خلاصه ی درس تندگویان فارسی ششم
خلاصه ی درس تندگویان فارسی ششم را از سایت پست روزانه دریافت کنید.
خلاصه و معنی بخوان و بیندیش تندگویان صفحه 62 و 63 و 64 فارسی ششم
جواب بخوان و بیندیش صفحه ۶۲ و ۶۳ و ۶۴ کتاب ادبیات فارسی پایه ششم خلاصه و معنی بخوان و بیندیش تندگویان از سایت نکس لود دریافت کنید.
جواب بچه ها در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم کاش بچه ها جواب رو بفرستن.
نویسنده: محمدجوادتندگویاندرخردادماهسال۱۳۲۹درجنوبشهرتهرانبهدنیاآمد.محیطخانهاوراازهماندوران
کودکیبااسلاموقرآنمحبتآشناکرد.زینتخانهاشانکتاببود،پدرشکتابهاراباصدایبلندمیخاندواوهرچهرامیشنیدبهدوستانبازگو میکرد.
نسترن : محمد جواد تند گویان در خرداد ماه سا ۱۳۲۹ در جنوب شهر تهران به دنیا آمد.
ناشناس : محمد جواد تندگویان در خرداد ماه ۱۳۹۳ را به دنیا آمد محیط خانه از همان دوره کودکی با اسلام و قرآن محبت محبت نشان کرد کتاب بود و با صدای بلند می خواند اوهرچه را می شنید به دوستان بازگو می کرد پس از دوره دبیرستان در امتحان ورودی چند دانشگاه قبول شد از میان تمام رشته مهندسی رو قبول کرد دانشجویان را با حقایق اسلامی اشنا وبه مبارزه با حکومت شاه تشویق کردپس از دوره ی دانشکده دوره سربازی به جرم انتشار اعلامیه ی رهبر محبوب خود امام خمینی《 ره》در کشور عراق تبعید ودستگیر شد و به زندان افتاد
مهندس تندگویان هم پس از پیروزی انقلاب اسلامی آزاد شد و مدیر شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب شد در شهریور ماه همان سال نیروهای عراقی به کشور حمله کردند و جنگ آغاز شد مهندس با نیروهای کارکنان مرتبا حضور می یافت در یکی از همین بازدید بود که همراه با معاونان و خویش دشمن در آمد همانجا فهمیدند که او وزیر نفت است و را به بغداد بردنددر زندانهای بغداد زندانی کردند که به خدا و تلاوت قرآن غافل نبود که زیر شکنجه های بی رحمانه ی صدام مقاومت می کرد دولت جمهوری اسلامی برای ازادی مهندس تندگویان تلاش های بسیاری میکردند و سرانجام معلوم شد مهندس شجاع که همه ی وجودش از ایمان به خدا و عشق به اسلام سرشار بودزیر شکنجه ی ظالمان به شهادت رسید اما تاریخ شهادت نمی دانند.
منبع مطلب : nexload.ir
مدیر محترم سایت nexload.ir لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
خلاصه درس تندگویان ششم ابتدایی
در این قسمت ابتدا متن هر درس از کتاب فارسی ششم را مـی گذارم و
بعد از متن معنی یـا واژه های دشوار همان متن را مـی گذارم و بعد از آن
قسمت یـادآوری را کـه شامل دو قسمت الف و ب مـی باشد و درون واقع
همان نکته های درس مـی باشد را مشاهده مـی کنید .
متن کتاب : خلاصه درس تندگویان ششم ابتدایی درس اول معرفت آفریدگار
( نویسنده ی این متن : ابوعلی بلعمـی ـ از کتاب تاریخ بلعمـی )
این همـه خَلق را کـه شما بینید بدین چندین بسیـاری،این همـه را خالقی است
که آفریدگار ایشان هست و نعمت بر ایشان از وی است،آفریدگار را بباید پرستیدن
و بر نعمت او سپاس داری حتما .
اندیشـه اندر کار خالق و مخلوق،روشنایی افزاید اندر دل و غفلت از این
و نا اندیشیدن،تاریکی افزاید اندر دل،ونادانی،گمراهی است.
معنی درس اوّل : معرفت آفریدگار
این همـه آفریده کـه مـی بینید کـه این قدر زیـاد است،این همـه را آفریننده ای آفرید
که خداوند گار هست و نعمت های ما از ایشان است.آفریدگار را باید بپرستیم و
از نعمت او شکر گذاری و تشکر حتما یم.
فکر درباره ی کار آفریننده و آفریده شده،روشنایی و نور یـه دل ها مـی بخشد
و فکر ن و نادانی تاریکی بـه دل ها مـی دهد و نتیجه نادانی گمراهی است.
در ادامـه ی متن درس اول ۴ بیت از سعدی با موضوع معرفت خداوند آمده .
ابتدا ابیـات را مشاهده مـی کنید و بعد از آن معنی ابیـات بـه ترتیب آمده.
۱ ـ باد بهاری وزید از طرف مرغزار باز بـه گردون رسید،ناله ی هر مرغ زار
۲ ـ خیزوغنیمت شمار، خلاصه درس تندگویان ششم ابتدایی بادربیع ناله ی موزون مرغ،بوی خوش لاله زار
۳ ـ هرگل وبرگی کـه هست،یـادخدامـیکند بلبل و قمری چه خواند؟یـاد خداوندگار
۴ ـ برگ درختان سبزدر نظر هوشیـار هر ورقش دفتری ست،معرفت کردگار
"سعدی"
معنی شعر : سعدی
1 ـ باد بهاری از طرف سبزه زار وزید (معنی مصراع اول )
باز صدای پرندگان بـه گوش گردش روزگار رسید. (معنی مصراع دوم )
2 ـ بلند شو و از فرصت استفاده کن.وزیدن باد بهاری، (معنی مصراع اول )
صدای آهنگین پرندگان و بوی خوب گلها. (معنی مصراع دوم )
3 ـ هر چیزی کـه در دنیـا هست،از خداوند یـاد مـی کند. خلاصه درس تندگویان ششم ابتدایی (معنی مصراع اول )
بلبل و قمری و پرندگان با صدای زیبای خود چه چیزی را یـاد آوری د؟
یـاد خداوند و آفریدگار. (معنی مصراع دوم )
4 ـ برگ درختان سبز،در نظر انسان عاقل (معنی مصراع اول )
مانند دفتری هست که بـه آن نگاه مـی کند و به شناخت خداوند مـی رسد.
(معنی مصراع دوم )
یـادآوری :
الف )
جمله:جمله بـه مجموع چند کلمـه مـی گویند کـه مفهومـی داشته باشد و
پیـامـی را از گوینده بـه شنونده منتقل کند.
انواع جمله:
جمله خبری: بـه جمله ای مـی گویند کـه خبری را بیـان مـی کند. خلاصه درس تندگویان ششم ابتدایی مانند:
دوستم امروز بـه مدرسه نیـامد.
جمله امری: بـه جمله ای مـی گویند کـه در آن دستوری یـا خواهشی وجود
داشته یـاشد مانند:در را ببند.
جمله پرسشی: جمله ای هست که پرسشی را بیـان مـی کند و درون پایـان جمله ی
پرسشی علامت ؟ مـی آید. مانند:ساعت چند است؟
جمله عاطفی: جمله ای هست که درون آن احساس شگفتی و عاطفی وجود
داشته باشد و علامت جمله ی عاطفی ! مـی باشد.مانند:چه گل زیبایی!
ب )
برای موزون تر شدن وزیبا و آهنگین تر شدن شعر گاهی جای اجزای آن
تغییر مـی کنند مثلا گاهی اوقات فعل بـه جای آخر جمله درون اول جمله وجود
دارد مانند:باز بـه گردون «رسید»ناله ی هر مرغ زار.
درس دوم : پنجره های شناخت
این درس درباره ی شناخت بهتر خداوند است؛که دانش آموزان این کلاس
سعی مـی کنند کـه ارتباط کلمات:
خود،خلق،خلقت،خالق
را پیدا کنند کـه هر گروه با دید خود این ارتباطات را بیـان مـی کنند و معلم هم
آخر سر نتیجه ی بسیـار جالبی مـی گیرد:
« تفکر،ایمان،علم،عمل و اخلاق » مانند پنج پنجره به منظور شناخت و تماشای
آفرینش الهی است.هر گروه با بیـان نظرات خود،ما را یک قدم بـه شناخت
خداوند نزدیک تر کرد.ما هم به منظور کشف و شناخت بهتر زیبایی های آفرینش،
باید بـه تفکر درباره ی خود خلق،خلقت و خالق بپردازیم.
یـاد آوری:
به دو گرو از کلمات زیر توجه کنید:
علم=عالم،معلوم،معلم،تعلیم،علوم.
شـهد=شاهد،مشـهد،شـهید،شـهادت.
همان گونـه کـه مـی بینید تمام واژه های ردیف اول درون سه حرف(ع،ل،م)و
همـه ی کلمات ردیف دوم درون سه حرف(ش،ه،د)مشترک هستند؛به این
دسته از کلمـه ها کـه از یک ریشـه و خانواده هستند،هم خانواده مـی گویند.
درس سوم : داستان من وشما
این داستان درباره ی زبان فارسی هست که خودش را معرفی مـی کند.
زبان فارسی از آغاز تاریخ وطن ما ایران،شروع شده و هنوز هم ادامـه دارد.
زبان فارسی فرزندان بزرگی تربیت کرده هست مانند سعدی،حافظ،فردوسی و..
که مردم با شنیدن زبان فارسی یـاد آن ها و یـا با شنیدن اسم آنـها یـاد زبان فارسی
مـی افتند.زبان فارسی چندچهره دارد:یکی آوا و صدا هست که ما با گوش دادن
آن را مـی فهمـیم.دوم خط هست که درون نوشتن آشکار مـی شود و ما با دیدن و از راه
چشم با آن آشنا مـی شویم.
هر واژه معمولا یک معنی و تلفظ و یک طرز نوشتن دارد اما بعضی از واژه ها
بیشتر از یکی دارند.
در ادامـه معنی واژه های درس داستان من و شما :
درس سوم فارسی :
فراز: بلندی فرود: پستی
نغمـه: آواز، سرود ،آهنگ اعتبار: آبرو ،ارزش
عظمت: بزرگی شکوه: هیبت،عظمت
شوکت: شکوه، عظمت بی گمان : بدون شک ،حتماَ
درک:فهم دلاوری: شجاعت
پیکر : تن ، جسم ، اندام اتحاد: یکی شدن،وحدت
دُر : مروارید دری: فارسی دری
مـیراث: ارثیـه نیکان : اجداد
فرّ : شکوه آیین: مذهب
رایت: پرچم جمله: همگی
ملک: سرزمـین زی: زندگی کن
فرزانگی : خردمندی گیتی: جهان
پاس مـی داریم : ارزش مـی نـهیم خاوری: شرق
یـادآوری :
الف )
آموختیم کـه زبان چندشکل یـا چهره دارد کـه عبارت اند از:
آوا و صدا ـ خط ـ اشاره
یـادگیری خط ، دشواری بیش تری دارد زیرا نوشتن ، درون اصل بـه کار گرفتن
قواعد و قراردادهای تعیین شده ، درون هر جامعه است.
ب )
در زبان فارسی برخی کلمات ممکن هست به دو شکل نوشته شوند کـه هر
دو صورت آن،صحیح است، مانند : کتاب خانـه ـ کتابخانـه
ای زبان فارسی ( این شعر از حدّاد عادل مـی باشد)
ای زبان فارسی،ای درون دریـای دری
ای تو مـیراث نیـاکان،ای زبان مادری
در تو پیدا فر ما،فرهنگ ما،آیین ما
از تو بر پا رایت دانایی و دانشوری
جاودان زی،ای زبان دانش و فرزانگی
تا بـه گیتی،نور بخشد آفتاب خاوری
فارسی را پاس مـیداریم،زیرا گفته اند
قدر زر،زرگر شناسد،قدر گوهر گوهری
معنی شعر : ای زبان فارسی
1 ـ ای زبان فارسی ای گوهر دریـای پارسی ای مـیراث پدران ما؛ای زبان مادری
2 ـ درون تو شکوه فرهنگ و آیین و مذهب ما آشکار است به خاطر وجود توست که
پرچم دانایی و دانشمندی ایرانیـان برافراشته است.
3 ـ ای زبان دانش و خردمندی تا ابد جاودان بـه زندگی خود ادامـه بده که تا از آفتاب
وجود تو که از مشرق مـی تابد همگی جهان بهرمند شوند.
4 ـ ما زبان فارسی را حفظ مـی کنیم و به آن احترام مـی گذاریم زیرا ارزش طلا را
زرگر مـی داند و ارزش جواهر را جواهر شناس.
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 01 Feb 2019 09:39:00 +0000
منبع مطلب : mimplus.ir
مدیر محترم سایت mimplus.ir لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
sadaf : سلام به دوستان عزیز از نظر من این سایت کار درستی انجام می دهد زیرا باعث میشود ما از همدیگر اطلاعاتی جمع اوری کنیم و همه از یه منبع جواب را ننویسیم چون اینطوری است که همه یک چیز را نوشته ایم و دنیا پر از چیز های متفاوت است.جواب: نام شهید «محمدجواد تندگویان» یادآور همراهی قدرت و خدمت صادقانه است. او فقط مدت کوتاهی مسئولیت وزارت نفت را به عهده داشت، اما در این دوران کوتاه هم، لحظهای از خدمت صادقانه غافل نشد.شهید «محمدجواد تندگویان» در سپیدهدم روز ۲۶ خرداد سال ۱۳۲۹ هجری شمسی پا به عرصه هستی نهاد. وجودش مایه برکت و خیر برای خانواده و روشنی بخش جانشان بود. قبل از اینکه به مدرسه برود، پدرش او را به مسجد برد و با قرآن آشنا کرد. پدرش از هواداران «آیتالله کاشانی» (روحانی مبارز) مشهور بود. جواد در محیط ساده خانواده آموخت که معیار اصلی و هدف واقعی زندگی، تجمل و رفاه نیست؛ بلکه غیر از مادیات، ارزشهای والاتری نیز وجود دارد. به همین سبب در طول زندگی خود هیچگاه اجازه نداد وسیله، برای او هدف شود.جواد بیشتر شبها، با قدمهای کودکانهاش همراه پدر و پدربزرگ به مسجد «بینایی» و هیأت «بنیفاطمه» و «فاطمیون» خانیآباد میرفت؛ ساکت و آرام در گوشهای مینشست و به نمازخواندن مؤمنان نگاه میکرد تا اینکه گوشش به تدریج با دعا و گفتار عالمان دین آشنا شد. هنوز به دبستان نرفته بود که در صف نماز جماعت در کنار پدر و پدربزرگ خود ایستاد و نماز خواند و درس خضوع و خشوع دربرابر حق و ایستادگی درمقابل هرچه غیرخدا را آموخت. در کنار پدر و پدربزرگش در جلسههایی که بعد از هیأت به گونهای خصوصی برگزار میشد، شرکت داشت و با مبارزه مکتبی آشنا شد و تا آخرین لحظههای حیات پرافتخارش از مبارزه دست نکشید و مسجد را ترک نکرد.مهندس تندگویان، با وجود اینکه امتیاز لازم را، برای اعزام به خارج، به عنوان سهمیه بانک ملی به دست آورده بود، در مصاحبه، به دلیل اینکه مذهبی متعصب شناخته شد، کنار گذاشته شد.وی در سال ۱۳۵۴ به تحصیل در دانشکده نفت آبادان مشغول شد و فعالیتهای اسلامی و انقلابی خود را در انجمن اسلامی این دانشکده دنبال کرد.پس از انقلاب، با توجه به سوابق انقلابیاش، از سوی شهید «رجایی» به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی شد. ۴۰ روز بعد، شهید تندگویان که به قصد تشویق و تقدیر کارکنان شجاع تأسیسات نفتی از یک راه فرعی عازم آبادان بود، مورد تهاجم مزدوران صدام قرار گرفت و به اسارت درآمد.برخی اسیران شهادت دادهاند که محمدجواد تندگویان تا مدتها زنده بود و حتی از شکست حصر آبادان (مهر ۱۳۶۰) و آزادسازی خرمشهر (خرداد ۱۳۶۱) آگاهی یافت، اما از چگونگی وضعیت اسارت و نحوه شهادت او در اردوگاههای عراق اطلاعات دقیقی در دست نیست.سرانجام پس از پایان جنگ تحمیلی صدام علیه ایران و تبادل اسیران و شهیدان میان دو طرف، پیکر محمدجواد تندگویان که بر اثر شکنجه به شهادت رسیده بود، به کشور بازگردانده و در آذر سال ۱۳۷۰ به خاک سپرده شد.
ناشناس : اصلا خوب نیست
ناشناس : هرکی اینو نوشته باور کن کم داره اقا اگه بلد نبودی نمینوشتی صد درصد الان ۳۰ساله هستی ولی من با دوازده سالگیم کل خلاصه ی درسو بلدم 😅 نمیگم بهتون ولی چند مطلب میگم ؟ او پسر خوبی بود
🤮🤮🤮🤮 : هیییییبییی اصلا دوست نداشتم
خوب بود
درسته
خیلی خوب بود
جواب سومی رو کی نوشته بهترین جواب برای این سایت هستش فقط یه ذره اشکال داره.❤️
برید طنز درس رو بفهمیم عهمقا
گفتم خلاصه آمذه کتاب و برام فریتاده آخه احمق اگه کتاب میخواستم خب خودم کتاب دارم
نمیدونمممممم🥺به شاگرد هام چی بگم
h
خیب
اون چیزی که من میخواستم نبود
مسخرست طولانیه این سایت همیشه چیزای چرت و پرت میزاره
فاک لایک
🤞
تاریخ شهادت تند گویان چندهههههههه؟😂
تاریخ شهادت تند گویان چندهههههههه؟😂
معلم ما بهمون گفته داستان تند گویان رو بلد باشید...😶من چرا هرچی صفحه بعد رو میخونم تو مغزم نمیره؟!😶😂ولی آخر یادش گرفتم ماشالا بم😂👌🏻
آقا این خلاصه است از خود کتاب بیشتره
خیلی چرت بود لطفا در 10 یا 12 خط خلاصه کنید
واقعا این درس ها خیلی عالی هست
سرانجام مهندس تندگویان رو کسی می تونه میشه بگه خیلی مهمه
تو این سایت همچی پیدا میشه بجز چیزی که میخام اهههههه
خیلی بده
بابا یه پیام و مفهوم درس نداره فقط خلاصه داره 😑😑😑😑😑😤😤😤🙃
هخغفللهتندعابلغفلیطلو اتذغالاک/.تدنوئ
گژججگکن":»کممننم
هخغفللهتندعابلغفلیطلو اتذغالاک/.تدنوئ
گژججگکن":»کممننم
دتلعرارعلدت
لطفا خلاصه ها رو کم کنید زیاد نباشه
هیییییبییی اصلا دوست نداشتم
خیلی چرت بود
عالی
محمّدجواد تندگویان در ۲۶ خرداد ۱۳۲۹ در خانی آباد تهران به دنیا آمد. پدر او جعفر تندگویان، یک مغازه کفاشی در میدان بهارستان داشت. نزدیکی مغازه جعفر تندگویان به مجلس شورای ملی باعث شدهبود که او در جریانهای سیاسی حضور داشته باشد. پدر تندگویان مصدقی بود و بعدتر در خانه عکس آیتالله خمینی را به دیوار زدهبود.
محمّدجواد تندگویان در سال ۱۳۳۶ به مدرسه رفت و تا سال ۱۳۴۱ دوره دبستان را بهپایان برد. همزمان از پدرش تعلیمات قرآن را یاد گرفت و با شرکت در مسجد بینایی و هیئتهای مذهبی با مفاهیم دینی آشناتر شد. در سال ۱۳۴۲ با ثبتنام در مدرسه جعفری اسلامی وارد دوره دبیرستان شد و تحت تأثیر قیام ۱۵ خرداد، با اندیشههای آیتالله خمینی آشنا شد. تندگویان در سال ۱۳۴۶ مدرک دیپلم خود را اخذ کرد.او پس از تحصیل توانست امتیاز لازم استفاده از سهیمه بورسیه بانک ملی ایران برای اعزام به خارج از کشور را بهدست آورد، اما به دلیل این که در مصاحبه مذهبی متعصب شناختهشد از فهرست کنار گذاشتهشد.
تندگویان در سال ۱۳۵۲ با بتول برهان اشکوری (متولد ۱۳۳۴) از خانوادهای مذهبی اهل خیابان پیروزی ازدواج کرد. او از طریق همسر یکی از دوستانش که در جلسات تفسیر قرآن با بتول برهان اشکوری شرکت میکرد با او آشنا شد. در زمان خواستگاری، تندگویان در پالایشگاه تهران سرباز بود و همسرش در سال دوم دبیرستان تحصیل میکرد. مهریه همسر او یک جلد قرآن و یک شاخه نبات تعیین شد.از او ۴ فرزند به نامهای محمدمهدی، هاجر، مریم، هدی باقی ماندهاست.
او به فیلم زندهباد زاپاتا! علاقه بسیاری داشت.
من درس تند گویان و میخواستم همه چی بود ب جز تند گویان😒😒😕😕
هرکی اینو نوشته باور کن کم داره
اقا اگه بلد نبودی نمینوشتی
صد درصد الان ۳۰ساله هستی ولی من با دوازده سالگیم کل خلاصه ی درسو بلدم 😅
نمیگم بهتون ولی چند مطلب میگم ؟ او پسر خوبی بود
خلاصش رو بفرستید دیگه
کاش یکی خلاصش رو در۱۲خط بگه ممنون💛
خیلی مسخرس اونی که من می خواستم نبود
سلام به دوستان عزیز از نظر من این سایت کار درستی انجام می دهد زیرا باعث میشود ما از همدیگر اطلاعاتی جمع اوری کنیم و همه از یه منبع جواب را ننویسیم چون اینطوری است که همه یک چیز را نوشته ایم و دنیا پر از چیز های متفاوت است.جواب: نام شهید «محمدجواد تندگویان» یادآور همراهی قدرت و خدمت صادقانه است. او فقط مدت کوتاهی مسئولیت وزارت نفت را به عهده داشت، اما در این دوران کوتاه هم، لحظهای از خدمت صادقانه غافل نشد.شهید «محمدجواد تندگویان» در سپیدهدم روز ۲۶ خرداد سال ۱۳۲۹ هجری شمسی پا به عرصه هستی نهاد. وجودش مایه برکت و خیر برای خانواده و روشنی بخش جانشان بود. قبل از اینکه به مدرسه برود، پدرش او را به مسجد برد و با قرآن آشنا کرد. پدرش از هواداران «آیتالله کاشانی» (روحانی مبارز) مشهور بود. جواد در محیط ساده خانواده آموخت که معیار اصلی و هدف واقعی زندگی، تجمل و رفاه نیست؛ بلکه غیر از مادیات، ارزشهای والاتری نیز وجود دارد. به همین سبب در طول زندگی خود هیچگاه اجازه نداد وسیله، برای او هدف شود.جواد بیشتر شبها، با قدمهای کودکانهاش همراه پدر و پدربزرگ به مسجد «بینایی» و هیأت «بنیفاطمه» و «فاطمیون» خانیآباد میرفت؛ ساکت و آرام در گوشهای مینشست و به نمازخواندن مؤمنان نگاه میکرد تا اینکه گوشش به تدریج با دعا و گفتار عالمان دین آشنا شد. هنوز به دبستان نرفته بود که در صف نماز جماعت در کنار پدر و پدربزرگ خود ایستاد و نماز خواند و درس خضوع و خشوع دربرابر حق و ایستادگی درمقابل هرچه غیرخدا را آموخت. در کنار پدر و پدربزرگش در جلسههایی که بعد از هیأت به گونهای خصوصی برگزار میشد، شرکت داشت و با مبارزه مکتبی آشنا شد و تا آخرین لحظههای حیات پرافتخارش از مبارزه دست نکشید و مسجد را ترک نکرد.مهندس تندگویان، با وجود اینکه امتیاز لازم را، برای اعزام به خارج، به عنوان سهمیه بانک ملی به دست آورده بود، در مصاحبه، به دلیل اینکه مذهبی متعصب شناخته شد، کنار گذاشته شد.وی در سال ۱۳۵۴ به تحصیل در دانشکده نفت آبادان مشغول شد و فعالیتهای اسلامی و انقلابی خود را در انجمن اسلامی این دانشکده دنبال کرد.پس از انقلاب، با توجه به سوابق انقلابیاش، از سوی شهید «رجایی» به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی شد. ۴۰ روز بعد، شهید تندگویان که به قصد تشویق و تقدیر کارکنان شجاع تأسیسات نفتی از یک راه فرعی عازم آبادان بود، مورد تهاجم مزدوران صدام قرار گرفت و به اسارت درآمد.برخی اسیران شهادت دادهاند که محمدجواد تندگویان تا مدتها زنده بود و حتی از شکست حصر آبادان (مهر ۱۳۶۰) و آزادسازی خرمشهر (خرداد ۱۳۶۱) آگاهی یافت، اما از چگونگی وضعیت اسارت و نحوه شهادت او در اردوگاههای عراق اطلاعات دقیقی در دست نیست.سرانجام پس از پایان جنگ تحمیلی صدام علیه ایران و تبادل اسیران و شهیدان میان دو طرف، پیکر محمدجواد تندگویان که بر اثر شکنجه به شهادت رسیده بود، به کشور بازگردانده و در آذر سال ۱۳۷۰ به خاک سپرده شد.
به نظر من بهتر اینه که متن درس را بفهمی بعد خلاصه نویسی کنی تمام
من اینجا دنبال یک مطلب برای کنفرانسم میگشتم که حال یک کلمه بدرد بخور پیدا نکردم
سلام برای چی موضوع اصلی رو ننوشتین؟؟ اصن سایت ها از خودت کسایی که سرچ میکنن حرف میکشن خوب اگه میخواستیم خودمون بگیم که نمی اومدیم نتمون رو هدر بدیم و ببینیم که😐😐
اصلا خوب نیست
لطفا خلاصه را در ۸ خط بگید.