نظامی گنجوی در چه قرنی می زیست
نظامی گنجوی در چه قرنی می زیست را از سایت پست روزانه دریافت کنید.
نظامی گنجوی
جمالالدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد، متخلص به نظامی و نامور حکیم نظامی (زادهٔ ۵۳۵ هـ. ق در گنجه[۷][۸] – درگذشتهٔ ۶۰۷–۶۱۲ هـ. ق) شاعر و داستانسرای ایرانی[۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴] پارسیگوی در سده ششم هجری (دوازدهم میلادی)، که بهعنوان صاحب سبک و پیشوای داستانسرایی در ادبیات پارسی شناخته شدهاست.[۱۵] آرامگاه نظامی گنجوی، در حاشیه غربی شهر گنجه قرار دارد. نظامی در زمرهٔ گویندگان توانای شعر پارسی است، که نهتنها دارای روش و سبکی جداگانه است، بلکه تأثیر شیوهٔ او بر شعر پارسی نیز در شاعرانِ پس از او آشکارا پیداست. نظامی از دانشهای رایج روزگار خویش (علوم ادبی، نجوم، فلسفه، علوم اسلامی، فقه، کلام و زبان عرب) آگاهی گستردهای داشته و این ویژگی از شعر او به روشنی دانسته میشود. روز ۲۱ اسفند در تقویم رسمی ایران روز بزرگداشت نظامی گنجوی است.
زندگینامه[ویرایش]
از زندگانی نظامی اطلاعات دقیق در دست نیست و دربارهٔ سال تولد و وفات او نقلهای تذکرهنویسان مختلف است. آنچه مسلم در شهر گنجه میزیست و در همین شهر وفات یافت است.[۱۶] وی خیلی زود یتیم شد و از ابتدا توسط دایی مادرش بزرگ شد و تحت حمایت وی تحصیل نمود. مادر او از اشراف کرد بوده و این بر پایهٔ یک بیت از دیباچهٔ لیلی و مجنون («گر مادر من رئیسهٔ کرد…») دانسته شدهاست.[۱۷][۱۸][۱۹] خودش نام و نسبش را در ابیاتش آورده، که بنابراین شعر، نام خودش الیاس و نام پدرش یوسف بن زکی بن مؤید بودهاست:
دربارهٔ زادگاه پدری او اختلاف نظر است. برخی از منابع او را از اهالی تفرش[۲۰] یا فراهان[۲۱] و برخی او را از طبقه دهقانان (ایرانیان) آران میدانند. در رابطه با پدر او، بهروز ثروتیان این بیت در لیلی و مجنون را شاهد میآورد («دهقان فصیح پارسیزاد - از حال عرب چنین کند یاد») و مینویسد: «دهقان فصیح پارسیزاد: نظامی گنجهای/عرب:مجنون و پدر او/یادداشت- سرآغاز بندهای لیلی و مجنون همه به توضیحی کنایی آراستهاست و شاعر بالکنایه اشاره میکند که این بخش از خود اوست یا در داستان اصلی و به زبان عربی آمدهاست. بیت اول بند ۳۶ از اهمیت بهسزایی از نظر تاریخ تحقیق در زندگی و آثار نظامی برخوردار است و آن اینکه شاعر شغل و موقعیت اجتماعی خود را که «دهقان» بودهاست و همچنین نژاد او که خود را «پارسی زاده» مینامد، به تصریح بیان داشته و هیچگونه تردیدی در صحت بیت و مطلب نیست و با تحقیق دربارهٔ دهقانان قرن ششم در آذربایجان و بررسی «پارسی» که آیا نظر او «ایرانی» است یا زبان «پارسی» یا هر دو، گوشهای از حیات و موقعیت اجتماعی شاعر آشکار میگردد.[۲۲]"[۲۳]
پدر نظامی (یوسف) به تصریح صریح خود او در «لیلی و مجنون»، پارسی بودهاست، چنانکه گوید: دهقان فصیح پارسی زاد /از حال عرب چنین کند یاد. دهقان به معنی یک ایرانی اصیل و مالک زمینهای کشاورزیست، چنانکه فردوسی گوید: از ایشان هر آن کس که دهگان بُدند/ ز تخم و نژاد بزرگان بُدند. این تعبیر دهگان، بعدها از باب اطلاق جزء به کلّ به همهٔ ایرانیان اطلاق شدهاست؛ در عین حال، واژهٔ دهقان به معنی «تاریخنگار» هم به کار رفتهاست، چنانکه تعبیر نظامی که دهقان را به صفت «فصیح» متصف میکند، به همین معنی اخیر است و باز در همین معنی فردوسی هم گفتهاست: ز دهقان کنون بشنو این داستان/ که برخواند از گفتهٔ باستان. یا: سراینده دهقان موبد نژاد/ از این داستانم چنین کرد یاد. پس نظامی که خود را «دهقان فصیح پارسی زاد»، معرفی میکند، باید هم ایرانی نژاده و اصیل، هم تاریخدان و سخنور و هم صاحب زمینهای کشاورزی باشد. نقش دهگانان در حفاظت از فرهنگ و تاریخ ایران در عصر اسلامی و نیز در گردآوری خراج و ایصال آن به دولت مرکزی، نیز قابل ذکر است. خلاصه آنکه خاندان نظامی در گنجه یک خاندان دهگان با آگاهی فرهنگی و تمکّن مادی بودهاند. یکی از قرائن این سوابق خانوادگی، آشنایی تاریخی ما با پدر نظامی «مؤید مطرزی» و عمو یا برادر یا عموزادهاش به نام قوامی مطرزی از پارسیگویان قصیده و غزل سرای آذربایجان است".[۲۴]
وحید دستگردی مینویسد: «برای اثبات این مطلب که آیا زادبوم نظامی همان شهر گنجه است یا آنکه در عراق عجم متولد و در زمان کودکی با پدر به گنجه رفته، دلیلی در اشعارش نیست، ولی تقریباً تمام تذکره نویسان مینگارند که در گنجه متولد شدهاست، اما عراقی الاصل بودن وی مسلم است. بدین دلیل که در همه جا عراق را ستایش و همواره به دیدار عراق و مسافرت بدین صوب اظهار شوق کردهاست و از آن جمله است (مخزن الاسرار ص ۱۷۹):
(خسرو و شیرین ص ۳۶۱):
شرَفنامه (ص ۵۳)
از اشارههای موجود در خسرو و شیرین دانسته میشود که نخستین همسر او، کنیزکی که دارای دربند به عنوان هدیه برایش فرستاده بود، زمانی که نظامی سرودن خسرو و شیرین را به پایان رساند و پسرشان محمد هفت سال بیشتر نداشت، از دنیا رفته بودهاست.[۲۵] هرچند برخی از محققان مانند وحید دستگردی با استناد یک بیت، نام این کنیزک را آفاق دانستند، اما سعید نفیسی میگوید: «مرحوم وحید دستگردی ازین بیت که گوید:
استنباط عجیبی کرده و نام این کنیزک و همسر نظامی را «آفاق» دانستهاست و متوجه نبودهاست که مراد وی از «گمان افتاد خود آفاق من بود» این نیست که نامش آفاق بوده بلکه مقصود اینست که چنین باو دل بسته بودهاست که او را همه چیز خود میدانسته و در نزد او جانشین همهٔ آفاق و در برابر همهٔ آفاق بودهاست. البته در زمان ما معمول شدهاست که نام زنان را «آفاق» بگذارند اما در زمان نظامی این کلمه در نام زنان معمول نبوده و نظیر آن در جای دیگر نشدهاست و بسیار بعید مینماید که نام این همسر آفاق بوده باشد»[۲۶]
از این اشعار آشکار میگردد که گذشته از کنیز و همسری که هنگام نظم خسرو و شیرین از دست دادهاست، همسر دیگری از دست داده که هنگام لیلی و مجنون زنده نبوده و همسر سومی از دست او رفته که هم کنیز بوده و چنانکه که خود گوید جز وی مرد دیگری ندیده یعنی باکره بودهاست و هنگام نظم اقبال نامه زنده نبودهاست. به نظر میرسد که از این دو همسر دیگر فرزندی نداشتهاست. در لابلای شعرهای نظامی اشارههایی به دو همسر بعدی او نیز دیده میشود که هر دو در زمان حیات شاعر درگذشتهاند.[۲۷]
درگذشت و آرامگاه[ویرایش]
نظامی همه عمر خود را در گنجه در زهد و عزلت بهسر برد و تنها در سال ۵۸۱ سفری کوتاه به دعوت سلطان قزل ارسلان (درگذشتهٔ ۵۸۷) به سی فرسنگی گنجه رفت و از آن پادشاه عزت و حرمت دید. نظامی هرچند شاعری مدحپیشه نبوده، با تعدادی از فرمانروایان معاصر مربوط بودهاست، از جمله: فخرالدین بهرامشاه پادشاه ارزنگان از دستنشاندگان قلج ارسلان سلطان سلجوقی روم که کتاب مخزن الاسرار را به نام او کردهاست، اتابک شمسالدین محمد جهان پهلوان که منظومه خسرو و شیرین به او تقدیم شدهاست، طغرل بن ارسلان سلجوقی و قزل ارسلان بن ایلدگز که در همین منظومه از ایشان نام بردهاست، ابوالمظفر اخستان بن منوچهر شروانشاه که لیلی و مجنون را به نام او کردهاست.
نظامی در فاصلهٔ سالهای ۶۰۲ تا ۶۱۲ در گنجه درگذشت و آرامگاهی به او در همان شهر منسوب است. در دهه نود خورشیدی، پس از تصمیم دولت آذربایجان اشعار گنجوی در آرامگاه او که همگی به زبان فارسی هستند، پاک و تخریب شدند.[۲۸]
سرودهها[ویرایش]
اثر معروف و شاهکار بیمانند نظامی، خمسه یا پنج گنج است که در قلمرو داستانهای غنایی امتیاز بسیار دارد و او را باید پیشوای اینگونه شعر در ادب فارسی دانست. شاعر بر روی هم رفته سی سال از زندگانی خود را بر سر نظم و تدوین آنها گذاشتهاست. خمسه یا پنج گنج نظامی شامل پنج مثنوی است:
مخزن الاسرار[ویرایش]
از نمونههای بارز ادبیات تعلیمی در زبان پارسی است.[۲۹] در بحر سریع، در حدود ۲۲۶۰ بیت مشتمل بر ۲۰ مقاله در اخلاق و مواعظ و حکمت. در حدود سال ۵۷۰ هجری و در آستانه چهل سالگی[۳۰] شاعر به اتمام رسیدهاست و از آن است این ابیات:
خسرو و شیرین[ویرایش]
در بحر هزج مسدس مقصور و محذوف، در ۶۵۰۰ بیت، که به سال ۵۷۶ ه.ق نظمش پایان گرفتهاست. ابیات زیر در توصیف آبتنی شیرین از آنجاست:
لیلی و مجنون[ویرایش]
اگرچه نام لیلی و مجنون پیش از نظامی گنجوی نیز در اشعار و ادبیات پارسی به چشم میخورد، ولی نظامی برای نخستین بار، آن را به شکل منظومهای واحد به این زبان در ۴۷۰۰ بیت به درخواست پادشاه شروان به نظم کشید. نظامی خود از بابت این سفارش ناراضی و بیمیل بودهاست و کار را در چهار ماه به پایان بردهاست.
وزن این مثنوی جدید بوده و پس از نظامی شعرای زیادی در این وزن داستانهای عاشقانه سرودهاند. همچنین دهها شاعر در ایران، هند و ترکستان منظومههایی را به استقبال از لیلی و مجنون نظیره پردازی کرده و شعرای دیگری نیز به داستان نظامی شاخ و برگ بیشتری افزوده یا آن را تغییر دادهاند. در بحر هزج مسدس اخرب مقبوض مقصور و محذوف، نظم این مثنوی به سال ۵۸۸ هجری به پایان رسیدهاست و از آنجاست:
هفت پیکر[ویرایش]
(که آن را بهرامنامه و هفت گنبد نیز خواندهاند)، در بحر خفیف مسدس مخبون مقصور و محذوف، در ۵۱۳۶ بیت، در سرگذشت افسانهای بهرام گور. از آن منظومه است در وصف ایران:
اسکندرنامه[ویرایش]
در بحر متقارب مثمن مقصور و محذوف، در ۱۰۵۰۰ بیت، مشتمل بر دو بخش شرفنامه و اقبالنامه که در حوالی سال ۶۰۰ به اتمام رسیدهاست؛ و از آنجاست این ابیات در مرگ دارا:
دیوان قصاید و غزلیات[ویرایش]
دفتر هفتم خمسه یا گنجینه گنجوی:
دیوان اشعار او مشتمل بر قصاید، غزلیات، قطعات و رباعیات است. نمونه غزل:
نمونه قصیده:
متنشناسی و تصحیحات برجسته[ویرایش]
نخستین کسی که سعی وافری در ارائهٔ مجموعهای منسجم و مصحح از آثار نظامی کرد، وحید دستگردی بود که حاصل کارش بین ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۷ خورشیدی منتشر شد. پس از وی چاپهای دیگری نیز انتشار یافت که از جملهٔ آنها مجموعهٔ شش جلدی با تصحیح و توضیح دکتر بهروز ثروتیان است که از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۹ توسط انتشارات توس به چاپ رسیدهاست،[۳۱] و دوباره در سال ۱۳۸۶ با تصحیح و شرح مجدد توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شدهاست.[۳۲] برات زنجانی نیز خمسهٔ نظامی را به همراه دیوان قصائد و غزلیات تصحیح کرده که توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شدهاست.[۳۳] خمسهٔ نظامی گنجهای در فهرست میراث مستند برنامهٔ حافظهٔ جهانی یونسکو از سوی ایران ثبت گردیدهاست.[۳۴] تصحیح دیگری نیز توسط تقی پورنامداریان و مصطفی موسوی در دست تهیه است.[۳۵]
سبکشناسی[ویرایش]
زبان شعر و سبک سخنسرایی نظامی[ویرایش]
نظامی از شاعرانی است که باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلم این زبان دانست. وی از آن سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد.
وی در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاص تازه و ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند و تصویر جزئیات با نیروی تخیل و دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص و به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافتهاست.[۳۶]
ضمناً بنا بر عادت اهل زمان از آوردن اصطلاحات علمی، واژگان و ترکیبات عربی وافر و بسیاری از اصول و مبانی حکمت و عرفان و علوم عقلی به هیچ روی ابا نکرده و به همین سبب و با توجه به دقت فراوانی که درآوردن مضامین و گنجانیدن خیالات باریک در اشعار خود داشت، سخن او گاه بسیار دشوار و پیچیده شدهاست. با این حال مهارت او در ایراد معانی مطبوع و قدرت او در تنظیم و ترتیب منظومهها و داستانهای خود باعث شد که آثار او بهزودی مورد تقلید قرار گیرد.[۳۷]
نظامی گرچه شاعری داستانسراست و بیشتر به داستانهای عاشقانه یا به قول خود وی به «هوسنامه» ها پرداختهاست، ولی او شاعری است حکیم و اندیشهور، آشنا با فرهنگ و تاریخ ایران، که در پس قصهها و هوسنامههایش نکاتی عمیق نهفتهاست، و به همین سبب است که او چند بار از خوانندگان مثنویهایش خواستهاست تا رازها و رمزهای موجود در شعر او را نیز کشف کنند، از جمله در این دو بیت در هفت پیکر:
[۳۸]
اشعار نظامی گنجوی با سرچشمه فرهنگ ایرانی او، ایران پیشااسلامی و پسااسلامی را وحدت میبخشد.[۳۹]
شعر غنایی[ویرایش]
داستانسرایی در زبان فارسی به وسیله نظامی شروع نشده لیکن تنها شاعری که تا پایان سده ششم توانستهاست ادبیات غنایی را به حد اعلای تکامل برساند نظامی است. کامران تلطف و جری کلینتون در کتابی با عنوان «شعر نظامی» (چاپ ۲۰۰۰ میلادی)، جایگاه ادبی او را «میان فردوسی و مولوی» ارزیابی میکنند.
گرایشهای عرفانی[ویرایش]
برخی از غزلیات نظامی درونمایه فلسفی و کلامی دارد. نظامی مفاهیم فلسفی و کلامی را معمولاً بی توسل به اصطلاحات فنی آن بهکار بردهاست و اندیشههایی چون اغتنام فرصت و دم غنیمتی، زود گذر بودن عمر، بیاعتباری جهان و گذرا بودن آن اشاره میکند.[۴۰][۴۱]
نظامی و پیشینیان[ویرایش]
نظامی و فردوسی[ویرایش]
پارهای از داستانهای نظامی در شاهنامه نیز آمدهاست، ولی نظامی از لحاظ سبک و سخنوری از فخرالدین اسعد گرگانی نیز بهره بردهاست.[۴۲]
او در کتابهای خسرو و شیرین و لیلی و مجنون و اسکندرنامه و هفت پیکر از فردوسی و شاهنامه نام میآورد. برای نمونه در اسکندرنامه، فردوسی را سخنگوی پیشینه دانای توس میخواند.
همچنین برخی از ابیات نظامی با شاهنامه تطبیق دارد:
فردوسی:
نظامی:
فردوسی:
نظامی:
نظامی و فخرالدین اسعد گرگانی[ویرایش]
نظامی هر چند نمونه عالی کار فخرالدین اسعد گرگانی در ویس و رامین را پیش روی داشته، با زیرکی و جوهرشناسی خاص خود داستانهایی را برای منظوم کردن پیش کشیده که بیشتر مقبول طبع ایرانیان مسلمان واقع شدهاست.[۴۳]
نظامی و معاصران[ویرایش]
نظامی و خاقانی[ویرایش]
از معاصران خود با خاقانی دوستی داشت، و چون خاقانی درگذشت، نظامی در رثایش چنین سرود:
سانسور آثار نظامی[ویرایش]
در دوران حکومت جمهوری اسلامی در ایران، از روی سیاستهای حکومت در ممیزی متون کلاسیک، آثار نظامی به ویژه منظومه خسرو و شیرین بارها سانسور و برخی از ابیات آن در چاپهای مختلف حذف شدهاند.[۴۴] برخی اظهار نظرهای نویسندگان، شاعران و مترجمان سرشناس در اینباره:
ساقینامههای نظامی[ویرایش]
برخی پژوهشگران، نظامی گنجوی را پایهگذار ساقینامه میدانند. بعدها شاعران دیگر مانند حافظ نیز راه نظامی را ادامه دادند و ساقینامه را به سبکی در ادبیات فارسی تبدیل کردند.[۴۷] نظامی در آغاز داستانهای اسکندرنامه، به قصد براعت استهلال دو بیت ساقینامه آوردهاست. دو بیت ساقینامه، چکیدهٔ داستانی است که بعد از آن میآید.
تأثیر نظامی بر شعر دورههای بعد[ویرایش]
مقلدان خمسهٔ نظامی[ویرایش]
بخش بزرگی از ادبیات منظوم فارسی، تقلید از آثار نظامی است.[۴۸] نظامی به دلیل سبک سخن سرایی و زبان شعر مخصوص به خودش، مورد تقلید بسیاری از شاعران قرار گرفتهاست.
لیلی و مجنون نظامی، سرآغازی شد برای مثنویهای بیشماری که در دوره بسیار طولانی به تقلید از آن پرداختند. این سرودههای تقلیدی تقریباً در تمامی زبانهایی که خود را تحت نفوذ فرهنگی زبان و ادبیات فارسی میدانستند (مانند فارسی، کردی و پشتو) سروده شدند؛ ولی تنها تعداد کمی از این سرودهها ماندگار شدند.[۴۹]
نخستین مقلد بزرگ منظومه لیلی و مجنون نظامی در زبان فارسی، امیرخسرو دهلوی است. بعدها نورالدین عبدالرحمن جامی نیز در هفت پیکر خود منظومه لیلی و مجنون را بازآفرینی کردهاست. در دوره تیموری و دوره صفوی چندین شاعر در ایران و هند، از جمله هاتفی خرجردی، میرزا محمدقاسم گنابادی و هلالی جغتایی لیلی و مجنون را بازآفرینی کردند و این روند تا دوره قاجار نیز ادامه یافتهاست.[۵۰] علاوه بر این سلمان ساوجی نیز از شعرایی است که سخت تحت تأثیر لیلی و مجنون نظامی بودهاست و این تأثیر در فراقنامه او مشهود است.[۵۱] سهیلی جغتایی نیز منظومهای با عنوان لیلی و مجنون و به پیروی از نظامی سرودهاست.[۵۲] تازهترین منظومههای لیلی و مجنون از نامی اصفهانی و سرانجام حسن اهتمام (۱۳۳۵ خورشیدی) است. در مجموع به گفته حسن ذوالفقاری، ۸۶ نظیرهپرداز به استقبال لیلی و مجنون نظامی رفتهاند.[۵۳]
روایت امیرخسرو دهلوی، جنبه عشق زمینی بیشتری داشته و مجنون و لیلی دستکم برای یک شب به مراد دل میرسند. در این روایت اشتیاق لیلی بیش از مجنون است. برخلاف روایت نظامی، در روایت دهلوی خبری از ازدواج لیلی نیست؛ ولی در عوض مجنون با خدیجه، دختر رئیس قبیله ازدواج میکند؛ ولی طاقت نمیآورد و باز سر به بیابان میگذارد. به گفته محمدجعفر محجوب، علاوه بر فضل تقدم، روایت نظامی بر روایت امیرخسرو دهلوی برتری انکارناپذیری دارد.[۵۴]
روایت جامی با این هردو متفاوت است. به گفته او مجنون که جوانی عیاش است عاشق لیلی میشود، ولی به کام نمیرسد. در روایت جامی، مجنون پیش از لیلی میمیرد. بخش اضافه روایت جامی آن است که مجنون در سلک گدایانی در میآید که لیلی به آنان نذری میدهد. در این میان لیلی کاسه او را میشکند و مجنون از این اتفاق سرمست میشود.[۵۵]
مجنونی که در روایت ملاعبدالله هاتفی جامی (خواهرزاده نورالدین عبدالرحمان جامی) به تصویر کشیده میشود، فردی بهانهجو و زیبایی طلب است که از خردسالی جز در آغوش زیبارویان آرام نمیگرفتهاست.[۵۶]
علاوه بر منظومههایی که به نقل روایت لیلی و مجنون پرداختهاند، شعرای دیگر فارسیزبان با شیوه دیگری به این داستان اشاره کردهاند. برخی از آنان مضامین گفته شده در روایتهای قبلی را در اشعار خود به کار بردهاند و برخی دیگر بدون روایت کامل داستان، مضامین نوی بر داستان افزودهاند یا حوادث فرعی داستان را به ابتکار خود تغییر داده و به گونه متفاوتی بیان کردهاند و به ذکر حوادثی پرداختهاند که در هیچیک از روایات قبلی داستان گفته نشدهاست. برای نمونه عطار نیشابوری از شعرایی است که اگرچه روایت کاملی از عشق لیلی و مجنون را به نظم نیاورده، ولی حکایات و مضامین فراوانی بر آن افزودهاست.[۵۷] برخی از این حکایات حتی با اصل داستان نظامی نیز در تناقض است. برای نمونه عطار، مولوی و وحشی بافقی همگی از روی نازیبای لیلی خبر میدهند.[۵۸]
در سطح جهانی[ویرایش]
منظومه لیلی و مجنون نظامی به زبانهای گوناگونی مانند آلمانی، فرانسوی، انگلیسی،[۵۹] روسی و ارمنی ترجمه شدهاست. در ادبیات ارمنی از دیدگاه مشابهت در جدال میان عشق و آداب و رسوم جامعه، منظومه «آنوش» (۱۸۹۲ میلادی) اثر هوهانس تومانیان با لیلی و مجنون مقایسه میشود.[۶۰] در ادبیات کردی منظومه مثنوی «مهم و زین» (قرن ۱۷ میلادی) اثر احمد خانی از نظر فضای ایرانی داستان، با آن قابل مقایسهاست.[۶۱]
اشعار نظامی به زبانهای گوناگون برگردانده شدهاست. برای نمونه خمسه به همت رستم علیاف به زبان روسی برگردان و منتشر شدهاست.
در زبان اردو نیز، آنچه به تقلید از لیلی و مجنون سروده شده، همگی تأثیر گرفته از زبان فارسی و روایتهای فارسی لیلی و مجنون بودهاست.[۶۲]
تأثیر هنر نظامی بر ادبیات ترکی[ویرایش]
شاعران ترک، چنان علاقهای به نظامی و آثار او، به ویژه مثنویهای خمسه دارند، که تاریخ مثنویسرایی در ادبیات ترکی را با نام نظامی پیوند زدهاند. بیشتر مثنویهای صد سال اخیر ترکی، به پیروی یا در استقبال و ترجمه و تفسیر خمسهٔ نظامی سروده شدهاند.[۶۳]
علاوه بر ترجمه لیلی و مجنون نظامی به زبان ترکی،[۶۴] در ادبیات ترکی منظومههای تقلیدیای از لیلی و مجنون سروده شدند که اغلب تحت تأثیر لیلی و مجنون نظامی بوده و به داستان اصلی وفاداری نشان دادهاند.[۶۵] ازجمله شاعران ترک که مثنوی لیلی و مجنون سرودهاند، محمد فضولی است. این مثنوی در سال ۹۴۲ قمری سروده شدهاست. اعتقاد بر این است که این مثنوی تحت نفوذ نظامی سروده شدهاست؛ ولی یک محقق ترک به نام نهاد تارلان مدعی است که فضولی در سرودن این منظومه تحت تأثیر هیچکس نبوده و این منظومه را زاده قریحه و شخصیت فضولی دانستهاست.[۶۶]
جعل هویت نظامی[ویرایش]
یکی از پژوهشگران جمهوری آذربایجان بیتی را به نظامی منسوب کرد[۶۷] که از دید فنی (قافیه) نادرست است (گرگ با ترک قافیه نمیشود و ایراد ادبی دارد)[۶۸] و در هیچ نسخهٔ خطی وجود ندارد. همچنین در ادبیات پارسی و فرهنگ ایرانی همواره گرگ جانوری خونخوار و دَدمنش بهشمار آمدهاست. بیت جعلی مورد نظر (که بدون هیچ بیت پیشین و پسین جعل شدهاست) چنین است[۶۹].
نظامی در ابیات راستینش نیز گرگ را حیوانی نادان و وحشی معرفی میکند و آن را کمتر از شیر و روبه میداند:
با وجود اینکه تمامی آثار نظامی گنجوی فارسی است[۷۰]، قوم گرایان پانترکیست دیوان یک شاعر دیگر به نام نظامی قونوی (از دوران حکومت عثمانی)[۷۱] را به نظامی گنجوی منسوب میکنند[۷۲]
جمهوری آذربایجان سالیانی هست که در رابطه با تحریف نظامی گنجوی ادعاهای غیرعلمی مطرح میکند[۷۳]. جمهوری آذربایجان با نصب مجسمه او در میدانهای مختلف جهان، آن را شاعر آذربایجانی و غیرایرانی معرفی کند. پروفسور پائولا اورساتی (Paola Orsatti)، استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه ساپینتزای شهر رُم، نصب مجسمه نظامی در رم را یک تحریف تاریخی میداند: «اما پردهبرداری از مجسمهای از نظامی گنجوی در شهر رُم با عنوان «شاعر آذربایجانی» باید ما را به خود بیاورد تا در برابر چنین تحریفهایی واکنش نشان دهیم».[۷۴] و همچنین استاد ایوان میخالویچ استبلین-کامنسکی، پروفسور و رئیس بخش شرقشناسی دانشگاه سینت پترزبورگ در رابطه با مجسمه نظامی در یکی از میدانهای آن شهر و تحریف تاریخ میگوید:"برای نمونه ادعا آنها یک مجسمه در میدان کمنوستورسک نصب کردند و او را "شاعر بزرگ آذربایجانی" نامیدند. در حالیکه نظامی گنجوی حتی ترکی صحبت نمیکرد. آنها میگویند چون در سرزمین امروزی به نام جمهوری آذربایجان زندگی میکرد. اما نظامی تمامی آثارش به فارسی است"[۷۵]. همچنین در سال ۲۰۱۲ کتابی به نام «دربارهٔ سیاسیسازی شاعر ایرانی نظامی گنجوی در دوران نوین»، نوشته سیاوش لرنژاد و علی دوستزاده که اکتبر ۲۰۱۲ (مهرماه ۱۳۹۱)به زبان انگلیسی منتشر شدهاست به بررسی این اقدامها و تحریفها و بدخوانیها و برداشتهای اشتباه و غرضآلوده از سرودههای نظامی به دست دانشمندان شوروی و «ناسیونالیست» های جمهوری آذربایجان و پانترکان میپردازد. این کتاب بهطور رایگان در روی اینترنت قرار گرفت.[۷۳] خانم دکتر پائولا اورساتی (Paola Orsatti)، استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه ساپینتزای (Sapienza) شهر رُم، دربارهٔ این کتاب چنین مینویسد:[۷۳] «این کتاب فهرست کاملی از تحریفهایی را بررسی میکند که به منظورهای ناسیونالیستی به وجود آورده شدند و امروزه در زمینه پژوهشهای مربوط به شاعر بزرگ ایرانی، نظامی گنجوی، رایج شدهاند. این تحریفها از زمانی آغاز شدند که دولت شوروی تصمیم گرفت هشتصدمین سالگرد نظامی را جشن بگیرد. نویسندگان این کتاب با نگاهی دقیق و انتقادی استدلالهایی را بررسی میکنند که دانشمندان شوروی و نیز به تازگی نویسندگان جمهوری آذربایجان دربارهٔ نظامی مطرح کردهاند تا او را به اصطلاح «شاعر آذربایجانی» بخوانند و آثار او را جزو به اصطلاح «ادبیات آذربایجانی» بدانند. نویسندگان این کتاب نادرستبودن این ادعاها را نشان میدهند. گذشته از این بخشهای انتقادی، کتاب حاضر بخشهای سازندهای هم دارد و آن هم اطلاعات و آگاهیهایی است که نویسندگان از منبعهای دست اول از جمله از راه بازخوانی دقیق آثار نظامی و دیگر شاعران همروزگار او و نیز منبعهای تاریخی همروزگار او در پیش چشم ما گذاشتهاند. این کتاب پژوهشی جالب و با دقت مستندشده در زمینه ادبیات کلاسیک فارسی است و نیز به پرسشهایی دربارهٔ وضعیت تاریخی و قومنگاری و زبانی منطقه ارّان و تراقفقاز پاسخ میدهد.»
در سال ۲۰۰۷ نوروز علی محمداف، دانشمند فرهنگی تالش بخاطر پشتیبانی از فرهنگ تالشی به زندان روانه شد (بنگرید به [Novruzali Mammadov] در ویکیپدیای انگلیسی).[۷۶] یکی از اتهامات دولت جمهوری آذربایجان علیه وی این بود که نظامی گنجوی را در یک نشریهٔ غیرترک و تالش خوانده بود.[۷۷][۷۸] در سال ۲۰۰۹ نوروز علی محمداف در زندان جان سپرد[۷۹].[۸۰]
گنجه از قرن چهارم هجری مرکز ولایت ارّان بود، و تا پیش از یورش مغولان از زیباترین شهرهای آسیای غربی بهشمار میرفت.[۸۱] نام گنجه، از لغت «گنج» فارسی برگرفته شدهاست.[۸۲] زبان محاورهٔ مردم ارّان مثل ساکنان سایر نواحی شمال غرب ایران، گونهای از زبان پهلوی (یا فهلوی) بودهاست.[۸۳] جغرافینویسان قدیم آن زبان را ارّانی نامیدهاند. ابن حوقل میگوید: «مردم بردعه (مرکز قدیم ارّان) به ارّانی سخن میگویند». شمسالدین مقدسی در احسنالتقاسیم توضیح بیشتر دربارهٔ آن زبان دارد و میگوید: «در ارّان به ارّانی سخن میگویند و فارسی ایشان قابل فهم است، و در پارهای حرفها به زبان خراسانی نزدیک است.» اما زبان نوشتاری شاعران و نویسندگان آن دیار را «فارسی ارانی» نامیدهاند (در برابر فارسی دری). آمیزش لهجهها و زبانهای نواحی مختلف ایران، و رواج سخن خاقانی و نظامی به مدت هشتصد سال در سراسر ایران، موجب شد که بسیاری از تعبیرهای خاص آنان وارد فرهنگها یا زبان شاعران و نویسندگان دیگر شده و جزو فارسی دری درآید.[۸۴]
بنابر قول گیراگوس گاندزاکـِتسی (تاریخنگار و کشیش ارمنی در دوران نظامی گنجوی و خود نیز از اهالی شهر گنجه)، پیش از حمله مغولان به شهر گنجه، شهر گنجه دارای انبوه جمعیت پارسیان و اقلیتی از مسیحیان بود[۸۵][۸۶]. باید توجه داشت که گیراگوس بین پارسی و عربی و ترک تفاوت میگذاشتهاست و وقتی در متن خود ساکنان شهر گنجه را پارسی میخواند منظورش پارسی است نه نام عمومی برای تمام مسلمانان. او برای اعراب از واژهٔ «تاچیک» (Tachik همان تاجیک یا تازیک = تازی = عرب = مسلمان - نیز بنگرید به نوشتارهای پارسی میانه همچون جاماسپنامه) استفاده میکند و عربان را تاچیک میخواند. او ترکان را تئورک (T'urk) مینویسد. برای نمونه در فصل ۱۸ مینویسد که «جلالالدین محمد خوارزمشاه سپاهیان خود را از میان ایرانیان (پارسیان) و تاچیکان و تئورکان گرد آورد.»[۸۶][۸۷].
در کتاب نزهت المجالس نیز شعرهایی از بیست و چهار شاعر پارسیگوی اهل گنجه از پیش از یورش مغولان ذکر شدهاست و وجود این تعداد شاعر پارسیگوی تنها از شهر گنجه، که در قرن ششم و هفتم در شمالغرب ایران قدم به عرصه گذاشتهاند و در زبان همگانی ایرانیان ـ فارسی ـ شعر سرودهاند، نشاندهندهٔ رواج بازار شعر و ادب پارسی در عصر نظامی و همچنین مؤید آن است که در ارّان، زبان و ادب فارسی، زبان مردم کوچه و بازار و دربار بودهاست[۸۸][۸۹][۹۰].
جعل دیوان تُرکی منسوب به نظامی گنجوی[ویرایش]
در سال ۱۳۸۱ انتشارات «اندیشه نو» کتابی با عنوان «دیوان نظامی گنجوی؛ تورکجه یئنی تاپیلان» (دیوان نویافته ترکی نظامی گنجوی) را منتشر کرد. بر روی این کتاب عنوان غیرعلمی و ناشیانه «برای اولین بار در دنیا» درج شده بود و مصحح کتاب مدعی بود که نسخه خطی کتاب توسط فردی به نام «صدیار وظیفه، ائل اوغلی» اهل جمهوری آذربایجان کشف شده است. به باور پژوهشگران، مصحح کتاب محمدزاده صدیق هیچ دلیل قاطعی بر اصالت کتاب نداشتهاست، بلکه مصحح کتاب به ابیاتی از اشعار فارسی نظامی گنجوی اشاره کرده و آن را دال بر وجود دیوان اشعار ترکی نظامی گنجوی قلمداد نموده ولی به باور پژوهشگران این ابیات هیچ اشاره ای به وجود دیوان اشعار ترکی برای نظامی گنجوی ندارند:
یا:
پس از انتشار این دیوان که موجب حیرت جامعه ادبی ایران و انتقاد از اقدام سؤال برانگیز وزارت ارشاد، در اعطای مجوز نشر به این قبیل آثار، پیش از اثبات درستی یا نادرستی موازین علمی آنها گردید، موج اعتراضها در داخل ایران و حتی انتقاد برخی از پژوهشگران بیطرف در جمهوری آذربایجان به راه افتاد. در این ارتباط یحیی شیدا که در احیای آثار زبان ترکی آذربایجانی مسبوق به سابقه فراوانی است، چاپ و انتشار این کتاب را دستاورد جعل «ائل اوغلو» و «محمدزاده صدیق» دانسته و اصل این دیوان را متعلق به یک شاعر تُرک زبان موسوم به نظامی قارامانلی از سخن سرایان سده هشتم و اوایل سده نهم هجری در آسیای صغیر دانستهاست. جالب آنکه ویراستار اثر یعنی «محمدزاده صدیق» در مقدمه همین کتاب چاپ شده در ایران، نام نظامی قارامانلی را نیز قید کرده و اظهار داشته که بخشی از دیوان سرودههای نظامی قارامانلی بوده، در حالی که بر روی جلد اثر و پیشگفتارِ محمدزاده صدیق، سخن از «دیوان ترکی نظامی گنجهای» رفتهاست. پژوهشگران تصدیق نمودهاند که این دیوان متعلق به شاعری از قونیه ترکیه امروزی به نام نظامی قارامانلی ملقب به قونوی است که در حدود ۱۴۳۵ تا ۱۴۴۰ میلادی در قونیه به دنیا آمدهاست. وی فرزند واعظی شهیر به نام «ملا ولیالدین» میباشد. نظامی قونیوی در حدود سال ۱۴۶۹ تا ۱۴۷۳ بدرود زندگی گفته و به سه زبان فارسی، عربی و ترکی شعر سرودهاست. ذکر این نکته جالب است که بدانیم دیوان ترکی نظامی نظامی قونوی در سال ۱۹۵۸ میلادی (۱۳۳۷ خورشیدی) یعنی حدود چهل سال پیش از «دیوان سازی» عناصر پانترکیسم، توسط «هانوک ایپکتن» در ترکیه و از سوی انتشارات دانشگاه استانبول منتشر شده و معرفی جامعی در خصوص این دیوان ترکی در شماره سیزدهم نشریه «تورکیه» این دانشگاه صورت گرفتهاست. همین استاد دانشگاه استانبول، در سال ۱۹۷۴ (۱۳۵۳ خورشیدی) کتاب دیگری در شرح احوال و آثار نظامی قونیوی نوشته و در آنکارا منتشر کردهاست. وی در این کتاب از وجود شش نسخه خطی برای دیوان ترکی نظامی قونیوی خبر داده که ششمین نسخه در «دارالکتاب قاهره» مصر نگهداری میشود. این نسخه که ظاهراً همان دیوان جعلی نظامی گنجهای است، در کتاب ساختگی «ائل اوغلو»، تحت عنوان «نسخه خدیویه مصر» معرفی شدهاست[۹۱][۹۲][۹۳].
نظامی در هنر معاصر[ویرایش]
نگارخانه[ویرایش]
منابع[ویرایش]
منابع انگلیسی[ویرایش]
منابع روسی[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
پیوند به بیرون[ویرایش]
«دربارهٔ سیاسیسازی نوینِ شاعر ایرانی نظامی گنجوی در دوران نوین»، نوشتهٔ سیاوش لرنژاد و علی دوستزاده که اکتبر ۲۰۱۲ (مهرماه ۱۳۹۱) در ایروان به زبان انگلیسی منتشر شدهاست:
منبع مطلب : fa.wikipedia.org
مدیر محترم سایت fa.wikipedia.org لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
مرورگر شما از این ویدیو پشتیبانی نمیکنید.نظامی گنجوی
الیاس بن یوسف نظامی گنجه ای شاعر داستان سرا و رمزگوی سده ششم ایران، بزرگترین داستان سرای منظومه های حماسی عاشقانه به زبان پارسی است. اثر مشهور او پنج گنج است.
ولادت
نظامی بین سالهای ۵۳۰ تا ۵۴۰ هجری در گنجه (واقع در جمهوری آذربایجان کنونی) متولد شد و برخی اصل او را از عراق، نواحی قم و تفرش می دانند. که پدرش یوسف به گنجه آمد و نظامی در آنجا متولد شد. هر چند که او از زادگاه خود خشنود نبود، اما تمام عمر خود را در گنجه سپری کرده است.[۱]
ازدواج
از اشارههای موجود در خسرو و شیرین دانسته میشود که اولین همسر او، کنیزکی بوده است که دارای دربند به عنوان هدیه برایش فرستاده بود. این همسر نظامی، زمانی که نظامی سرودن خسرو و شیرین را به پایان رساند و پسرشان محمد هفت سال بیشتر نداشت، از دنیا رفته بودهاست.[۲]
نظامی پس از مرگ این زن همسر دیگری اختیار نمود که این زن نیز به جوانی درگذشت و نظامی ناگزیر زن دیگری گرفت که او نیز درگذشت.[۳]
تحصیل علم
نظامی در علوم عقلی بویژه در فلسفه، منطق، ریاضیات و نجوم سرآمد بود و در علوم نقلی نیز همانند قرآن، فقه، احادیث تبحر و مهارت کامل داشته است.[۴]
از برخی از اشعار او اهتمام بالای او به دانش است را به روشنی می توان فهمید:
به بازی نبردم جهان را به سر
که شغلی دگر بود جز خواب و خور
نخفتم شبی شاد بر بستری
که نگشادم آن شب ز دانش دری[۵]
دوران زندگی نظامی با دوره حکومت اتابکان آذربایجان و موصل و شروانشاهان همزمان بوده است. تعلق خاطر نظامی به تصوف زندگانی وی را بیشتر با زهد و عزلت همراه کرده و این امر او را از وابستگی به دربارهای سلاطین دور کرده است.[۶]
آثار
مهمترین اثر نظامی "پنج گنج" یا "خمسه" است مشتمل بر پنج مثنوی که به ترتیب تالیف عباتند از:
سبک نظامی در شعر
نظامی از شاعرانی است که باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلم این زبان دانست. وی از آن سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد. اگر چه داستانسرایی در زبان فارسی به وسیله نظامی شروع نشده لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانسته است شعر تمثیلی را به حد اعلای تکامل برساند نظامی است. وی در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاص تازه و ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند و تصویر جزئیات با نیروی تخیل و دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص و بکار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته است.
با وجود آن که آثار نظامی از نظر اطناب در سخن و بازی با الفاظ و آوردن اصطلاحات علمی و فلسفی و ترکیبات عربی فراوان و پیچیدگی معانی بعضی از ابیات، قابل خرده گیری است ولی محاسن کلام او به قدری است که باید او را یکی از بزرگترین شعرای ایران نامید و مخصوصا در فن خود بی همتا و بی نظیر معرفی کرد. نظامی در بزمسرایی، بزرگترین شاعر ادبیات پارسی است. به جرأت می توان گفت که او در سرایش لحظه های شادکامی بی همتاست، زبانش شیرین است و واژگانش نرم و لطیف و گفتارش دلنشین. آن گونه که در بازگویی لحظه های رزم، نتوانسته از فشار بزم رهایی یابد، به اشعار رزم نیز ناخودآگاه رنگ غنایی داده است. [۸]
برجستگی ها و ویژگی های شعر نظامی
درگذشت
همه عمر را به جز سفر کوتاهی که به دعوت قزل ارسلان (۵۸۱-۵۸۷) به یکی از نواحی نزدیک گنجه کرد، در وطن خود باقی ماند تا در سال ۶۰۲ در همین شهر در سن شصت و سه سالگی درگذشت و به خاک سپرده شد. بعضی درگذشت او را بین سالهای ۵۹۹ تا ۶۰۲ و عمرش را شصت و سه سال و شش ماه نوشته اند.[۱۰]
پانویس
منبع مطلب : wiki.ahlolbait.com
مدیر محترم سایت wiki.ahlolbait.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
نظامی گنجوی، گنجینه ادب فارسی
امروز دوشنبه (21 اسفند) سالروز بزرگداشت نظامی گنجوی، شاعر بزرگ ایرانی است.
به گزارش پارس تودی، حکیم ابومحمد الیاس معروف به نظامی گنجوی شاعر پرآوازه ایرانی قرن ششم هجری قمری (دوازدهم میلادی) است.
مورخین با استناد به اشعار و آثار به یادگار مانده از وی، تولد او را بین سالهای 530 تا 540 (1145- 1135 میلادی) تخمین زده اند.
نظامی در شهر گنجه که در آن روزگار جزو خاک ایران محسوب می شد به دنیا آمد و پرورش یافت.
در آن روزگار گنجه که در دو کرانه رود «کانجاچای» (گنجه رود) در شمال ایران واقع بود، کانون عمده رواج شعر و ادب فارسی محسوب می شد و شعر و شاعری با وجود شاعران بزرگ آن منطقه همچون خاقانی، فلکی شروانی و ابوالعلا گنجوی از رونق بسیار برخوردار بود.
و شاعران بزرگی چون مهستی (mahsati) و نظامی با آثار و اشعار خود موجب شده بودند که این شهر به صورت یکی از پایگاههای مهم و بزرگ شعر فارسی جلوه کند.
نظامی شاعر بلندپایه ایرانی حدود هفتاد سال در این شهر زندگی کرد و در حدود سال 599 هجری قمری در همین شهر درگذشت.
بعدها بر سر قبرش ضریحی ساختند و خاک او زیارتگاه دوستدارنش شد. وقتی که گنجه جدید را در کنار گنجه قدیم ساختند و گنجه قدیم رو به ویرانی نهاد، مقبره نظامی در بیرون شهر جدید افتاد. اکنون در همانجا بنایی ساخته اند که از شاهکارهای معماری ایرانی است.
فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بی خاک عشق آبی ندارد
اگر بی عشق بودی جان عالم
که بودی زنده در دوران عالم
نظامی در خانواده ای بازرگان و متمول دیده به جهان گشود و با فراغت خاطر سالهای کودکی را صرف درس و بحث کرد و با دانشهای متداول عصر خود آشنا شد و بخش عمده ای از سالهای نوجوانی و جوانی او صرف فراگیری علوم در محضر استادان عصر و تحصیل در مدارس آن روزگار شده است.
آثار نظامی گنجوی
غیر از ابیات پراکنده ای که از دیوان نظامی باقی مانده، تمام شهرت او برا ی پنج مثنوی مشهوری است که از او به یادگار مانده و به عنوان «پنج گنج» یا «خمسه نظامی» شهرت دارد.
این پنج مجموعه داستانی عبارتند از: مخزن الاسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت پیکر و اسکندر نامه است که اسکندر نامه خود شامل دو بخش اقبال نامه و شرف نامه است.
نظامی را می توان به دلیل روانی کلام و شیوه شاعریش از ارکان شعر فارسی به شمار آورد.
به همین دلیل همواره مورد ستایش شاعران و تذکره نویسان و محققان بعد از خود بوده است.
شیوه شاعری نظامی پس از وی مورد نظر بسیاری از شاعران و سرآمدان شعر فارسی قرار گرقته است و حتی بسیاری سعی کرده اند که مثنویهایی چون او بسرایند که از آن جمله می توان به جامی، امیر خسرو دهلوی، خواجوی کرمانی، وحشی بافقی و عرفی شیرازی اشاره کرد.
توجه به حکمت، محتوای اصلی آثار نظامی گنجوی
در نظام تربیتی و آموزشی قدیم ایران، حکمت عبارت بود از فراگیری کلام و فلسفه، و نظامی از این دو بهره کافی برده بود.
تمامی آثار به یادگار مانده از نظامی خصوصاً مخزن الاسرار، اقبال نامه و مقدمه تمام مثنویهایش، نشان از حکمت دانی او دارد.
به اعتقاد بیشتر محققان و پژوهشگران آثار نظامی، اشعار به یادگار مانده از وی را نباید تنها از جنبه فنون شعر و هنر داستانسرایی بررسی کرد. چرا که او توانسته است در قالب داستان و با زبانی خاص خود تمام آرا و نظریه های مختلف حکمی را بیان کند و در واقع با بیان این آرا به ارائه و تعلیم افکار و اعتقادات خود در میان خاص و عام بپردازد.
آثار به یادگار مانده از نظامی که شامل پنج گنج و دیوان قصاید و غزلیاتش می شود در سه زمینه کلامی، اخلاقی و عرفانی قابل توجه و تأمل جدی است.
حکمتی که در آثار او میبینیم، همان حکمت ایرانی است که دنباله حرکت فردوسی، یا همان حکمت اشراقی است.
نظامی توانسته است در قالب مثنویها و داستانهای کوتاه و بلند خود رفتار نیک و زندگی متعالی را تعلیم دهد.
با نگاهی به اشعار نظامی می بینیم که او با به نظم کشیدن قصه های گوناگون توانسته است چگونگی رفتار انسان را در ارتباط با همنوعان خود چه در زندگی فردی و چه در جامعه و زندگی جمعی ترسیم کند و تعلیم دهد.
نظامی گنجوی، پیشرو جریان ادبی قرن ششم
نظامی را می توان از جمله پیشروان جریان ادبی قرن ششم هجری قمری (قرن دوازده میلادی) به شمار آورد.
تحولاتی که او در ساختار و زبان شعر فارسی بوجود آورده است برهیچ پژوهشگر و اندیشمندی پوشیده نیست.
از نظر زبانی آنچه بیش از هر چیز دیگر در شعر نظامی در خور اهمیت و توجه است و شعرش را غنا بخشیده، قدرت فوق العاده او در حسن انتخاب واژ ه ها و ترکیب سازی است.
واژه ها در شعر او هدفدار و براساس توانایی آنها در آراستگی ساختار زبان انتخاب شده است.
آنچه سبب گسترش و انتشار کلام نظامی در بین مردم شده، سادگی و روانی آن است و این سادگی و روانی در بین تمام منظومه های او به چشم می خورد.
نظامی در شعر و شاعری برای مضمون آفرینی و ارائه تعبیرهای بی سابقه اهمیت ویژه ای قایل است که همین امر تعمق و دقت بیشتر شاعر در جهان پیرامون را طلب می کند.
توصیفهای نظامی بسیار طبیعی، ملموس و روان است. او غالباً موضوعات مختلف را با دقت و باریک بینی فوق العاده به تصویر کشیده است. قدرت نظامی در صحنه پردازی غالباً اعجاب انگیز و مایه حیرت است.
شخصیت بخشی به پدیده های هستی و اجسام بدون روح از جمله خصوصیات زبانی و هنری نظامی است که به تصاویر شعری او نیرو و دقت بیشتری بخشیده است.
نظامی توانسته است با استفاده از تخیل غنی خود در قالب شعر به عناصر بی روح، زندگی ببخشد.
نظامی را باید برترین و در واقع سرآمد داستان پردازان غنایی زبان فارسی به شمار آورد.
به اعتقاد بیشتر پژوهشگران و نظامی پژوهان از جمله دکتر سعید حمیدیان «همچنان که فردوسی در سرودن داستانهای حماسی برترین چهره است، نظامی نیز در عرصه شعر غنایی برترین نماینده در تاریخ زبان و ادب فارسی است.»
توجه ویژه دوستداران ادبیات به آثار نظامی
غیر از شاعران و اندیشمندانی که در عصر او و یا پس از او به تقلید از مثنویهای نظامی و یا به بررسی آثارش پرداخته اند در یک دو قرن اخیر نیز درباره نظامی، پژوهشهای تحقیقی و انتقادی در اروپا و دیگر کشورهای جهان شده است و یا عده ای بخش از آثار او را به زبانهای دیگر ترجمه یا نقد کرده اند.
«ویلیام جونز» از انگلستان، «فن هامر پورگشتال»، «هلموت ریتر» و «ویلهلم باخر» از آلمان، «ایتالو پیتزی» از ایتالیا، «یوگنی ادواردویچ برتلس» از روسیه، «عبدالمنعم حسنین» و بسیار محققان و مترجمان دیگر از جمله افرادی هستند که خارج از قلمرو ایران به بررسی، نقد و ترجمه آثار نظامی پرداخته اند.
مثنویهای نظامی با وجود تفاوت در محتوا، مجموعه ای هماهنگ از اجزاء به هم پیوسته ای است که با هندسه ای متناسب و موزون در کنار هم قرار گرفته اند.
هر مثنوی با ستایش خدا و رسول و نیز علت آنکه چرا این اشعار را سروده آغاز می شود و سپس به موضوعات اصلی و هدف غایی خود می پردازد که در هر یک متفاوت است.
نگاهی به محتوای آثار نظامی
مخزن الاسرار کتابی است صرفاً اخلاقی با داستانهای موعظه آمیز که انسان محور و مدار آن است.
این مثنوی، رنگ تعلیم و عرفان دارد و نظامی در این اثر خود بسیار پیچیده و مبهم سخن گفته است.
شیوه نظامی پس از مخزن الاسرار، تغییر کرد. با نگاهی به منظومه های خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت پیکر و اسکندر نامه، به تفاوت اساسی زبان و شکل این منظومه ها، با مخزن الاسرار می توان پی برد و به این نتیجه رسید که او تعلیم غیر مستقیم را بر تعلیم مستقیم ترجیح داده است.
نظامی عمرش را صبورانه وقف جستجوی مدینه فاضله اش کرد و بدین وسیله توانست تصویر دنیای بهتر را در اشعار خود به خواننده آثارش ارائه دهد.
او در تمامی منظومه های خود در جستجوی جهای عاری از بی عدالتی و پریشانی و در واقع به دنبال قلمرو فضیلت و سرزمین وجدان است.
نظامی با سرودن هر یک از منظومه هایش، گامی به هدف یعنی ترسیم جامعه آرمانی خود نزدیکتر شده است.
او راه خود را که با استدلال و عقل یعنی داستانهای مخزن الاسرار آغاز کرده بود با عشق ادامه داد که حاصل آن دو اثر ارجمند لیلی و مجنون و خسرو و شیرین است.
نظامی پس از این دو منظومه برای نیل به هدف خود پای به عالم رؤیا می گذارد و مدتی در قالب منظومه هفت پیکر به بیان امید و آرزوهای خود می پردازد.
دنیایی که نظامی در هفت پیکر ترسیم کرده دنیایی است زنده که انسان در آن فعالیت و جنب و جوش دارد، اما همین انسان فعال برای رسیدن به کمال هیچ نقشه و آینده ای ندارد.
نظامی برای جستجوی ردیای کمال و یافتن کمال انسانی به دنیای اسکندر روی آورده و در منظومه اسکندر نامه تلاش کرده است که انسان را به کمال و دنیای آرمانی اش نزدیک کند.
اسکندر نامه داستان زندگی اسکندر مقدونی از نگاه یک شاعر شرقی است.
اسکندری که نظامی تصویر می کند با اسکندر از نگاه یوناتیان بسیار متفاوت است.
اسکندر ساخته و پرداخته نظامی تنها به فکر جهانگیری و فتح و نبرد نیست، بلکه اندیشمند است با زاهدان و حکما گفت و شنود دارد، با دین آشناست و اعمال و مناسک حج را به جای می آورد.
گرد جهان می گردد و از دنیا و آنچه در اوست پندی می گیرد و بالاخره به امید یافتن آب حیات به جستجو می پردازد و به قول نظامی به قلمرو فضیلت می رسد.
در این سرزمین که در واقع همان مدینه فاضله و دنیای آرمانی نظامی است از جنگ و توطئه و دروغ و تزویر خبری نیست و قدرت همانند دیگر ثروتهای طبیعی از آن تمام مردم است و شهروندان این شهر در راستی و آرامش روزگار می گذرانند.
116/110
بیشتر بخوانید:
پیوندفرهنگی و معنوی میان مفاخر علمی و ادبی ایران+ ویدئو
منبع مطلب : farsi.iranpress.com
مدیر محترم سایت farsi.iranpress.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
Jimin : به کلمه بنویسید تو چه قرنی زندگی میکرد
ممنونم بسیار مفید بود من هم بنیامین هستم
کسی نفهمه من بنیامینمಠ_ಠ😂
ولی بازم ممنون از مطالب مفیدتون
به کلمه بنویسید تو چه قرنی زندگی میکرد
عالیه