در داستان مارگیر و اژدها شخصیت مارگیر ما را به یاد کدام یک از افراد جامعه می اندازد
در داستان مارگیر و اژدها شخصیت مارگیر ما را به یاد کدام یک از افراد جامعه می اندازد را از سایت پست روزانه دریافت کنید.
تفکر و پژوهش : مارگیر و اژدها
مضمون : طمع - آرزو
صلاحیت ها : تحلیل - قیاس - قضاوت - ارزشیابی
زمان : ۱ جلسه
پیوست : دارد
----------------------------------------------------------------------------------------------------
دانلود برگه ثبت مشاهدات درس ۲۴۷کیلو بایت
---------------------------------------------------------------------------------
مارگیر و اژدها
روزی و روزگاری در زمانهای قدیم مارگیری زندگی میکرد. مارگیر به کوه و دشت و صحرا میرفت، مار میگرفت و آنها را به طبیبان میفروخت تا از زهر مارها دارو بسازند. گاهی اوقات مارگیر با مارهایی که میگرفت در روستاها و شهرها میگشت، بساط خویش را میگسترد و برای مردم نمایش میداد. مردم هم پس از تمام شدن نمایش سکهای به مارگیر میدادند و او با این سکهها روزگار میگذرانید. روزی از روزهای زمستان پر برف مارگیر به سوی کوهستان راه افتاد تا مار بگیرد. در دل کوهستان پر برف راه میرفت، ناگهان اژدهای مردهای را که جثهای عظیم داشت، دید. نخست خیلی ترسید و گمان کرد اژدها خواب است اما وقتی دقت کرد فهمید جان در بدن ندارد. همینطور که اژدهای مرده را نگاه میکرد، با خود اندیشید و گفت این اژدها جان میدهد برای نمایش در برابر مردم. آن را در میان مردم میبرم و میگویم آن را با همین دستهای خودم کشتهام. آن وقت با دیدهی احترام به من خواهند نگریست و میگویند عجب مارگیر شجاعی. اگر دیو هم در برابرش سبز شود ذرهای نمیهراسد.
آری مارگیر دلش را خوش کرد به کار بزرگتری که انجام نداده بود. نفسنفسزنان اژدهای بزرگ را در کوچههای شهر به دنبال خویش میکشید و فریاد بر میآوردکه: اژدهایی را که در شکار کردنش خون جگرها خوردهام برای نمایش آوردهام. افسوس که مارگیر به سوی مرگ میشتافت و خبر نداشت که اژدها در زیر سرما و برف منجمد شده بود و وقتی خورشید سوزان بر او نور بیفشانَد زنده خواهد شد. مرد مارگیر، در کنار شط که جای وسیعی برای اجتماع مردم بود بساطَش را گستراند، غلغلهای در شهر افتاد. مردم دور مارگیر جمع میشدند اما مارگیر روی اژدها را با پلاس و پرده پوشانده بود و منتظر بود مردم بیشتری جمع شوند تا پول بیشتری جمع کند. هنوز نمایش خود را شروع نکرده بود که ناگهان متوجه شد پلاسها و پردهها تکان میخورند، خوب که دقت کرد متوجه شد اژدها میجنبد. مردم نیز کمکم متوجه زنده شدن اژدها شدند و از هیبت اژدها پا به فرار گذاشتند در همین فرار کردنها عدهای زیادی از مردم کشته شدند. از آنجا که مارگیر قبلاً ادعا کرده بود اژدها را کشته است نمیتوانست عقبنشینی کند بههمین دلیل به سوی اژدها رفت تا او را بکشد اما اژدها آن مارگیر فریبخورده را همچون لقمهای خورد.
---------------------------------------------------------------------------------
فعالیت شماره ۷ عنوان فعالیت:مارگیر و اژدها!
مضمون:طمع، آرزوها
صلاحیتها: تحلیل، قیاس، قضاوت و ارزشیابی
زمان: ۴۵دقیقه
در این فعالیت دانشآموزان با شنیدن داستان مارگیر و اژدها، و گفت و گو در بارهی تغییر شرایط در داستان و عملکرد مارگیربه تحلیل وقایعی که برای مارگیر اتفاق افتاده است می پردازند. آنهاا علت وقوع یک پدیده را با دیگران در میان میگذارند. همچنین با بررسی تفاوتها، شباهتها، رابطهها بین شخصیت مارگیر و اشخاصی که پیرامون ما وجود دارندنسبت به تحلیل وقایع مشابه اقدام میکنند.
· کار بر روی اطلاعات و اندوختهها برای تبدیل مجهول به معلوم
· پیشبینی نتایج و پیامدها و بروز رفتار خردمندانه
· شناسایی تفاوتها، شباهتها و رابطهها
· استفاده از زبان صحیح و دقیق برای توضیح ایدهها و تصمیمهای خود
· استنباط و نتیجهگیری از یافتهها
· همفکری با دیگران در حل مسائل و مشکلات
انتظارات عملکردی مشترک
· بررسی پدیدهها و روابط بین آنها
· بروز عمل اخلاقی در مراودات روزانه خود
· استخراج معنا و مفهوم از تجارب خود
· شناسایی راههای چگونگی یادگیری خود
· جانبداری از ارزشهای دینی
مواد و وسایل آموزشی:داستان مارگیر و اژدها، از کتاب قصههای شیرین مثنوی مولوی، جلد اول، نویسنده جعفر ابراهیمی (شاهد)، نشر پیدایش.
فرایند اجرای فعالیت:
شعر ابتدای داستان را روی تابلوی کلاس بنویسد.
بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن
داستان مارگیر و اژدها را از روی کتاب برای دانشآموزان بخوانید، اما از خواندن آخرین سطرها که نتیجهگیری از داستان است خودداری کنید. سپس سؤالات زیر را در کلاس مطرح کنید.
· مارگیر با خود چه اندیشید که اژدها را به شهر آورد؟
· آیا مرد مارگیر درست فکر میکرد؟ اشتباهات مارگیر چه بود؟
· اشتباهات مارگیر چه پیامدهایی داشت؟
· شخصیت مارگیر شما را به یاد چه دسته آدمهایی میاندازد؟ ویژگی آنها را توصیف کنید.
· آیا شما نیز گاهی (حتی در موارد جزئی) مانند مارگیر فکر یا عمل کردهاید؟ اگر بلی پیامد آن برای شما و اطرافیانتان چه بوده است؟
توصیههای اجرایی:
- تلاش کنید زمان را طوری تقسیم کنید که امکان بحث راجع به همهی سؤالات وجود داشته باشد. دانشآموزان معمولاً به صورت کلیشهای بسیاری از پیامها را تکرار میکنند. به عنوان مثال ممکن است در ابتدای داستان پیام آن را بگویند. با سؤالات بیشتر مطمئن شوید که آنها ابعاد مختلف را درک و پیام آن را درونی کردهاند.
فعالیت تکمیلی: ---
منبع مطلب : 6shom-iran.blogfa.com
مدیر محترم سایت 6shom-iran.blogfa.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
داستان مارگیر و اژدها
روزی روزگاری در زمان های قدیم مارگیری زندگی می کرد.مارگیر به کوه و دشت وصحرا می رفت و مار میگرفت وآنهارا به طبیبان می فروخت تا از زهر مارها دارو بسازند . گاهی اوقات او با مارهایی که میگرفت در روستاها و شهرها میگشت ، بساط خود را می گسترد و برای مردم نمایش می داد.مردم نیز پس از تمام شدن نمایش سکه ای به او می دادند و او با همین سکه ها روزگار می گذرانید.
روزی از روزهای پربرف زمستان مارگیر به سمت کوهستان رهسپار شد تا مار بگیرد. در دل کوهستان راه می رفت که ناگهان اژدهای مرده ای با جثه ای عظیم دید. اول خیلی ترسید و گمان کرد اژدها خواب است اما وقتی دقت کرد پی برد که جانی در بدن ندارد. همین طور که نگاهش می کرد با خود اندیشید و گفت این اژدها جان می دهد برای نمایش در بین مردم. پس آن را به میان مردم می برم و می گویم که با همین دست های خودم این اژدهای بزرگ را کشته ام.آن وقت بادیده ی احترام به من می نگرند و می گویند چه مارگیر شجاعی. اگر دیو هم در برابرش سبز شود ذره ای نمی هراسد.
آری واینگونه بود که مارگیر داستان ما دلش را به کاربزرگی که انجام نداده بود خوش کرد و نفس نفس زنان اژدها را در کوچه های شهر به دنبال خویش می کشید وفریاد می زد : اژدهایی را که برای شکارش خون جگرها خورده ام برای نمایش آورده ام. افسوس که مارگیر به سوی مرگ می شتافت و خبر نداشت که اژدها در زیر سرما و برف منجمد شده بوده و وقتی خورشید سوزان بر آن نور بیفشاند بیدار می شود. مرد مارگیر در کنار شط که جای مناسبی برای نمایش بود بساطش را گستراند.غلغله ای در شهر افتاد و مردم دسته دسته دور مارگیر جمع می شدند،اما مارگیر روی اژدها را با پلاس و پرده پوشانیده بودو منتظر بود مردم بیشتری جمع شوند تا پول بیشتری به دست آورد.
هنوز نمایش خود را آغاز نکرده بود که متوجه تکان خوردن پلاس ها و پرده ها شد،خوب که دقت کرد متوجه تکان خوردن اژدها شد، مردم نیز کم کم متوجه شدند و از هیبت اژدها پا به فرار گذاشتند و در همین فرار کردن ها عده ی زیادی کشته شدند. از آنجا که مارگیر ادعا کرده بود که قبلاَ اژدها را کشته است برای کشتن اژدها به سوی آن حرکت کرد که اژدها نیز او را مانند لقمه ای خورد.
منبع مطلب : amuzegarsheshom.blogfa.com
مدیر محترم سایت amuzegarsheshom.blogfa.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
طرح فعّالیّت یادگیری تفکّر و پژوهش (عنوان فعالیت: مارگیر و اژدها)
مضمون: طمع، آرزوها
صلاحیت ها: مشاهده، تحلیل، قیاس، قضاوت و ارزشیابی
زمان: ۴۵ دقیقه
در این فعّالیّت دانش آموزان با شنیدن داستان مارگیر و اژدها، و گفت و گودربارهٔ تغییر شرایط در داستان و عملکرد مارگیر به تحلیل وقایعی که برای مارگیر اتّفاق افتاده است می پردازند. آنها علّت وقوع یک پدیده را با دیگران در میان می گذارند. همچنین با بررسی تفاوت ها، شباهت ها، رابطه ها بین شخصیت مارگیر و اشخاصی که پیرامون ما وجود دارند نسبت به تحلیل وقایع مشابه اقدام می کنند.
انتظارات عملکردی خاص
-کار بر روی اطّلاعات و اندوخته ها برای تبدیل مجهول به معلوم
-پیش بینی نتایج و پیامدها و بروز رفتار خردمندانه
-شناسایی تفاوت ها، شباهت ها و رابطه ها
-استفاده از زبان صحیح و دقیق برای توضیح ایده ها و تصمیم های خود
-استنباط و نتیجه گیری از یافته ها
انتظارات عملکردی مشترک
-بررسی پدیده ها و روابط بین آنها
-بروز عمل اخلاقی در مراودات روزانه خود
-استخراج معنا و مفهوم از تجارب خود
-شناسایی راه های چگونگی یادگیری خود
-جانب داری از ارزش های دینی
مواد و وسایل آموزشی:
کتاب کار، داستان مارگیر و اژدها، از کتاب قصّه های شیرین مثنوی مولوی، جلد اوّل، نویسنده جعفر ابراهیمی (شاهد)، نشر پیدایش.
فرایند اجرای فعّالیّت:
شعر ابتدای داستان را روی تابلوی کلاس بنویسید اما آن را برای دانش آموزان معنا نکنید.
بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن
داستان مارگیر و اژدها را از روی کتاب برای دانش آموزان بخوانید، از خواندن آخرین سطرها که نتیجه گیری از داستان است خودداری کنید. سپس سؤالات زیر را در کلاس مطرح کنید.
-مارگیر با خود چه اندیشید که اژدها را به شهر آورد؟
-آیا مرد مارگیر درست فکر می کرد؟
-اشتباهات مارگیر چه بود؟
-اشتباهات مارگیر چه پیامدهایی داشت؟
-شخصیّت مارگیر شما را به یاد چه دسته آدم هایی می اندازد؟
-ویژگی آنها را توصیف کنید.
-آیا شما نیز گاهی (حتی در موارد جزئی) مانند مارگیر فکر یا عمل کرده اید؟
-اگر بلی پیامد آن برای شما و اطرافیانتان چه بوده است؟
-در این داستان مردم با فرار خود مارگیر را با اشتباهش تنها گذاشتند، قضاوت شما در این باره چیست؟
-آیا این رفتار را درمورد همهٔ اشتباهات مناسب می دانید؟
توصیه های اجرایی:
-تلاش کنید زمان را طوری تقسیم کنید که امکان بحث راجع به همهٔ سؤالات وجود داشته باشد.
-دانش آموزان معمولاً به صورت کلیشه ای بسیاری از پیام ها را تکرار می کنند. به عنوان مثال، ممکن است در ابتدای داستان پیام آن بگویند.
-با سؤالات بیشتر مطمئن شوید که آنها ابعاد مختلف را درک و پیام آن را درونی کرده اند.
منبع مطلب : schoolmaster6.blogfa.com
مدیر محترم سایت schoolmaster6.blogfa.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
پبچب
یاد چه ۰یز میندازه
از درس مارگیر دو اژدها چه می توان یاد گرفت
در داستان مارگیر و اژدها شخصیت مارگیر ما را به یاد کدامیک از افراد جامعه می اندازد
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
برای داشتن انتخاب برتر و صحیح، باید به عاقبت و نتیجه آن خوب اندیشید.هیچ وقت نباید در لحظه تصمیم گرفت ؛چون گاهی اوقات، نتایج در کوتاه مدت و بلند مدت، اثر سوء و منفی خواهند داشت.در مواقعی هم که تصمیمات ما ،نتایجی برای دیگران هم داشته باشد باید با نهایت دقت، تصمیم بگیریم تا موجب ناراحتی ورنجش دیگران نباشیم.