درس بنویسیم چهارم ابتدایی:

    محل و محله   -    احترام  و محترم

    فعال  و  فعالیت  -   طفل  و اطفال

    ولی  و  اولیا   -  فکر  و افکار

    مدرسه و مدارس   -  حال و احوال

    معروف و معرف  -  صلح  و مصالحه

    محیط  و احاطه  -  اختراع  و مخترع

    حفظ ، حافظ  ، محافظ و محافظت

    نظم ، ناظم ، منظم و تنظیم

    عجیب و عجایب  – خارج ، خروج و مخرج

    عدل ، عادل و عدالت

    مسئله و مسائل  – لحظه و لحظات

    ضعیف ، ضعف و ضعفا

    شجاع و شجاعت  – مرمت و ترمیم

    صدمه و صدمات – معالجه و علاج

    هاجر ، مهاجر و هجرت  – منتظر و انتظار

    غروب ، غرب و مغرب

    نکته :

    کلمات هم خانواده درعربی از نظر معنی به هم نزدیک هستند و دربیش تر مواقع  سه حرف مشترک دارند .

    کلمات هم خانواده در فارسی :

    ملاک هم خانواده بودن در فارسی بن ماضی و مضارع است .

    کلمه هایی که بن ماضی و مضارع یکسانی داشته  باشند با هم هم خانواده هستند .

    مانند :

    دانش - دانا - دانشمند - دانا و نکته دان

    نکته :

    بعضی از هم خانواده ها درزبان فارسی بن فعلی ندارند .

    مانند :

    گل زار - گلستان - گل خو - گلدان - گلنوش - و گل رخ

    هنرور - هنرمند - هنر دوست - هنری و باهنر

    بن فعل :

    به جز ثابت و اصلی فعل که مفهوم انجام کار یا روی دادن حالتی را بیان کند بن فعل گویند .هرفعل دارای دوریشه یا بن است که عبارتند از :

    بن ماضی :

    برای پیدا کردن بن ماضی باید تصور کنیم که آن فعل دیروز انجام شده است .سپس شناسه را از آخر آن فعل حذف می کنیم و به باقی مانده ی کلمه بن ماضی می گویند :

    می روی __________ من دیروز رفتم .( م را حذف می کنیم .____ رفت (  بن ماضی )

    می زنی_______ من دیروز علی را زدم ( م را حذف می کینم )  _____ زد ( بن ماضی )

    بن مضارع :

    برای پیدا کردن بن مضارع آن فعل را به صورت امری یا دستوری بیان می کینم سپس حرف ( ب ) را از ابتدا بر می داریم . به آن چه باقی می ماند بن مضارع می گویند.

    می خوانند _____ بخوان ( ب را حذف می کینم ) خوان ( بن مضارع )

    می گویند ________ بگو ( ب را حذف می کینم )  گو ( بن مضارع ) 

    مخالف کلمات ( متضاد ) / هم خانواده ی کلمات مترادف کلمات( هم معنی )

    مخالف کلمات ( متضاد )

    هنرمند =   بی هنر/آمدن =  رفتن  /ارزان = گران  / بی نیاز = نیازمند  

     پست = بلند / تاریک = روشن  / ضعیف = قوی /  کم هوش = باهوش /غمگین = شادمان  /         / ناتوان =توانا/

    شب = روز    /  بالا = پایین  /   زشت = زیبا    /جوان = پیر   / خشک = خیس/

    خنده = گریه  /  خوبی = بدی     /  ترسو = دلیر    / محروم = بهره مند   /  خندان = گریان  / 

    دیر = زود     /   راست = دروغ    /  روزانه = شبانه    /   روشنایی = تاریکی /  سیاه = سفید/

    گرم = سرد    /  ناشناخته = آشنا   /  بیگانه = آشنا   /  ویران = آباد  /  کم = زیاد/

    زندگی = مرگ     /   آغاز = پایان   /     جنگ = صلح     / آسان = دشوار   /   ثروتمند = فقیر/

    به آرامی = به تندی/  ناپسند = پسندیده  / خیر = شر / ناجوانمرد = جوانمرد /   بگو = نگو/

    تند = آرام    /  سیراب = تشنه   /   کوتاه = بلند    /   کهنه = بلند     /   جدید = کهنه/

    دشمنان = دوستان   / جانور اهلی = جانور وحشی / خشک : خیس /  گفت : نگفت            آشنا : نا شناس/

    مترادف کلمات.( هم معنی )

    آخر:     پایان- سرانجام        / ابتداء : اول – آغاز    / کاهل : تنبل -سست

    آرامگاه :     قبر- گور         /      ابله : نادان – بی خرد    /      ثروت : مال - دارایی

    آشکار :    نمایان –پدیدار /  پاییز : خزان – برگ ریزان     /   حرفه : پیشه – شغل

    آغاز :     شروع – ابتداء  /      تبسم : خنده - لبخند   /    دانا : دانشمند -عالم

    آموزگار:  معلم –استاد    /    تصور : اندیشه - خیال   /   ماجرا : پیشامد - حادثه

    آهسته –آرام – یواش     / دانه : بذر – تخم   /    صریح : آشکار - روشن

    جمع : گروه – دسته     /   پایه :  اساس – بنیاد  / آیین : دین - مذهب 

    جاهل : نادان – بی عقل   /  آرمان : امید – آرزو /  پروا : ترس -هراس

    آهنگ : صدا – آواز  /   بچه : کودک –طفل   /  بسیار : زیاد - فراوان

    بامداد : صبح – سحر   /  دلیر : شجاع – بی باک  / راز : سر – رمز

    کهنسال : پیر – سالخورده     /  دیار : سرزمین – مرزوبوم  / تحفه : ارمغان – سوغات

    اجر : مزد –پاداش/   ثمره : میوه – نتیجه   / بدرود : وداع  -  خدا حافظ

    منبع مطلب : khajehnejad.blogfa.com

    مدیر محترم سایت khajehnejad.blogfa.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.

    جواب کاربران در نظرات پایین سایت

    مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.

    ناشناس : هم خانواده درس دهم پایه ی چهارم اطفال :جمع طفل

    نازی : چیز هایی که من خواستم رو نداشت

    سامان : من شکایت می کنم

    دینا : ابداع نوآوری، چیزی را از نو پدید آوردن، ایجاد کردن اجتماع گروه، گرد هم آمدن جمعی از دسته های انسانی اراده خواست، میل، تصمیم استعداد آمادگی، توانایی اطفال خردسالان، کودکان، جمع طفل اقامت گزیدم در جایی ساکن شدم، ماندم بام بالای ساختمان، پشت بام برگزیده شدن انتخاب شدن بهره رساندن فایده داشتن، مفید بودن، سود رساندن بیاموزم یاد بگیرم، فرا بگیرم پذیرفت قبول کرد، به عهده گرفت پرشور پر حرارت، با هیجان پشت کار تلاش برای انجام کاری، با علا قه کاری را دنبال کردن تصمیم گرفتن اراده کردن، قصد نمودن جویا کنجکاو، جست و جوگر حرفه پیشه،کار،شغل دل سوز مهربان، غم خوار ذوق شور، شوق، علاقه و توانایی سرگذشت شرح حال سرمشق نمونه، الگو شوق میل و علاقه فراوان به چیزی صبر شکیبایی، بردباری طبع ذوق، استعداد عاجز ناتوان، درمانده فروزان تابان، درخشان فعّال پرکار، کوشا فعالیت کوشش وتلاش قریحه ذوق و استعداد کنج گوشه مقصود نیّت، خواسته، آرزو مکتب محلّ درس خواندن، نام مدرسه در گذشته ویژه خاص، مخصوص

    ناشناس : بد نبود ولی خوب هم نبود

    میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
    ماهان 10 ماه قبل
    -1

    کسی هم خانواده هدیه و اسم رو می‌دونه !؟

    ناشناس 12 ماه قبل
    -1

    اصلا خوب نبود خیلی زیاد بود

    دیاای 12 ماه قبل
    -1

    سلام بددددددد

    ناشناس 12 ماه قبل
    -2

    ا

    نیکا 12 ماه قبل
    2

    برو بابا کی حوصله ی تورو داره هیچیم نذاشتی

    زهرا 1 سال قبل
    0

    من یکی که خوشم نیومد

    هم ختنواده ی قار و قصد 1 سال قبل
    2

    هم خانواده ی قار و قصد

    یک گهی هستم 1 سال قبل
    0

    خیلییییییییییییی بد بود من هم‌خانواده کلمه قضا رو میخوام نکه این چرت و پرت ها رو

    🌺 1 سال قبل
    1

    سلام چرا درس ۱۳ شعر امید هم خانواده متضاد معنی اش را نگذاشتین

    ثمین 1 سال قبل
    0

    خوبه اما من هم خانواده قار رو می خواستم اما بد نبود

    سارینا 1 سال قبل
    -1

    خاک توی آن سرتون بی فترت ها

    نیا 1 سال قبل
    0

    خرها

    بی سواد

    بیان گوزم و گه بخورید

    و همینطور شاشامو

    -1
    نیا 1 سال قبل

    تو دستشویی

    سارا عبادی 1 سال قبل
    -1

    عالی من خیلی خوشم اومد ،🥰🥰💗💗💗💞💞💞💞💕💞💕💞💕💞💞💕💕💞💞💞💞💕💞💞💞🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐🌺🌺🌺🌷🌷🌸🌸💮💎💍💎💍💎💍💎💍💎

    Saba 1 سال قبل
    0

    تابش : تابندگی -تابان -تابنده

    تصویر : صورت-تصور-مصور-تصاویر

    جمع : جامع -جامعه -جمعیت -اجتماع -مجموع

    حاصل : حصول -تحصیل -محصل -محصول

    حفظ : محفظه -حافظ -محافظ - محفوظ

    حس : احساس  -حساس -  محسوس   

    حرکت : : متحرک-حرکات -تحرک -محرک -تحریک

    خبر :مخابرات -اخبار-مخابره-مخبر

    زحمت :زحمات-مزاحم -مزاحمت

    سفر : مسافرت-مسافر

    من اینارو بلدم بازم براتون میفرستم

    0
    ناشناس 1 سال قبل

    مرسی

    م 1 سال قبل
    1

    هم خانواده فعال: فعل، مفعول

    1
    نیا 1 سال قبل

    بی سواد

    لیلی 1 سال قبل
    0

    بچه ها

    0
    😂😐 1 سال قبل

    بله

    ناشناس 1 سال قبل
    0

    هم معنی درس ۱۰ باغچه ی اطفال

    حرفه:

    -2
    ناشناس 1 سال قبل

    Bhh

    آوینا 1 سال قبل
    0

    من امتحان دارم الان

    0
    ژاله 1 سال قبل

    خو منم دارم

    آوا 1 سال قبل
    0

    مزخرف بود اه من امتحان دارم

    نیایش قربانی 1 سال قبل
    1

    خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی بد بود🤢🤮🤮🤢🤢😤😤

    ناشناس 1 سال قبل
    4

    بد نبود ولی خوب هم نبود

    0
    زهرا 1 سال قبل

    آره

    تتتت 1 سال قبل
    0

    دددر

    کد

    ککر

    تتتت 1 سال قبل
    1

    للرزتندطازطلاطط

    تتتت 1 سال قبل
    0

    للرزتندطازطلاطط

    دینا 1 سال قبل
    4

    ابداع

    نوآوری، چیزی را از نو پدید آوردن، ایجاد کردن

    اجتماع

    گروه، گرد هم آمدن جمعی از دسته های انسانی

    اراده

    خواست، میل، تصمیم

    استعداد

    آمادگی، توانایی

    اطفال

    خردسالان، کودکان، جمع طفل

    اقامت گزیدم

    در جایی ساکن شدم، ماندم

    بام

    بالای ساختمان، پشت بام

    برگزیده شدن

    انتخاب شدن

    بهره رساندن

    فایده داشتن، مفید بودن، سود رساندن

    بیاموزم

    یاد بگیرم، فرا بگیرم

    پذیرفت

    قبول کرد، به عهده گرفت

    پرشور

    پر حرارت، با هیجان

    پشت کار

    تلاش برای انجام کاری، با علا قه کاری را دنبال کردن

    تصمیم گرفتن

    اراده کردن، قصد نمودن

    جویا

    کنجکاو، جست و جوگر

    حرفه

    پیشه،کار،شغل

    دل سوز

    مهربان، غم خوار

    ذوق

    شور، شوق، علاقه و توانایی

    سرگذشت

    شرح حال

    سرمشق

    نمونه، الگو

    شوق

    میل و علاقه فراوان به چیزی

    صبر

    شکیبایی، بردباری

    طبع

    ذوق، استعداد

    عاجز

    ناتوان، درمانده

    فروزان

    تابان، درخشان

    فعّال

    پرکار، کوشا

    فعالیت

    کوشش وتلاش

    قریحه

    ذوق و استعداد

    کنج

    گوشه

    مقصود

    نیّت، خواسته، آرزو

    مکتب

    محلّ درس خواندن، نام مدرسه در گذشته

    ویژه

    خاص، مخصوص

    0
    امبلینا 4 ماه قبل

    خیلی به درد بخور بود

    0
    ناشناس 1 سال قبل

    مرسی ازشما

    2
    ناشناس 1 سال قبل

    مرسی من تصویری جواب دادن ۱۹ گرفتم😂😂😂😣😚😚

    2
    لیلی 1 سال قبل

    مرسی

    امت

    ناشناس 1 سال قبل
    2

    خیلی بد نبود باهال بود من رازی هستم

    مریم 1 سال قبل
    0

    ه

    بد 1 سال قبل
    -1

    بد

    ناشناس 1 سال قبل
    1

    خیلی.عا لی

    سامان 1 سال قبل
    5

    من شکایت می کنم

    نازی 2 سال قبل
    6

    چیز هایی که من خواستم رو نداشت

    ناشناس 2 سال قبل
    7

    هم خانواده درس دهم پایه ی چهارم

    اطفال :جمع طفل

    برای ارسال نظر کلیک کنید