رمان عروس استاد فصل سوم هانا و آرمین
رمان عروس استاد فصل سوم هانا و آرمین را از سایت پست روزانه دریافت کنید.
فصل سوم رمانهای استاد و دانشجو (استاد خلافکار )
رمان استاد خلافکار
نویسنده ترنم
#پارت1
چند تقه به در کلاس زدم و وارد شدم.
با ورودم همه ی نگاه ها به سمتم برگشت و رشته ی کلام استاد از دستش در رفت.
فوری شروع به آنالیز صورتش کردم.
چشمای سبز،صورت شش تیغ… خودش بود.امیر کیان فرهمند.
خیلی سریع دست و پام و جمع کردم و در غالب یه دانشجوی سال اولی فرو رفتم و گفتم
_می تونم بشینم؟
می دونست قراره امروز یه دانشجوی انتقالی داشته باشه برای همین پرسید :
_لیلا سماوات؟
سری تکون دادم که گفت
_بفرمایید!
تشکری کردم و میز اول نشستم. عمدا این کار و کردم تا ریز ریز رفتارش رو زیر نظر بگیرم.
مشغول تدریس شد و من فقط نگاهم پی رفتار و نوع حرف زدنش بود.
توی کارش مهارت داشت،طوری که هیچ احدی شک نکنه شغل واقعی این استاد چیه!
به همین دلیل من برای این مأموریت انتخاب شدم. چون تنها کسی که می تونست نقش مقابل این استاد عوضی هیچی ندار باشه یه بازیگر ماهر مثل خودشه!
به محض تموم شدن کلاس از جام بلند شدم و زودتر از بقیه به سمتش رفتم.باید خودم و بهش نشون میدادم باید گزینه ی بعدیش من می بودم.
یه دانشجوی به اصطلاح بی کس که خانواده ای نداره.. یه طعمه ی خیلی خوب.
با دیدنم لبخند کوتاهی زد و گفت
_تدریس چطور بود؟
سعی کردم حسابی توی نقشم فرو برم و گفتم
_عالی استاد منتهی من به مبحث و نفهمیدم میشه دوباره برام توضیح بدید؟
سری تکون داد… کم کم کلاس داشت خلوت میشد.
جزوه مو جلوش باز کردم و یه بخشی و نشون دادم.
وقتی خم شد روی میز دستم رو کنار دستش گذاشتم و با خم شدن صورتم رو نزدیکش بردم.
تا اونجایی که می دونستم دخترای بی کس و کاری و انتخاب می کنه که در وهله ی اول اندام خوبی داشته باشن.
وسط توضیح دادن برگشت و نگاه خاصی به صورتم انداخت و نگاهش سر خورد روی دکمه ی مانتوم که به عمد باز شده بود.
دیگه کسی توی کلاس نمونده بود. بدون اینکه به روی خودش بیاره دوباره نگاهش رو روی برگه انداخت و ادامه ی توضیحش رو از سر گرفت
اگه تمام اطلاعاتش رو نمی دونستم فکر می کردم این استاد دانشگاه جز تدریس فکر دیگه ای نداره.
توضیحش که تموم شد خودکار و به سمتم گرفت و گفت
_متوجه شدین؟
سری تکون دادم و گفتم
_بله استاد ممنون.
کیفش رو برداشت و گفت
_مانتو تون مناسب دانشگاه نیست.
با تعجب ساختگی نگاهی به سر تا پای خودم انداختم و گفتم
_واقعا؟ایرادش چیه؟
موقع رد شدن از کنارم نگاهی به صورتم انداخت و پچ زد
_ایرادش رو یه مرد می فهمه
نموند که جوابی بشنوه و از کلاس بیرون رفت.
* * * * *
امروز که بارون میومد بهترین موقعیت برای نزدیک شدن بهش بود.
یک هفته می گذشت و من هنوز کاری نکرده بودم.در واقع اون اصلا توجهی به من نمی کرد….
ده دقیقه ای بود که زیر بارون توی مسیری که ازش رد میشد ایستاده بودم و کم کم داشت لرزم می گرفت که بالاخره ماشینش رو از دور دیدم.
دستام و به هم مالیدم و خودم رو حواس پرت نشون دادم.
طبق انتظارم ماشینش کنار پام ایستاد. شیشه رو پایین داد و گفت
_چرا زیر بارونی؟
با خجالت ساختگی گفتم
_تاکسی گیرم نیومد.
عینکش رو از چشم برداشت و با نگاه خیره ای به صورتم گفت
_سوار شو می رسونمت.
خودم و زدم به موش مردگی و گفتم
_مرسی استاد مسیرم بهتون نمیخوره.
_مگه کجا میری؟
اسم محله رو که گفتم چند لحظه ای مات صورتم موند..اسم فقیر نشین ترین محله ی تهران و آوردم.
با جدیت حرفش رو تکرار کرد
_سوار شو
ادامه پارت ها http://romandoni.ir
منبع مطلب : romanone.com
مدیر محترم سایت romanone.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
kimiya : من الان چند وقته دارم دنبال لینک دانلود فصل سه این رمان میگردم کاش بزارین الان نصفه نیمه من خوندم
Zahra : اغا یکی به من بگع تا مردم این همون هانا و آرمینه ؟؟ اگه اونه چرا اسم هانا یا آرمین توش نیس؟؟😐
چرا این شکلیه اسم هانا و ارمین کجاست لیلا کیه؟؟؟؟؟😐😐امیر کیه؟؟؟😐بابا من ۱ماه در به در اینم فصل سه رو پیدا کنم تروخدا بگید این کجای رمانه؟چیشده؟😐😐👍
لطفا اگ کسی میدونه ادامشو کجا میتونم بخونم بگه
من فصل سه رو تا اونجایی خوندم ک لیلی پسرش ب دنیا میاد بعد امیر مییره تو کما ک لیلی مجبور میشه از شیخ پول بگیره و شیخ شرط میزاره ک ده روز بمونه تو خونشون
فک کنم همون رمانه
چرا فصل سومش و نیست یکی جواب بده توروخدا
لینک دانلودش نیس من بدبخت دوروزه میگردم دانلودش کنم نمیشه
لطفا پارت های بیشتری رو در سایت قرار بدید
لطفا لطفا فصل سوم رو بزارید
واقعارمان خیلی خوبی بود خواهشا فصل سوموبزارین کامل😢
اغا یکی به من بگع تا مردم این همون هانا و آرمینه ؟؟ اگه اونه چرا اسم هانا یا آرمین توش نیس؟؟😐
اقا الان چی شد من نفهمیدم😐کو لینک فصل سومشه این چرا اینجوریه کامل نیسسس
الان ما باید چیکار کنیم 😐من فصل یک و دوش رو خوندم ولی حالا ک اومدم فسل سومو دان کنم نیس
سلام دوستان ببخشید ینی آدماش همین رمان دلبرک استاده؟؟
کسی میتونه لینک فصل سوم رمان رو بزاره؟؟؟؟
توی رمان دونی پارت هاش هست
سلام چطوری میتونیم پارت های بعدیش بگیریم
دوستان اگه حرفی دارین
منو خواهر صدا کنین
فصل سوم عروس استادو چطوری میتونم پیدا کنم ممنون میشم راهنماییم کنین
لطفافصل سه عروس استادروبزارین لطفاااا
میشهههههه لطفاااا فصل سومو بزارین بابا 😐اخه دیگه با این کار دلمونو از رمان خوندن میزنین 😐
من قسمت بعد عروس استادو خوندم دقیقا همون هانا و ارمین بودن ک ارمین هانارو پیدا میکنه و دختر دارم شدن و هانا بخاطر دخترش ارمینو میبخشه اخرش خیلیم قشنگه
چرا نمی تونم فصل ۳ رو دان کنم؟
چرا اسم هانا عوض شده؟ تو فصل 2 اسمش سما شد اما الان شده لیلا من نمیفهمم گیج شدم مگ همون داستان نیس چرا اسم شخصیت هارو عوض میکنین
سلام می تونید رمان دلبرک استاد خلافکار ۲ رو توی روبیکا بخونید
اخه خواهر من یا برادر اگ نمی دونی چرا میزاری بابا تو صفل دوم گیر کردم انقدم عاشقش شدم نمی تونم بیخیالش شم میشه زودتررررررر بزاریشششش ممنون .
ادامشم بزارین لطفا
اگه میدونستم که نمیومدم اینجا بخونم برادر من
سلام یکی میتونه منو راهنمایی کنه.میخوام فصل سوم رو بخونم 🥴
سلام . دوست من این رمان رو تونست ار طریق گروه های تلگرامی پیدا کنه و من هم خوندم. در واقع در این داستان دختری به نام لیلا سماوات ( همون هانا)هست که در رمان نامزدی به اسم آرش داره و هر دو پلیس هستن. خواهر لیلا (شرمنده چون خیلی وقت پیش خوندم یادم نیست) توسط چهره ی اصلی داستان یعنی همون استاد دانشگاه رامین هستش دزدیده شده و حالا هانا تصمیم داره که با باند بزرگ رامین مبارزه کنه . رامین استاد یک دانشگاهه و هانا با این ترفند به اون نزدیک میشه . البته آرش نامزد هانا بار ها به اون میگه که این کار و به کسی دیگه ای محول کنه ولی هانا قبول نمی کنه و... خیلی طولانیه ولی اصل داستان اینه که هانا با نزدیک شدن به آرمین باعث این میشه که آرمین عاشقش بشه و در این بین هانا از رامین باردار میشه و هانا با آرمین میمونه و با هم صاحب یه بچه میشن. آرش نامزد هانا هم مجبور میشه که با خواهر آرمین ازدواج کنه و..دیگه باید ببخشید چون زمانش خیلی طولانیه قسمت های مهم و بهتون گفتم😊فعلا
بابا یکی فصل سومو بزاره دیگه تحملم سر اومد ازبس منتظر موندم بابا من یک ساله دارم دنبالش میگردم ولی نمیتونم پیداش کنم رفتم کافینت گفت هنوز اراعه نشده خوب اراعش بدین کاری میکنید آدم دیگه ادامش نده و تا آخر نخونش میدونید چقد بستمون رفت اما نیومد
منمرخیلی این رومان رو دوست دارم فصل اول دوم مردنین یعنی از بسکه خوبن میمیری عالی بود ولی کاش این فصل سه هم کامل بود
رمان خیلی خوبیه
من الان چند وقته دارم دنبال لینک دانلود فصل سه این رمان میگردم کاش بزارین الان نصفه نیمه من خوندم
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
اگه درست حدس بزنم این باید ادامه خود داستان باشه اما با آدمای متفاوت که وسطای داستان همه به هم مربوط میشن همشونم راجع به استادای خلافکار و دختر بازه...
البته همش فرضیس.