روسای جمهور تک دوره ای آمریکا
روسای جمهور تک دوره ای آمریکا را از سایت پست روزانه دریافت کنید.
فهرست رئیسجمهورهای ایالات متحده آمریکا
این فهرست شامل افرادی است که بعد از قانون اساسی ایالات متحده آمریکا مصوب سال ۱۷۸۹ به سمت ریاست جمهوری در آمریکا برگزیده شدهاند. برای آگاهی از رهبران قبلی آمریکا به رئیسجمهورهای کنگره قارهای مراجعه کنید. این فهرست همچنین مطابق متمم بیست و پنجم قانون اساسی ایالات متحده، رئیس جمهوران موقت را در برنمیگیرد. رئیسجمهور که به صورت غیر مستقیم انتخاب میشود دارای بالاترین مسند سیاسیِ ایالات متحده است. او همچنین فرماندهی کل قوای نیروهای مسلح ایالات متحده را نیز بر عهده دارد.
در مواردی این پست به صورت متوالی در اختیار یک فرد قرار گرفتهاست. برای مثال جورج واشینگتن دو دوره متوالی در این سمت خدمت کرد و به عنوان نخستین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا شناخته میشود جرالد فورد پس از استعفای ریچارد نیکسون در زمان باقیمانده از دور دوم خدمت وی این سمت را در اختیار داشت، در واقع فورد در هیچ انتخابات ملی پیروز نشد و مطابق متمم بیست و پنجم قانون اساسی ایالات متحده در این سمت خدمت کرد. این فهرست شامل ۵۸ دوره انتخابات است که در آن، ۴۵ شخص قسم ریاست جمهوری را خوردهاند (در واقع ۴۴ نفر قسم خوردهاند اما چون کلیولند دوبار غیر متوالی رئیس جمهور آمریکا شدهاست ۲ بار شمرده میشود) و ۴۵ بار مسند ریاست جمهوری را به عهده گرفتهاند.[۱] از این افراد ۴ نفر به علت مرگ طبیعی (ویلیام هریسون، زاکری تیلور، وارن هاردینگ و فرانکلین دلانو روزولت)، ۴ نفر به علت ترور (آبراهام لینکلن، جیمز آبرام گارفیلد، ویلیام مک کینلی و جان اف. کندی) و یک نفر به دلیل استعفا (ریچارد نیکسون)، مسند را ترک کردهاند. ویلیام هریسون با ۳۲ روز، کوتاهترین دورهٔ ریاست جمهوری و فرانکلین روزولت با ۱۲ سال، طولانیترین دوره را طی کردهاند.
تا پیش از ریاست جمهوری فرانکلین دلانو روزولت که در چهار دوره متوالی به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد محدودیتی برای دورههای ریاست جمهوری در ایالات متحده وجود نداشت. اما بعد از این که در ۱۹۴۵ روزولت در حالی که رئیسجمهور بود درگذشت، اصلاحیه بیست و دوم قانون اساسی ایالات متحده به تصویب رسید که طبق آن هیچ فردی حق ندارد بیش از دو دوره رئیسجمهور آمریکا باشد.
رئیسجمهورها
هیچکدام (۱)
فدرالیست (۱)
دموکرات-جمهوریخواه (۴)
دموکرات (۱۶)
ویگ(۴)
جمهوریخواه (۱۸)
جستارهای وابسته
پانویس
فهرست گزیدهٔ منابع
پیوند به بیرون
منبع مطلب : fa.wikipedia.org
مدیر محترم سایت fa.wikipedia.org لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
فهرست 10 رئیسجمهور یک دورهای آمریکا؛ از آدامز تا بوش
روسای جمهور ایالات متحده تنها اجازه خدمت را برای حداکثر دو دوره چهارساله دارد و اگرچه انتصاب در این منصب شرط جنسیتی ندارد، اما تاکنون تمام روسای جمهور مرد بودهاند.
در میان ۴۵ رئیس جمهور گذشته کشور تنها ده رئیس جمهور در تلاش دوباره موفق به انتخاب مجدد در دور دوم نشدند.
جان اف کندی، یکی از روسای جمهور ایالات متحده، پیش آن که بتواند برای انتخاب مجدد اقدام کند ترور شد.
طولانیترین برهه تاریخ ایالات متحده که درآن تمام روسای جمهور دو دوره خود را تکمیل کردند در فاصله سالهای ۱۹۳۲ تا ۱۹۷۶ بود.
آخرین رئیس جمهوری که نتوانست برنده انتخابات برای دور دوم باشد، جورج اچ دبلیو بوش است که در سال ۱۹۹۲ به بیل کلینتون باخت.
اکنون ۲۸ سال است که روسای جمهور ایالات متحده برنده انتخابات هر دو دوره خود بودهاند. در ماه نوامبر رئیس جمهور دونالد ترامپ به مصاف جو بایدن در انتخابات سراسری رئیس جمهوری خواهد رفت و میخواهد برنده دور دوم انتخابات خود باشد.
در ادامه روسای جمهوری که دور دوم انتخابات را از دست دادند، از نظر میگذرانیم.
جان آدامز
اولین رئیس جمهور ایالات متحده که نتوانست برنده دور دوم انتخابات شود، جان آدامز بود که همچنین اولین معاون رئیس جمهور کشور نیز بود.
وقتی این منصب در سال ۱۷۸۹ خلق شد، جورج واشنگتن افتخار تکیه بر این کرسی را به عنوان اولین رئیس جمهور کشور پیدا کرد، و آقای آدامز به عنوان معاون او مشغول شد.
بعد از تکمیل دو دوره آقای واشنگتن، آقای آدامز از جانب حزب فدرالیست در انتخابات شرکت کرد و برنده منصب ریاست جمهوری شد.
طی ریاست جمهوری خود، آقای آدامز وارد جنگهای کذایی با فرانسه شد چون آن کشور یک کشتی تجاری را در بندری در نیویورک ضبط کرد.
او در انتخابات بعدی، بعد از دو کاندیدای حزب جمهوریخواه، در مقام سوم ایستاد و آن سال توماس جفرسون رئیس جمهور جدید کشور شد.
جان کوئینسی آدامز
شخص دیگری از خاندان آدامز که نتوانست در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری خود پیروز شود، جان کوئینسی آدامز بود.
آقای آدامز بزرگترین پسر دومین رئیس جمهور ایالات متحده و ششمین نفری بود که این منصب را عهدهدار شد.
طی ریاست جمهوری او شکافهای عظیمی در حزب جمهوریخواه دموکراتیک که حزب او بود بروز داد و جلوی انجام هر کار چشمگیری را به دست او گرفت.
این حزب بعد از شکست آقای آدامز در انتخابات دور دوم انشعاب یافت و دو حزب دموکرات و حزب ویگ تشکیل شدند.
آقای آدامز دومین رئیس جمهور ایالات متحده بود که نتوانست در انتخابات دور دوم پیروز شود که یعنی در آن زمان دو رئیس جمهور آدامز تنها افرادی بودند که نتوانستند برای دور دوم اداره کشور را بر عهده بگیرند.
گرور کلیولند و بنجامین هریسون
مارتین فن بیورن رئیس جمهور بعدی بود که نتوانست در سال ۱۸۴۰ برای بار دوم انتخاب شود، اما گرور کلیولند ثابت کرد باخت در انتخابات جلوی تکیه زدن به منصب ریاست جمهوری برای دور دوم را نمیگیرد.
آقای کلیولند از حزب دموکرات بعد از پیروزی در انتخاباتهای ۱۸۸۴ و ۱۸۹۲، ۲۲مین و ۲۴مین رئیس جمهور ایالات متحده شد.
او در سال ۱۸۸۸ نیز برنده آرای عمومی شد اما آرای الکترال را به بنجامین هریسون باخت که برای چهار سال بعد رئیس جمهور شد.
انتخابات ۱۸۸۸ خیلی نزدیک بود و در ۱۸۹۲ آقای کلیولند آقای هریسون را شکست داد تا دوباره بر منصب ریاست جمهوری تکیه زند و موجب شود آقای هریسون پنجمین رئیس جمهوری باشد که نتواند در دور دوم انتخابات پیروز شود.
ویلیام هاوارد تفت
ویلیام هاوارد تفت رئیس جمهور بعدی ایالات متحده بود که ۲۰ سال بعدتر در ۱۹۱۲ نتوانست برنده دور دوم انتخابات خود باشد.
آقای تفت از حزب جمهوریخواه تنها فرد در تاریخ ایالات متحده است که همزمان هم منصب ریاست جمهوری کشور و هم منصب قاضی ارشد و ریاست دیوان عالی ایالات متحده را عهدهدار بود.
آقای تفت به عنوان رئیس جمهور گفت هیچ فرد آفریقایی-امریکایی را به شغلهای فدرال منصوب نخواهد کرد و اکثر مقامات سیاهپوست را در جنوب کشور از کارشان عزل کرد.
او در دید اکثر مورخان به عنوان رئیس جمهوری معمولی شناخته میشود چرا که در چهار سال حکومت او هیچ اتفاق قابل ملاحظهای رخ نداد.
او از ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۳ به عنوان رئیس جمهور خدمت کرد تا در انتخابات ۱۹۱۲ ریاست جمهوری را به وودرو ویلسون باخت.
هربرت هوور
هربرت هوور در سال ۱۹۲۸ به ریاست جمهوری برگزیده شد و با احیای اقتصاد کشور بعد از فروپاشی بازار سهام در سال ۱۹۲۹ مواجه شد.
آقای هوور به عنوان رئیس جمهور علیرغم فشار برای ممنوعیت نوشیدنیهای الکلی در ایالات متحده، شاهد رای نمایندگان مجلس به ابطال قانون ممنوعیت الکل بود.
ریاست جمهوری او تحت سایه رکود اقتصادی ۱۹۲۹ قرار گرفت و اکثر وقت خود را صرف بهبود وضعیت اقتصادی کشور کرد.
اقتصاد کشور تا انتخابات سال ۱۹۳۲ احیا نشد که موجب باخت او به فرانکلین دی روزولت گشت.
جرالد فورد و جیمی کارتر
جرالد فورد نه تنها نتوانست برنده دور دوم انتخابات ریاست جمهوری باشد بلکه در واقع هیچ وقت برنده آرای عموم مردم در یک انتخابات نشد.
آقای فورد از حزب جمهوریخواه بعد از استعفای ریچارد نیکسون به خاطر رسوایی واترگیت، رئیس جمهور ایالات متحده شد.
او از ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۷ بر این منصب تکیه زد اما انتخابات ۱۹۷۶ را به جیمی کارتر باخت.
آقای کارتر از حزب دموکرات از ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱ رئیس جمهور ایالات متحده بود ولی در انتخابات ۱۹۸۰ به رونالد ریگان باخت.
علیرغم آن که جرالد فورد هیچ وقت برنده انتخابات ریاست جمهوری نبود، اما باخت آقای کارتر بدین معنی بود که برای اولین بار، دو رئیس جمهور ایالات متحده پشت سر هم از پیروزی در دور دوم انتخابات باز ماندند.
جورج اچ دبلیو بوش
جورج اچ دبلیو بوش آخرین رئیس جمهوری است که از پیروزی مجدد در انتخابات بازماند. او در انتخابات ۱۹۹۲ به بیل کلینتون از حزب دموکرات باخت.
آقای بوش ۴۱مین رئیس جمهور ایالات متحده و دبیر سیا در فاصله سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰ بود.
او از ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۹، در دوران ریاست جمهوری آقای ریگان نیز معاون اول او بود.
آقای بوش به عنوان رئیس جمهور در جنگ خلیج شرکت کرده و قانون حفاظت از آمریکاییان با معلولیت را در سال ۱۹۹۰ امضا کرد.
در سال ۲۰۰۰، پسر او جوج دبلیو بوش به ریاست جمهوری انتخاب شد و دو دوره خود را تکمیل کرد و بعد از او باراک اوباما ریاست جمهوری ایالات متحده را عهدهدار شد.
منبع مطلب : www.eghtesadnews.com
مدیر محترم سایت www.eghtesadnews.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
ممکن است ترامپ تک دوره ای شود؟!
نویسنده: مهدی نوربخش، استاد روابط خارجی و تجارت جهانی دانشگاه هریسبرگ
دیپلماسی ایرانی: استاد محترم روابط بینالملل دانشگاه تهران، جناب آقای دکتر نقیبزاده، در یادداشتی زیر عنوان: "تکدورهای شدن ترامپ بعید است/ ایران واقعبین باشد"، در مورد انتخابات آمریکا اظهارنظر کردهاند. با بخش اول تیتر یادداشت ایشان که "بعید بهنظر میرسد ترامپ تکدورهای شود"، مخالف و با بخش دوم آن که "ایران باید واقعبین باشد" کاملا موافقم.
در ابتدا، با احترام باید با دو پیشفرض ایشان در مورد سیاستخارجی آمریکا، عدم موافقت خود را اعلام کنم. پیشفرض اول ایشان این است که بین یک دولت دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا فرقهای فاحشی وجود ندارد. بدون اینکه به ارزیابی سیاستهای خارجی آمریکا بعد از جنگ سرد بنشینیم، حداقل باید گفت که نگرش سیاستخارجی در زمان دولت دموکرات کلینتون با خاتمی و اوباما با روحانی در مقایسه با جورج بوش با خاتمی و ترامپ با حسن روحانی قابلمقایسه نیست. در زمان این دو دولت دموکرات فرصتهایی ایجاد شد که کشور ما از این فرصتها استفاده بهینه نکرد و آنها را سوزاند. دو دولت بوش و ترامپ هر دو به تحریم و دیپلماسی اجباری (Coercive Diplomacy) و فشار بر روی ایران روی آوردند، بدون آنکه فرصتی را ایجاد کنند که یک مذاکره برد – برد مانند برجام شکل گیرد.
پیشفرض دوم جناب دکتر نقیبزاده این است که سیاستهای خارجی آمریکا در مورد ایران کلا یکسان است. بنده با این فرض ایشان هم موافق نیستم و دلیل من هم فرق بین نگرش سیاسی دموکراتها و جمهوریخواهان در مورد برنامه هستهای ایران است. دولتهای دموکرات حق غنیسازی اورانیوم توسط ایران را در محدوده قراردادی آژانس بینالمللی انرژی اتمی پذیرفتهاند؛ درحالیکه جمهوریخواهان این حق را برای ایران قائل نبوده و نیستند. کلا دموکراتها در سیاست خارجی بیشتر به سمت لیبرالیسم سیاسی و همکاریهای بینالمللی روی میآورند و جمهوریخواهان به سمت رئالیسم و ایجاد توان نظامی برای مقابله با آنچه برای منافع آمریکا خطر میدانند. فرق بین این دو نگرش در سیاست بینالملل کاملا روشن است و نیازی به توضیح ندارد.
در بخش دیگری از یادداشت خود، ایشان اظهار میدارند که: "بسیار بعید است که دونالد ترامپ رئیسجمهور تکدورهای باشد. اکثریت خاموش به ترامپ رای میدهند". برای توضیح بیشتر این فرض، ایشان اظهار میدارند که گروهی بحث میکنند که جمهوریخواهان در صحنه سیاست آمریکا از ترامپ روی برگرداندهاند. ایشان آن را نفی کرده و در پاسخ به این سئوال میگویند: "این رویه البته موقت است. بدون شک و در نهایت در روزهای منتهی به انتخابات بسیاری از این معادلات تغییر میکند".
آنچه برای من قابل فهم نیست این است که چگونه استاد محترم میتوانند بدون پشتوانه سند، آمار و یک تحلیل دقیق عالمانه ادعا کنند که این رویهها موقت است و یا در آینده تغییر میکنند؟ با کدام دادهها میتوانیم چنین فرض و ادعایی داشته باشیم؟ آیا میتوان از تجارب گذشته مطالعاتی خود برای این انتخابات هم، چنین نتیجهای گرفت؟ آیا صحنههای سیاسی در کشورهای مختلف مرتب دستخوش تحولات جدیدی نمیشوند و بازیکنان جدیدی به صحنه نمیآیند و آیا اصولا، سیاست پدیده سیال و پرتحرکی نیست؟
اما در مورد اینکه استاد نقیبزاده تکدورهای شدن ترامپ را بعید میدانند، باید عرض کنم که ترامپ چهلوپنجمین، رئیسجمهور آمریکا در تاریخ این کشور است. تابهحال ۹ رئیسجمهور در بین رئیسجمهورهای مختلف در این کشور یکدورهای شدهاند. این، به این معنی است که ۲۰درصد روسایجمهور آمریکا یکدورهای شدهاند. جان آدم (۱۷۹۷-۱۸۰۱)، جان کواینسی (۱۸۲۵-۱۸۲۹)، مارتین وان برن (۱۸۳۷-۱۸۴۱)، بنجامین هریسون (۱۸۸۹-۱۸۹۳)، ویلیام هوارد (۱۹۰۹-۱۹۱۳)، هربرت هوور (۱۹۲۹-۱۹۳۳)، جرالد فورد (۱۹۷۴-۱۹۷۷)، جیمی کارتر (۱۹۷۷-۱۹۸۱) و جورج اچ دبلیو بوش (۱۹۸۹-۱۹۹۳) همه یکدورهای شدهاند. آخرین رئیسجمهور آمریکا، بوش، که نه در زمانی دور یکدورهای شد، در بین جمهوریخواهان محبوبیت بسیار بالایی را احراز کرده بود و جمهوریخواهان همه به او رای دادند.
موضوع بعدی اشارهای هست که جناب دکتر نقیبزاده به اکثریتی خاموش در صحنه سیاست آمریکا دارند. این اکثریت خاموش نه تعریف شده و نه نشانه مشخصی در تحلیل ایشان از آن وجود دارد. ایشان ادعا میکنند که این اکثریت خاموش در مورد ترامپ قضاوت نکرده است.
سئوال اول این است که این اکثریت خاموش کیست؟ این اکثریت خاموش در کجای سیاست آمریکا قرار گرفته است؟ آیا ایشان از مستقلین صحبت میکنند یا آنهایی که در دو حزب رای خود را مخفی نگه میدارند؟ از چنین اکثریت خاموشی با این تعاریف در این انتخابات آنچنان خبری نیست. در مقایسه با انتخابات گذشته در آمریکا که جامعه بین دو حزب جمهوریخواه و دموکرات تقسیم شده و گروهی هم در حزب دموکرات به ترامپ رای دادند، در این انتخابات جامعه آمریکا بهطور مشخص کاملا دوقطبی شده و کسانی که حامی ترامپ هستند حتی با اسلحه به صحنه میآیند و آن کسانی که مخالف او هستند، ابایی ندارند که مخالفت خود را با او علنا اعلام و دلایل خود را بهوضوح بیان کنند.
اینبار دموکراتها و کل جامعه آمریکا در مقابل یک رئیسجمهور پوپولیست با پایه اجتماعی بعضا نژادپرست در حزب جمهوریخواه قرار گرفته است. همه جمهوریخواهان برخلاف انتخابات گذشته حامی ترامپ نیستند. لذا در این انتخابات، دموکراتها و جمهوریخواهان با یکدیگر رقابت انتخاباتی نمیکنند؛ بلکه انتخابات بر سر ریاستجمهوری ترامپ و دیگری است.
در این انتخابات، گروه بزرگی از جمهوریخواهان بهخاطر کاندیداتوری جو بایدن به دموکراتها پیوستهاند. لذا اکثریت خاموشی وجود ندارد و آنچه در صحنه سیاست آمریکا کاملا مشهود است، مخالف و موافق ترامپ است. در اننتخابات آینده دیگر دو حزب دیده نمیشوند. در این انتخابات، آنچه مشهود است طرفداران ترامپ و مخالفین او هستند. این انتخابات با انتخابات گذشته در آمریکا بسیار فرق کرده و دوستانی در درون کشور که با دادهها و مطالعات گذشته خود در مورد این انتخابات قضاوت میکنند، اشتباه فاحشی را مرتکب میشوند. اکثر مستقلین هم در حال حاضر در نظرسنجیهای مختلف از زوایای مختلف و در زمانهای مختلف، مخالفت خود را با ترامپ اعلام کردهاند.
در مورد مخالفت بخشی از جمهوریخواهان با ترامپ و اینکه آنها هم در جامعه سیاسی و هم مذهبی این کشور در مقابل ترامپ ایستادهاند، باید گفته شود که با جناب دکتر نقیبزاده موافق نیستم که این اختلاف را یک دوئل درونجناحی حزبی دانستهاند. افرادی مثل جورج ویل که یک تئوریسین محافظهکار است و یا اشمیت اسمیت که چندین کمپین انتخاباتی جمهوریخواهان را اداره کرده و آخرین انها کمپین مک کین بوده و یا کالین پاول که یک شخصیت منصف جمهوریخواه است، در بحثهای علنی خود ترامپ را آفتی برای سیاست آمریکا و حزب جمهوریخواه دانستهاند و این مخالفت ربطی به تقابلهای درونحزبی ندارد. این مخالفتها علنی است و آنها در حال حاضر خود را جمهوریخواه نمیدانند. اختلافات درونحزبی معمولا درون حزب میماند و به صحنه علنی سیاست کشیده نمیشود تا یک حزب را تضعیف کند.
استاد نقیبزاده درست میگویند که جمهوریخواهان کاندیدایی بهجز ترامپ ندارند. اما این به معنی این نیست که بهخاطر نبودن کاندیداهای دیگر، جمهوریخواهان همه بهخاطر جمهوریخواه بودنشان به ترامپ رای میدهند. باز نداشتن کاندیدا بهخاطر فروپاشی تهمایه حزب جمهوریخواه است که اگر کاندیدای دیگری معرفی شود، از این حزب هویتی باقی نمیماند. کاندیدای دیگر از طرف حزب جمهوریخواه در مقابل ترامپ سخت شکست میخورد؛ بهخاطر اینکه پایههای اجتماعی این حزب در حال حاضر حامی ترامپ است. در انتخابات گذشته آمریکا بیش از ده میلیون دموکرات یا به ترامپ رای دادند و یا اصلا رای ندادند.
با جناب دکتر نقیبزاده موافقم که ممکن است در طول چهار ماه آینده تغییراتی در صحنه سیاست آمریکا اتفاق بیفتد که معادلات سیاسی را برهم زند؛ اما در حال حاضر، پیشبینی این تغییرات بسیار مشکل بهنظر میرسد و اصلا نمیتوان به تغییراتی فکر کرد که معادلات فعلی بین بایدن و ترامپ را برهم زند.
اما آنجایی که با استاد نقیبزاده کاملا موافق و همدلم این است که برای حفظ منافع و امنیتملی کشور نباید منتظر هیچ فردی چه در آمریکا و یا هیچ کشور دیگری باشیم. در گذشته فرصتهای زیادی را از دست دادهایم و سوزاندهایم. وضع اقتصادی فعلی کشور و همچنین امنیتی آن با انفجار در تاسیسات هستهای کشور نظیر نطنز، میزان ضربهپذیری ما را سخت به نمایش گذاشته است. در زمینه اقتصاد؛ تورم، ازدست دادن ارزش پولی کشور، بیکاری و رکود اقتصادی وضع بحرانی کشور ما را بسیار روشن نشان میدهد.
زمان و شرایط داخلی و خارجی جای تعللی برای اندیشیدن به منافع ملی و ایجاد مکانیسمهای لازم برای عملی کردن آن نگذاشته است. خطرات اقتصادی، امنیتی و بهداشتی کشور را احاطه کرده است. این خطرات چالش تهدیدهای بزرگی را در مقابل کشور قرار داده است./راهبرد
منبع مطلب : irdiplomacy.ir
مدیر محترم سایت irdiplomacy.ir لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.