معنی آتشبارهای عراقی یک دم خاموش نمی شدند
معنی آتشبارهای عراقی یک دم خاموش نمی شدند را از سایت پست روزانه دریافت کنید.
درسنامه آموزشی و پاسخ فعالیت های فارسی چهارم درس 11یازدهم فرماندهٔ دل
درسنامه آموزشی و پاسخ فعالیت های فارسی چهارم درس 11یازدهم فرماندهٔ دلها
اهداف درس یازدهم فارسی چهارم ابتدایی فرماندهِ دل ها
1 تقویت روحیهٔ وطن دوستی و دفاع از میهن
۲ آشنایی با حماسه دفاع مقدس و نامداران این عرصه به ویژه شهید حسین خرازی
3 تقویت درک متن
4 تقویت مهارت خواندن با رعایت لحن مناسب
5 گسترش دایرهٔ واژگان
6 تقویت مهارت های املایی، نگارشی و خوش نویسی
7 تولید بندهای بدنه در انشانویسی
8 تثبیت یادگیری ابزارهای انسجام متن
کلمات درس فرمانده دل فارسی چهارم
اعتقاد:باور
وصف ناپذیر:غیر قابل تعریف
بی وقفه:بدون توقف
مظلوم:مورد ظلم قرار گرفته
تسخیرناپذیر:رام نشدنی متجاوزان:کسانی که به حریم دیگران احترام
نمیگذارند
اشغال:به دست آوردن
تیپ:گروه
دژ:حصار
محور:مرکز
سربلندی:سرافرازی
درنگ:صبر
سقایی:آب دادن به دیگران
مانع:بازدارنده
محتاج:نیازمند
مقابله:روبه رو شدن
نظاره میکرد:نگاه میکرد
گردان:گروه
رگبار گلوله:گلوله دهای مثل رگبار
پیک:خبررسان
اراده:قصد
بالگرد:هلی کوپتر
مهلکه:محل هلاک شدن
ترجیح:بهتردانستن
متن درس
آن روزها دیگر جبههٔ جنگ، خانهٔ اوّل حسین شده بود. اگر دیدار با خانوادهٔ شهدا و دلتنگیهای خانوادهاش نبود، آن چند روز را هم مرخصی نمیرفت. بچّههای کوچک شهدا او را دوست داشتند. حسین آنها را با حرفهای کودکانهاش، میخنداند؛ با خندهٔ آنها، پنهانی اشکش را پاک میکرد.
او همیشه قصههایش را ناتمام میگذاشت تا بچهها منتظر دیدار بعدی و شنیدن بقیهٔ قصه باشند. برای عروسکهایشان لالایی میخواند و تفنگ پلاستیکی پسر بچهها را رو به دشمنان نشانه میرفت. حتی مسئولیت سنگینی که داشت، نمیتوانست مانع بازی کردنش با فرزندان شهدا باشد. حسین دعایی که از لبهای آنان جاری میشد، اعتقاد عجیبی داشت. بچهها دستهای کوچک خود را به آسمان میگرفتند و برای پیروزی رزمندگان اسلام دعا میکردند.
آن روزها حسین احساس میکرد، به دعای این قلبهای پاک به شدت محتاج است. عملیات پیش رو، خیلی مهم و حساس بود. مردم میدانستند خرمشهر، خونین شهر مظلومی است که متجاوزان، آن را به اشغال در آوردهاند. آزادی خرمشهر، آرزوی همهٔ مردم ایران بود. رزمندگان در حال آمادهسازی خود بودند. این بار باید ضربهٔ نهایی از منطقهٔ خرمشهر- شلمچه وارد میشد؛ جایی که دشمن برای نیروهایش دژی تسخیرناپذیر ساخته بود تا برای همیشه خرمشهر را در اشغال داشته باشد. اولین گروه رزمندگان به دشمن حمله کرد. آتشبارهای عراقی یک دم، خاموش نمیشدند. دود و آتش، فضای منطقه را پر کرده بود. بعد از نبردی سخت، رزمندگان در میان بارانی از گلوگه، وارد شدند. حسین میگفت: «مهمترین منطقه، شلمچه است؛ باید همان جا نیروهای دشمن را درهم بکوبیم!»
شور وشوقی وصفناپذیر، وجود حسین را در برگرفته بود. او و هم رزمانش در نقطهای قرار گرفته بودند که مردم ایران هر روز و شب برای آزادی آن دعا میکردند. خرمشهر بوی «جهانآرا» و دوستان شهیدش را میداد. دیگر برای آزاد کردنش جای درنگ نبود. او برای نفوذ به سپاه دشمن، یاران خود را آماده کرد. دشمن، چند گردان تازه نفس خود را برای مقابله، راهی میدان نبرد کرد. فریاد حسین از هر طرف شنیده میشد: «دست خدا با ماست. بجنگید دلاوران».
نیروها، خستگیناپذیر و با شجاعت به جلو میرفتند. حسین بی وقفه، دشمن را زیر رگبار گلوله گرفته بود. دژ دشمن، شکسته شد. فریاد تکبیر نیروهای ایرانی، دشمن را به وحشت انداخت.
نیروهای دشمن، پا به فرار گذاشته بودند. شلمچه این بار برایشان نه گذرگاه، که گورستانی شده بود. وقتی حسین، شهر مظلوم را دید یاد شهدایی افتاد که دوست داشتند آزادی خرمشهر را ببینند؛ به یاد شهید «بهنام محمّدی» افتاد که در سنگرهای خرمشهر سقّایی میکرد.
«برادر خرازی! بچّهها میگویند فرماندهان دشمن، هر سربازی را که بخواهد تسلیم شود با گلوله میزنند!»
حسین، نگاهی به پیکی که خبر آورده بود، انداخت. صورتش خاک آلود و لبهایش خشک بود. به طرفش رفت و او را در آغوش گرفت. نوجوان بسیجی، سرش را به سینهٔ حسین گذاشت. انگار روزهای زیادی انتظار چنین لحظهای را میکشید. اشکهای حسین، موهای خاکآلود او را خیس کرد.
«نگران نباش مؤمن! مطمئن باش. خداوند اراده کرده که خرمشهر آزاد بشود؛ از نشانههایش هم همین است که دشمنان به جان هم افتادهاند».
مقاومتهای پراکندهای در شهر ویران خرمشهر دیده میشد. بالگردهای دشمن در تلاش بودند فرماندهان نظامی را از میدان نبرد، نجات بدهند؛ اما با هدف قرار گرفتن و سثوط یکی از آنها، بقیه فرار را بر قرار ترجیح دادند.
اکنون در مسجد جامع شهر، که روزهای زیادی مرکز مقاومت جوانان بود، رزمندگان نماز شکر میخواندند. ساعتی بعد، حسین ایستاده بود و با نگاهی خیره، دور دست را نظاره میکرد.
درست و نادرست (صفحهٔ 92 کتاب درسی)
1-آزادی خرّمشهر از دست متجاوزان، آرزوی همهٔ مردم ایران بود. درست
۲-بالگردهای دشمن موفّق شدند، فرماندهان نظامی را از میدانِ نبرد نجات بدهند. نادرست
۳-پیکی که برای حسین خبر آورده بود، تشنه بود. درست
درک مطلب(صفحهٔ 92 کتاب درسی)
۱-چرا بچّههای شهدا، حسین را دوست داشتند؟ زیرا رفتار حسین با آنها مانند رفتار پدرشان بود. او بچهها را با مهربانی روی زانوی خود مینشاند و برایشان قصههای زیبا تعریف میکرد و با آنها بازی میکرد.
۲-یکی از نشانههای ارادهٔ خداوند برای آزادی خرّمشهر چه بود؟ دشمنان به جان هم افتاده بودند.
۳-به نظر شما، چرا عنوان درس «فرماندهِ دلها»انتخاب شده است؟ زیرا حسین تنها فرماندهٔ جنگ نبود. او با مهربانی خود فرماندهٔ همهٔ دل ها بود.
واژه آموزی(صفحهٔ 92 کتاب درسی)
-شور و شوقی وصفناپذیر وجود حسین را در برگرفته بود.
شوق وصف ناپذیر، یعنی شوقی که به آسانی نمیتوان آن را توصیف کرد.
-دشمن برای نیروهایش دژی تسخیرناپذیر ساخته بود.
دژ تسخیرناپذیر، یعنی دژی که ...........................................................
-نیروهای خستگیناپذیر با شجاعت به جلو میرفتند.
نیروهای خستگیناپذیر، یعنی ...........................................................
حالا متن روبهرو را با توجّه به آنچه آموختید، بخوانید و لحن خواندن جملهها را رعایت کنید.
فرشتهٔ یک کودک
کودکی که آمادهٔ تولّد بود به فرشتهاش گفت: «میگویند فردا من به زمین میروم؛ امّا من بهاین کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه میتوانم برای زندگی به آنجا بروم؟»
فرشته پاسخ داد: «از میان بسیاری از فرشتگان، فرشتهای برای تو برگزیده شده است و از تومراقبت خواهد کرد».
امّا کودک هنوز مطمئن نبود که میخواهد برود یا نه. «اینجا من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم. من اینجا شاد هستم».
فرشته لبخند زد و گفت: «فرشتهٔ تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تومحبت او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود».
کودک ادامه داد: «من چطور میتوانم بفهمم مردم چه میگویند، وقتی زبانآنها را نمیدانم؟»
فرشته او را نوازش کرد و گفت: «فرشتهٔ تو، زیباترین و شیرینترین واژههایی راکه ممکن است بشنوی، در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقّت و صبوری به تویاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی».
کودک با نگرانی گفت: «وقتی میخواهم با پروردگارم صحبت کنم، چه کنم؟»
فرشته که برای این سؤال هم پاسخی داشت، گفت: «فرشتهات دستهایت راکنار هم میگذارد و به تو یاد میدهد که چگونه دعا کنی».
در آن هنگام، صدایی از زمین شنیده میشد. کودک میدانستکه باید به زودی سفرش را آغاز کند. او به آرامی، گفت: «اگر باید همین حالا بروم، لطفاً نامش را بهمن بگویید».
فرشته با مهربانی دستی به شانهاش کشید و گفت:«نام فرشتهات اهمّیتی ندارد. به راحتیمیتوانی او را مادر صدا کنی».
تمرین خواندن درس یازدهم فارسی چهارم ابتدایی فرماندهِ دل ها
روان خوانی درست و شمردهٔ دانش آموزان را مثل دروس گذشته، درنظر داشته باشید.
بعد از تمرین های اصولی و مستمر در زمینهٔ خواندن، در این قسمت از سال تحصیلی دانش آموزان باید از یک سطح بالاتر رفته و به خواندن توأم بادرک رسیده باشند.
روخوانی، بیان کلمات از روی نوشته است که در آن ارتباطی بین کلمات و درک و دریافت وجود ندارد. یعنی دانش آموز آنچه را دیده به زبان می آورد.
در حالی که خواندن علاوه بر بیان نوشته ها، باید منجر به درک و فهم شود.
متن این درس یک متن روایی است که انتخاب لحن به تناسب شخصیت ها، تشخیص مکث ها و درنگ ها و رعایت سرعت مناسب خواندن، تأثیرگذاری بیشتری ایجاد می نماید.
فعالیت های درس یازدهم فارسی چهارم ابتدایی فرماندهِ دل ها
واژ ه آموزی درس یازدهم فارسی چهارم ابتدایی فرماندهِ دل ها
متن این درس شامل کلماتی مانند«وصف ناپذیر»است که در ادامهٔ آموزش کلمات مرکب به آنها پرداخته شده است.
اگر به ساختمان این ترکیب، توجّه کنید درمی یابید جزءدوم ترکیب با فرایند وندافزایی تولید شده است (نا پذیر)؛
سپس طی فرایند “ترکیب” در کنار بخش دیگر قرار گرفته، کلمهٔ مرکب ایجاد گردیده است.
همکاران محترم توجّه کنند که از ذکر این مطالب برای دانش آموزان پرهیز کنند.
هدف این است که دانش آموز نسبت به این ترکیب، هوشیار شود و تلاش کند ترکیب هایی با این ساخت در ذهن خود بسازد.
روان خوانی درس یازدهم فارسی چهارم ابتدایی فرماندهِ دل ها
فعّالیت روان خوانی در درس چهارم، تأکید به لحن خواندن واژه داشت؛
در آنجا توضیح دادیم که قرار دادن تکیه بر هجای اوّل و آخر کلمه در انتقال پیام، تفاوت ایجاد می کند.
در این درس تأکید بر لحن خواندن جمله است.
برای آموزش، توجه دانش آموزان را به لحن متفاوت خواندن جمله های خبری، پرسشی، عاطفی و امری جلب می کنیم.
بار اوّل که فایل صوتی را پخش می کنید، توضیحی دربارهٔ لحن انواع جمله ندهید؛
فقط از دانش آموزان بخواهید با دقّت گوش کنند و مانند آن از روی متن بخوانند.
اجازه دهید دانش آموزان خود به لحن متفاوت انواع جمله پی ببرند؛
لازم هم نیست بر زبان بیاورند، همین که در خواندن، لحن جمله را رعایت کنند، کافی است.
پس از اینکه چند نفر از روی متن خواندند و دانش آموزان لحن خواندن آنها را مقایسه کردند، فایل صوتی مجدداً پخش شود.
در این مرحله به کمک خود دانش آموزان موضوع لحن متفاوت انواع جمله آموزش داده شود.
بهترین شیوه در آموزش، خواندن تعدادی از دانش آموزان و مقایسهٔ لحن آنها است.
املای درس یازدهم فارسی چهارم ابتدایی فرماندهِ دل ها
املا: املای همگانی
در این نوع املا همهٔ دانش آموزان در تقریر املا مشارکت دارند.
ابتدا معلّم از دانش آموزان می خواهد که متن درس را به طور کامل و دقیق مطالعه کنند.
سپس، کتاب را بسته و معلّم از دانش آموزان می خواهد به ترتیبی که انتخاب کرده، نامشان را صدا می زند
از هر قسمت از درس که می خواهند، یک جمله بگویندتا بقیهٔ دانش آموزان بنویسند.
بیان جمله از حفظ در اولویت است اما اگر دانش آموزیبرای گفتن جمله، احتیاج به کتاب پیدا کرد، منعی ندارد.
فعّالیت های نوشتاری 4: درک متن
در سه درس گذشته کلمات ربط عطفی، تقابلی و سببی به عنوان ابزارهای انسجام گزاره های متن ارائه شد.
در این درس به منظور تثبیت آموخته ها متنی ارائه شده است که دانش آموز باید کلمهٔ ربط مناسب جاهای خالی را تشخیص دهد.
فعّالیت های نوشتاری 5: نگارش
در درس گذشته آموزش انشانویسی با مرحلهٔ«تشخیص» شروع شد در این درس، دانش آموز به مرحلهٔ« تولید» می رسد.
در درس قبل سه بند ارائه شده بود و دانش آموز برای اوّلین بار در صفحهٔ نگارش از سال سوم تاکنون، بیش از یک بند را دید.
در آنجا دانش آموز سه بند را خواند و موضوع بندها را تشخیص داد، سپس ارتباط بندها را درک و موضوع نوشته را بیان کرد.
در این درس، موضوع نوشته ارائه شده است و دانش آموز باید سه موضوع کوچک و مرتبط به هم برای سه بند بنویسد و متن تولید کند؛
درواقع، انشانویسی در این درس شروع می شود.
لازم به ذکر است که موضوع«نان»برای دانش آموزان آشناست و قبلاً هم در کلاس سوم با آن آشنا شده اند؛
بنابراین اطّلاعات کافی دارند. آنچه در اینجا اهمیت دارد این است که سه موضوع بند، طوری انتخاب شود
که بندها مانند حلقه های زنجیر مکمّل هم شوند و یکی در پی دیگری با منطق روشنی ارائه شوند.
منبع مطلب : www.asemankafinet.ir
مدیر محترم سایت www.asemankafinet.ir لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
پاورپوینت درس 11 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): فرمانده دل ها
نوع فایل: power point
فرمت فایل: ppt and pptx
قابل ویرایش 19 اسلاید
این پاورپوینت شامل: (با جواب)
متن درس ، معنی لغات ، کلمات هم خانواده ، کلمات متضاد ، درست یا نادرست ، درک مطلب ، واژه اموزی ، تصویر خوانی و صندلی صمیمیت ، قصه گویی و صندلی صمیمیت ، نگاه کن و بگو ، دانش زبانی ، بیاموز و بگو ، حالا تو بگو ، نمایش بی کلام (پانتومیم) ، گوش کن و بگو ، بخوان و بیندیش ، بخوان و حفظ کن ، نمایش ، حکایت ، روان خوانی ، درک و دریافت.
قسمتی از متن پاورپوینت:
درس یازدهم: فرمانده دل ها آن روزها دیگر جبهه جنگ، خانه اوّل حسین شده بود. اگر دیدار با خانواده شهدا و دلتنگی های خانواده اش نبود، آن چند روز را هم مرخصی نمی رفت. بچّه های کوچک شهدا او را دوست داشتند. حسین آنها را با حرف های کودکانه اش، می خنداند؛ با خنده آنها، پنهانی اشکش را پاک می کرد. او همیشه قصه هایش را ناتمام می گذاشت تا بچه ها منتظر دیدار بعدی و شنیدن بقیه قصه باشند. برای عروسک هایشان لالایی می خواند و تفنگ پلاستیکی پسر بچه ها را رو به دشمنان نشانه می رفت. حتی مسئولیت سنگینی که داشت، نمی توانست مانع بازی کردنش با فرزندان شهدا باشد. حسین دعایی که از لب های آنان جاری می شد، اعتقاد عجیبی داشت. بچه ها دست های کوچک خود را به آسمان می گرفتند و برای پیروزی رزمندگان اسلام دعا می کردند. متن درس 6 آن روزها حسین احساس می کرد، به دعای این قلب های پاک به شدت محتاج است. عملیات پیش رو، خیلی مهم و حساس بود. مردم می دانستند خرمشهر، خونین شهر مظلومی است که متجاوزان، آن را به اشغال در آورده اند. آزادی خرمشهر، آرزوی همه مردم ایران بود. رزمندگان در حال آماده سازی خود بودند. این بار باید ضربه نهایی از منطقه خرمشهر- شلمچه وارد می شد؛ جایی که دشمن برای نیرو هایش دژی تسخیرناپذیر ساخته بود تا برای همیشه خرمشهر را در اشغال داشته باشد. اولین گروه رزمندگان به دشمن حمله کرد. آتشبار های عراقی یک دم، خاموش نمی شدند. دود و آتش، فضای منطقه را پر کرده بود. بعد از نبردی سخت، رزمندگان در میان بارانی از گلوگه، وارد شدند. حسین می گفت: « مهم ترین منطقه، شلمچه است؛ باید همان جا نیروهای دشمن را درهم بکوبیم!»
این پاورپوینت آموزشی، جذاب، قابل ویرایش، کاملا منطبق با کتب درسی و با تعداد اسلاید ذکر شده تهیه و تنظیم شده است.
با بکارگیری نمودار ها ، تصاویر جالب و جذاب و دسته بندی مطالب سعی شده یادگیری مطالب را برای دانش آموزان عزیز تسهیل بخشیم.
با انتخاب این پاورپوینت از تدریس و آموزش لذت خواهید برد.
بدیهی است عناوین و مطالب و اسلایدها توسط دبیران مجرب و دلسوز در جهت گسترش علم و دانش روزافزون همه دانش آموزان علم با ظرافت خاص جمع آوری شده است.
مناسب برای معلمان، دانش آموزان و اولیای گرامی برای یادگیری بهتر دانش آموزان عزیز
اگرمشکلی در خرید داشتید می توانید از مرورگر ( فایرفاکس، اکسپلورر یا کروم ) استفاده کنید و یا بانک عامل خود را تغییر دهید.
ضمنا در صورت نبود کافیست، پاورپوینت مد نظرتان در هر مقطع و پایه تحصیلی، از طرق تلگرام با ما در میان بگذارید تا در کمترین زمان ممکن پاورپوینت شما آماده و تحویل داده شود.
محصولات مرتبط:
پکیج پاورپوینت های درس فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): (درس اول الی درس هفدهم)
پاورپوینت درس 1 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): آفریدگار زیبایی (ستایش ، خبر داغ)
پاورپوینت درس 2 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): کوچ پرستوها (در جست و جو ، قوی ترین حیوان جنگل)
پاورپوینت درس 3 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): راز ( روباه و زاغ)
پاورپوینت درس 4 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): ارزش علم
پاورپوینت درس 5 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): رهایی از قفس (قدم یازدهم ، مثل)
پاورپوینت درس 6 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): آرش کمانگیر( باران)
پاورپوینت درس 7 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): مهمان شهر ما (انتظار ، مثل)
پاورپوینت درس 8 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): درس آزاد: پهلوان ایرانی و پوریای ولی (ایران)
پاورپوینت درس 9 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): درس آزاد: پایه و اساس ضرب المثل
پاورپوینت درس 10 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): باغچه ی اطفال (همای رحمت)
پاورپوینت درس 12 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): اتفاق ساده (دوست بچه های خوب ، نگهبان پنهان)
پاورپوینت درس 13 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): لطف حق (امید)
پاورپوینت درس 14 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): ادب از که آموختی؟
پاورپوینت درس 15 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): شیر و موش (مروارید سرخ ، مثل)
پاورپوینت درس 16 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): پرسشگری (خرد و دانش)
پاورپوینت درس 17 فارسی چهارم دبستان (ابتدایی): مدرسه ی هوشمند (خرچنگ و مرغ ماهی خوار ، مثل)
منبع مطلب : ixu.isnafile.ir
مدیر محترم سایت ixu.isnafile.ir لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
اسما : ممنون که گفتی
چخماق های عراقی یک لحظه خاموش نمشدند
من فهمیدم
نمیدونم
من معنی اتش بارهای عراقی یک دم خاموش نمیشدند میدونم میشه بارش اتش گلوله های عراقی یک لحظه هم ساکت نمی شد
تیپ امام حسین در میان بارانی از گلوله واردخط شد؟
معنى تيپ امام حسين (ع) در ميان از باران گولوله وارد شد مىشه بگيد
افتظاه است من اصلا جوابم رو پيدا نكردم
شلمچه این بار برایمان نه گذر گاه که گورستانی شده بود
یعنی دودواتش فضای منطقه راپرکرده بود
توروخدا یه نفر جواب بده
معنی این جمله ی آتش بازی های عراقی ها یک دم خاموش نمی شدند
آتشبار : ینی بارش اتش گلوله
بارش اتش گلوله های عراقی یک لحظه هم ساکت نمیشد
معنی آتشبارهای عراقی
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
معنی جمله ی آتش ذوق و قریحه آن ها در کنج خانه خاموش می شود🙏🏻