تخت جمشید به دستور کی ساخته شد
تخت جمشید به دستور کی ساخته شد را از سایت پست روزانه دریافت کنید.
تخت جمشید
تخت جمشید یا پارسه (به پارسی باستان: 𐎱𐎠𐎼𐎿، Pārsa) (یا پرسپولیس، پرسهپلیس، هزارستون، صدستون (به پهلوی: 𐭮𐭲𐭮𐭲𐭥𐭭𐭩, sadstūn) یا چهلمنار) نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان، پیوسته پایتخت باشکوه و تشریفاتی پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بودهاست. در این شهر باستانی کاخی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شدهاست و به مدت حدود ۲۰۰ سال آباد بودهاست. در نخستین روز سال نو گروههای زیادی از کشورهای گوناگون به نمایندگی از ساتراپیها یا استانداریها با پیشکشهایی متنوع در تخت جمشید جمع میشدند و هدایای خود را به شاه پیشکش میکردند.[۲][۳]
در سال ۵۱۸ پیش از میلاد بنای تخت جمشید به عنوان پایتخت جدید هخامنشیان در پارسه آغاز گردید.[۴] بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوهاش اردشیر یکم با افزودن بناهای دیگر، این مجموعه را گسترش دادند. بسیاری از آگاهیهای موجود که در مورد پیشینهٔ هخامنشیان و فرهنگ آنها در دسترس است به خاطر سنگنوشتهها و گِل نوشتههایی است که در این کاخها و بر روی دیوارهها و لوحههای آن حکاکی شدهاست.[۵] سامنر برآورد کردهاست که دشت تخت جمشید که شامل ۳۹ قرارگاه مسکونی بوده، در دورهٔ هخامنشیان ۴۳٬۶۰۰ نفر جمعیت داشتهاست.[۶] باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید.[۴][۷] و احتمالاً بخش عظیمی از کتابها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با این کار نابود کرد. بااینحال ویرانههای این مکان هنوز هم برپا است و باستانشناسان از ویرانههای آن نشانههای آتش و هجوم را بر آن تأیید میکنند.
این مکان تاریخی از سال ۱۹۷۹ یکی از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو است.[۸]
پادشاهان ساسانی نیز کتیبههایی در تخت جمشید در کاخ تچر بر جای گذاشتهاند. پس از ورود اسلام به ایران نیز این مکان را محترم میشمردند و آن را هزار ستون یا چهل منار میگفتند و با شخصیتهایی همچون سلیمان نبی و جمشید ارتباطش میدادند. عضدالدوله دیلمی در تخت جمشید دو کتیبه به خط کوفی بر جای گذاشتهاست. همچنین کتیبههای دیگری هم به عربی و هم به فارسی در تخت جمشید وجود دارد که جدیدترین آن مربوط به دوره قاجار است این کتیبه به فرمان مظفرالدین شاه قاجار نوشته شدهاست که در دیوار شمالی کاخ تچر قرار دارد.[۹]
تخت جمشید در شمال شهرستان مرودشت، شمال استان فارس (شمال شرقی شیراز) جای دارد.[۱۰]
در فاصلهٔ شش و نیم کیلومتری از تخت جمشید نقش رستم قرار دارد. در نقش رستم، آرامگاههای شاهنشاهانی مانند داریوش بزرگ/ خشایارشا/ اردشیر یکم و داریوش دوم واقع است. علاوه بر نقش رستم دو آرامگاه به صورت کاملاً تمام شده و یک آرامگاه به صورت نیمهتمام در تخت جمشید موجود است. آرامگاههایی که در دامنهٔ کوه رحمت و مشرف به تخت جمشید واقع شدهاست متعلق به اردشیر دوم و اردشیر سوم میباشد. در جنوب تخت جمشید یک آرامگاه به صورت نیمهتمام رها شدهاست که بر اساس نظر بعضی از باستان شناسان، متعلق به داریوش سوم است.[۱۱]
جدا از سازندگان تخت جمشید که داریوش، خشایارشا و اردشیر یکم بودند، اردشیر سوم نیز تعمیراتی در تخت جمشید انجام داد. آرامگاههای اردشیر دوم و سوم در کوهپایهٔ شرقی تخت جمشید کنده شدهاست.[۱۲]
ریشه نام[ویرایش]
نام تخت جمشید در زمان ساخت، «پارسَه» پارسی باستان: 𐎱𐎠𐎼𐎿[۱۳] به معنای «شهر پارسیان» است زیرا به ایالت پارس منسوب بود.[۱۴][۱۵]
یونانیان آن را «پِرسپولیس» (به یونانی Περσέπολις یعنی «پارسهشهر» ؛(Pérsēs) Πέρσης:پارسی و(pólis) πόλις:شهر) خواندهاند. واژه یونانی یادشده امروزه در بیشتر زبانهای اروپایی بازتاب یافتهاست.
در زمان ساسانیان به تخت جمشید سَدْستون (صد ستون) میگفتند.[۱۶] چنانچه در سنگنبشته شاهپور سگانشاه این نام بدیسه «سَدستون» (به پهلوی: 𐭮𐭲𐭮𐭲𐭥𐭭𐭩, sadstūn) در بند پنجم نوشتار هویداست[۱۷] .
در فارسی معاصر این بنا را «تخت جمشید» یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطورهای ایران مینامند. تاورنیه جهانگرد فرانسوی که در عصر صفوی چندین بار به ایران سفر کرد، از تختجمشید با نام «چهل منار» یاد میکند.[۱۸]
در شاهنامه فردوسی آمدهاست:
صدها سال پس از حمله اسکندر و اعراب و در زمانی که یاد و خاطره پادشاهان هخامنشی فراموش شده بود، مردمی که از نزدیکی خرابههای پارسه عبور میکردند، تصاویر حکاکی شدهٔ تخت شاهی را میدیدند که روی دست مردم بلند شدهاست و از آنجا که نمیتوانستند خط میخی کتیبههای حک شده روی سنگها را بخوانند، میپنداشتند که این همان اورنگ جمشید است که فردوسی در شاهنامه خود از آن یاد کردهاست. به همین خاطر نام این مکان را تخت جمشید نهادند. بعدها که باستانشناسان توانستند خط میخی کتیبه را ترجمه کنند، متوجه شدند که نام اصلی آن پارسه بودهاست.[۵]
در دوره اسلامی این مکان را محترم شمرده و آن را هزار ستون و چهل منار مینامیدند و با شخصیتهایی چون سلیمان نبی و جمشید ربطش میدادند.[۱۹]
نام مشهور غربی این محل یعنی پِرسه پلیس ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پِرسه پلیس یا به صورت شاعرانه آن پِرسپ تولیس (Perseptolis) لقبی است برای آتنه الهه خرد، صنعت و جنگ که ویرانکنندهٔ شهرها معنی میدهد.[۲۰][۲۱] این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم پیش از میلاد مسیح، به حالت تجنیس و بازی با لغات، در مورد شهر پارسیان به کار بردهاست.[۲۲]
تاریخچه[ویرایش]
ساخت و ساز[ویرایش]
تخت جمشید در مرکز استان فارس، ۱۰کیلومتری شمال شهر مرودشت و در ۵۷کیلومتری شیراز قرار دارد. ارتفاع از سطح دریا تخت جمشید ۱۷۷۰ متر میباشد. طرف شرقی این مجموعه کاخها بر روی کوه رحمت و سه طرف دیگر در درون جلگه مرودشت پیش رفتهاست.[۲۳] تخت جمشید بر روی صفّه یا سکوی سنگی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگهٔ مرودشت است، واقع شدهاست. ابعاد تخت جمشید ۴۵۵ متر (جبهه غربی)، ۳۰۰ متر (جبهه شمالی)، ۴۳۰ متر (جبهه شرقی)، ۳۹۰ متر (جبهه جنوبی) میباشد. همچنین طول تخت جمشید برابر با طول آکروپولیس در آتن است، اما عرض آن چهار تا پنج برابر آکروپولیس است.[۲۴][۲۵]
کتیبه بزرگ داریوش بزرگ بر دیوار جبهه جنوبی تخت جمشید، آشکارا گواهی میدهد که در این مکان هیچ بنایی از قبل وجود نداشتهاست.[۲۶] وسعت کامل کاخهای تخت جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع است[۲۳][۲۷]
قدیمیترین بخش تخت جمشید بر پایهٔ یافتههای باستانشناسی مربوط به سال ۵۱۸ پیش از میلاد[۲۳] است.[۲۵] آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمدهاست ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ سده پیش در دامنه غربی کوه رحمت یا میترا یا مهر و در زمان داریوش بزرگ آغاز شد و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت. بر اساس خشتنوشتههای کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بیشماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمهٔ کارگری نیز استفاده میکردند. ساخت این مجموعهٔ بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید.[۵]
یکی از هنرهای معماری در تخت جمشید این است که نسبت ارتفاع سر درها به عرض آنها و همینطور نسبت ارتفاع ستونها به فاصلهٔ بین دو ستون نسبت طلایی است. نسبت طلایی نسبت مهمی در هندسه است که در طبیعت وجود دارد. این نشانگر هنر ایرانیان باستان در معماری است.[۵]
تخریب[ویرایش]
مجموعه کاخهای تخت جمشید، در سال (۳۳۰ پیش از میلاد) به دست اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد و تمام بناهای آن به صورت ویرانه درآمد.[نیازمند منبع] از بناهای بر جای مانده و نیمه ویرانه، بنای مدخل اصلی تخت جمشید است که به کاخ آپادانا معروف است و مشتمل بر یک تالار مرکزی با ۳۶ ستون و سه ایوان ۱۲ ستونی درقسمتهای شمالی، جنوبی و شرقی است که ایوانهای شمالی و شرقی آن بهوسیله پلکانهایی به حیاطهای مقابل متصل و مربوط میشوند. بلندی صفه در محل کاخ آپادانا ۱۶ متر و بلندی ستونهای آن ۱۸ متر است. این مجموعه در فهرست آثار تاریخی ایران و نیز در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدهاست.[۲۸]
بازدیدهای اولیه از خرابهها[ویرایش]
سفرنامه یا کتاب فیثاغورس (Pythagore) زایش ۶۰۸ پیش از میلاد، درگذشت ۵۰۹ ق. م) یکی از قدیمیترین منابع دربارهٔ تخت جمشید است. او (در فصل ۱۰۲ تا ۱۱۰ ترجمه فارسی) آن را شرح داده و آن را بنایی عظیم دانسته و گفتهاست صدها نفر در حال تکمیل آن هستند وقتی این بنا تکمیل شود بزرگترین بنای جهان خواهد بود.[۲۹] پولیپیوس مورخ یونانی سده سوم پیش از میلاد متذکر شدهاست که در زمان هخامنشیان آن کس که کاریزی حفر یا زمینی را آباد میکرد یا کاریز خشکی را بازسازی مینمود مالیات ۵ نسل بر او بخشوده میشد. در سیاحتنامه فیثاغورس به باغهای مصفا که با دولاب آبیاری میشده اشاره شده که داریوش و کوروش خود ساعتی را در آن به کشاورزی میپرداختهاست. او از اسبهای تربیت شده که آنها را پارس میخواندند یاد کردهاست.[۳۰] [۱]
در کتابهای مورخان دوران اسلامی از سده چهارم به بعد از بنای تخت جمشید به عنوان بنایی عظیم یاد شده و شگفتی حاصل از بزرگی بنا، سبب شد که تا مدتهای طولانی آن را به جمشید یا سلیمان نبی، که هر دو را یکی میپنداشتند، و بنّایان آن را دیو و اجنه[۳۱] منسوب نمایند، و حتی نوشتهاند که دیوها مجسمه و تصویر شاهان خود را بر دیوارها کندهاند! در زمان مسعودی (سده چهارم هجری قمری) آن را مسجد سلیمان بن داوود مینامیدند، ولی مسعودی فکر میکرد که آنجا بنایی کهن بوده که بعدها همای، دختر بهمن پسر اسفندیار، آن را آتشکده کردهاست.[۳۲] دیلمیان تخت جمشید را ساختهٔ اجداد خود میدانستند و عضدالدوله دیلمی در کاخی که به اسم فرزندش ابونصر در شیراز ساخت، تعدادی از در و درگاههای کاخ تچر (کاخ داریوش بزرگ) را به آنجا منتقل کرد و در آنجا نصب کرد.[۳۳] محمد بن محمود طوسی در سده ششم هجری قمری از استخر (اصطخر) به عنوان دارالملک سلیمان یاد کرده و از مسجد سلیمان و نقوش و حجاریهای آن سخن به میان آورده[۳۴] و مانند اصطخری[۳۵] احداث این بنای سترگ را به دیوها و پریان نسبت دادهاست.[۳۶] در همان زمان، ابن بلخی این مکان را کاخ جمشید دانسته و ضمن توصیف آن، برخی ویژگیهای طبیِ موجود در مصالح بهکاررفته در آن را، که در بین مردم آن دوره شناختهشده بوده، برشمردهاست.[۳۷] آنچه حمداللّه مستوفی[۳۸] در سده هشتم هجری قمری دربارهٔ تخت جمشید از نویسندگان پیش از خود نقل کرده، گویای استمرار عقاید پیشین در این باره است.
پژوهشهای باستانشناسی[ویرایش]
اولین کاوشهای علمی در تخت جمشید توسط ارنست امیل هرتزفلد آلمانی در ۱۹۳۱ تحت نظر رضاشاه صورت گرفت. وی توسط مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو فرستاده شده بود. یافتههای وی هنوز در این مؤسسه نگهداری میشوند. هرتزفلد معتقد بود دلیل ساخت تخت جمشید نیاز به جوی شاهانه و باشکوه،[۳۹] نمادی برای امپراتوری پارس و مکانی برای جشن گرفتن وقایع خاص به خصوص نوروز بودهاست. به دلایل تاریخی تخت جمشید در جایی که امپراتوری پارس پایه گذاشته شده بود ساخته شدهاست؛ هر چند در آن زمان مرکز امپراتوری نبودهاست.[۵]
معماری تخت جمشید به دلیل استفاده از ستونهای چوبی مورد توجه قرار گرفتهاست. معماران تخت جمشید فقط زمانی از سنگ استفاده کردهاند که بزرگترین سروهای لبنان یا ساجهای هند اندازههای لازم برای تحمل سقف را نداشتهاند.[۴۰] در حالی که ته ستونها و سر ستونها از سنگ بودهاند.[۵]
یک هیئت کاوش ایرانی - ایتالیایی در این محل کاوش میکرد. علیرضا عسکری چاوردی، سرپرست ایرانی از دانشگاه شیراز و سرپرست ایتالیایی برنامه پیر فرانچسکو کالیری از دانشگاه بولونیا بودند.[۴۱]
وضعیت کنونی[ویرایش]
در دورهٔ نو و با بازگشت و پیدایش حس میهنپرستی در میان ایرانیان و ارجگذاری به گذشتگان این سرزمین، تخت جمشید اعتبار بسیاری یافت. در زمان حکمرانی دودمان پهلوی به این بنا توجه فراوانی شد و محمدرضاشاه پهلوی جشنهای دوهزار و پانصد سال شاهنشاهی ایران را در این سازهٔ کهن برگزار کرد. با آغاز رویداد انقلاب اسلامی این سازه را یادگار شاهان خواندند و بسیار مورد بیمهری قرار دادند. از جمله صادق خلخالی اولین حاکم شرع دادگاههای انقلاب برای تخریب آن عازم شد، اما با مقاومت مردم و پرسنل تخت جمشید ناکام ماند.[۴۲] ولی امروزه میتوان تخت جمشید را نامآورترین و دوستداشتنیترین سازه در ایران و در میان ایرانیان و همچنین نماد شکوه گذشتگان دانست.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران برخی از افراطیون تلاش کردند تا با حمله به تخت جمشید، این بنای تاریخی را تخریب کنند که با مخالفت و ایستادگی مسئولان و مردم محلی در این کار ناکام ماندند.[۴۳] گزارشهایی موجود است که صادق خلخالی پس از تخریب آرامگاه رضا شاه قصد تخریب آرامگاه فردوسی و پارسه (تخت جمشید) را هم داشته اما این مسئله با مخالفت دولت موقت (از جمله وزیر فرهنگ پرویز ورجاوند)،[۴۴] استاندار فارس نصرتالله امینی[۴۵] و آیتالله سید محمود طالقانی و مقاومت مردم مرودشت و کارکنان پارسه، در این امر ناکام ماند.[۴۶]
سد سیوند در ۹۵ کیلومتری شمال شیراز، ۵۰ کیلومتری شهر باستانی تخت جمشید و حدود ۱۰ کیلومتری پاسارگاد بر روی رودخانهٔ سیوند ساخته شدهاست. رودخانهٔ پلوار بین این دو محوطهٔ باستانی ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو (تخت جمشید و پاسارگاد) در کنار آرامگاه کورش و در دل تنگه بلاغی جریان داد. با آبگیری این سد مخالفتهای بسیاری صورت گرفتهاست. معترضان به آبگیری سد سیوند معتقدند آبگیری این سد پیامدهای ناگواری را برای میراث فرهنگی و طبیعی منطقهٔ دشت پاسارگاد و تنگه بلاغی به همراه خواهد داشت. شوربختانه سر انجام این سد در فروردین ۱۳۸۶ هـ.ش. آبگیری شد. شایان ذکر است که عمر مفید سد ۳۰ سال تخمین زده شدهاست اما کارشناسان تأثیر تخریبی این سد را بسیار زیاد دانسته و اعلام میداشتند یک پروژه سی ساله عمر مفید باعث تخریبی در آثار ملی و ضربه به آنها خواهد شد.
به خاطر خشکسالیهای متعدد و همینطور استفاده غلط از منابع آب زیرزمینی، در اطراف مجموعهٔ تخت جمشید و نقش رستم فرونشست بحرانی زمین رخ داد که در آینده میتواند برای این مجموعه خطرساز باشد.[۴۷]
هنر[ویرایش]
معماری[ویرایش]
معماران، هنرمندان و متخصصان در ساخت تخت جمشید از ملل مختلف زیر نفوذ شاهان هخامنشیان مانند آشوریان، مصریان، اوراتوئیان، بابلیان، لودیان، ایونیان، هندوان، سکائیان و غیره تشکیل میشدند.[۱۹]
در گذر زمان تعدادی از ستونهای دروازه کاخ صد ستون در تخت جمشید حوادثی مثل زلزله را پشت سر گذاشته و سر پا ماندهاند. آنها در نگاه اول یکپارچه به نظر میرسند اما در حقیقت تکهتکه هستند و روی هم سوار شدهاند. راز پایداری آنها مقابل زمین لرزه در محل اتصال این تکههاست، جایی که دو تکه ستون به وسیله سرب مذاب به هم متصل شدهاند. این سرب علاوه بر محکم کردن اتصال دو تکه ستون، نقش مهمی برای مقاومت سازه در مقابل زمین لرزه داشتهاست. سرب فلز چکش خوار و نرمی است که هنگام بروز زمین لرزه از خودش واکنش نشان داده و خرد نمیشود، این همان نقشی است که در ساختمانهای امروزی و مدرن بر عهده فنر لای ستونها گذاشته میشود.[۴۸]
پژوهشهای کرفتر، نیلندر، ا. هسه، خانم و آقای تیلیا و مایکل رف، مقیاسهای طولی در تخت جمشید را روشن کردهاست. کوچکترین واحد اندازهگیری یک انگشت بودهاست که با مقیاس امروزی ۲۲ میلیمتر میشود. واحدهای دیگر عبارت بودند از:
بهترین مورد برای بررسی از مقیاس گام تخت جمشیدی، پلکان شرقی آپادانا است که در یک نظر رابطه منطقی طول و عرض قسمتهای آن بدین صورت مشخص میشود:
جبههٔ پلکان را بهطور کلی به قسمت شمالی (سان سربازان و بزرگان)، مرکزی (مهتابی جلو) و جنوبی (سان هدیهآوران) میتوان تقسیم کرد. هر یک از آنها ۷۸ گام طول و ۹ گام بلندی دارد. قسمت میانی مهتابی جلو، ۹ گام بلندی و دو برابر آن طول دارد و دو شیب پلکانهای متقارن آن هر یک قاعدهای به طول ۳۰ گام دارند. از لبهٔ مهتابی جلویی تا آغاز شیب هر یک از پلکانهای متقارن مهتابی عقبی، درست ۷۸ گام میشود و در همه این اعداد ضریبی از عدد ۳ را که در ایران باستان مقدس بودهاست، مییابیم.
اعداد ۳، ۷ و ۹ اعدادی مقدس دانسته میشدهاند و بررسی این نگاره موارد زیر را در تخت جمشید ثابت کردهاست:
آپادانا در مجموع ۷۲ ستون دارد که برابر ۷۲ فصل یسنای اوستا ۷۲ رشته کشتی (کستی) است که ایرانیان باستان به کمر میبستهاند. بر نقوش بارعام کاخ صد ستون و نقشنمای آرامگاهها، پادشاه و شش تن از یارانش را نشان دادهاند که درست مانند قرار گرفتن اهورامزدا در میان شش فرشته بزرگ در باور ایرانیان باستان است و تأییدکننده زرتشتی بودن هخامنشیها است.
پلکان بزرگ شمالغربی ۱۱۱ پله (یعنی سه بار عدد یک) دارد که حاصل ضرب ۳۷ در عدد ۳ است و شمار منزلهای راهشاهی از شوش تا سارد هم درست ۱۱۱ بودهاست.[۴۹]
برای روی هم گذاشتن سنگها ملاتی به کار برده نمیشده، بلکه دو سطح برهم چسبیده را چنان میتراشیدهاند که صاف میشده و به خوبی روی یک دیگر سوار میگشتهاند، فقط قسمت میانی دو سطح را زبرهتراش باقی میگذاردهاند تا هر دو سطح خوب به هم بچسبند. برای پیوستن سنگها، علائم زیادی به کار میبردهاند. مثلاً روی ستونی که میخواستند به پا کنند، چند علامت یکسان بر لبه قطعات مجاور هم، پیش از آن که بالا برده شوند، حک میکردند و این نقاط در سوار کردن قطعات بر روی هم میافتادند و خط دلخواه و طرح مورد نظر درست میشد. عمل پیوستن به چند راه انجام میگرفت، یکی قفل و جفت بود، که قسمتی از یک تخته سنگ را برجسته ساخته و به همان نسبت یک گودی در تخته سنگ دیگر میکندند و دو سنگ را به هم میچسباندند، اما راهی که بیشتر مورد استفاده قرار میگرفت این بود که در دو سنگ مجاور دو گودی همانند و مرتبط میکندند و آنها را با میله آهنی به هم بسته و روی آن سرب مذاب ریخته و صیقل میدادند، این بستها به صورت دم چلچلهای، استوانه، قلمی و سرتبری ساخته میشدند.[۵۰]
مجسمهسازی[ویرایش]
رنگآمیزی[ویرایش]
معماران و هنرمندانی که در ساخت تخت جمشید نقش داشتند، نقشها را از سه طریق میآراستند. یکی چسباندن فلزهای گرانبها به صورت رویهٔ تاج، گوشوار، طوق، یاره و نظایر آن به اصل نقش و توسط سوراخهایی که در دو طرف شی مورد نظر برای گوهرنشانی میکندند. دوم نگاریدن و نقر کردن تزئینات اصلی لباس، تاج و کلاه با سوزن، به نحوی بسیار ظریف که نمونهٔ آن بر درگاههای کاخ داریوش (تچر) و حرمسرا وجود دارد. سوم رنگآمیزی، که نمونههایی از آن در کاخ سه دری و صد ستون موجود است.[۵۱]
سنگنگارهها[ویرایش]
در سنگنگارههای تختجمشید هیچکس را نمیتوان در حالت خضوع یا سرافکنده دید و نمایندگان ملل نه به عنوان شکست خوردگان یا برده بلکه همه بهطور یکسان عضو جامعه بزرگ جهانی هستند و همه ملل از مادها تا هندیها، تونسیها، آفریقاییها و یونانیان همه به صورت شخصیت مستقل و متکی به خود نقش شدهاند.[۵۲]
در سنگ نگارهای تختجمشید فاصله هر ملت به وسیلهٔ یک درخت سرو، که درخت مقدس میباشد، جدا شدهاست. درجهبندی نمایندگان ملل بر پایه فرهنگ و سابقه یا دوری و نزدیکی آنهاست مانند مادها، ایلامیها، خوزیها، بابلیها، آشوریان.[۵۲]
راهنمای ملل، پارسی و مادی یا ایلامی است که دست در دست ملل دیگر جهت راهنمایی مهمانان مشخص شدهاست و مردم همه ملل آزاد بودند تا از لباس، فرهنگ و زبان خود استفاده نمایند در صف نمایندگان و در کل تخت جمشید هیچکس سوار بر اسب نیست، هیچگونه سعی در برتر نشان دادن یا تفاخر پارسیها نسبت به ملل دیگر را نمیتوان دید.[۵۲]
نمایندگان ملل دستهایشان را به نشانه دوستی به طرف همدیگر دراز کردهاند. داشتن عصا نشان از مقام و درجه عالیاست، کلاه شیاردار بلند نشانهٔ مقام ارتشی و کلاه بلند ساده نشانه از بزرگی و کلاه استوانه کوتاه نشانه از کارمند درباری و گارد سلطنتی و خدمتگزاران میباشد.[۵۲]
سنگنگاره پیشکشآوران تخت جمشید طرح سنگ نگارهای است که در قسمتهای مختلف کاخهای هخامنشیان در تخت جمشید دیده میشود. این طرح، پیشکشآورانی را نمایش میدهد که هر کدام با حمل یک تحفه از پلکانی بالا میروند. از این طرح در کاخ هدیش (کاخ اختصاصی خشایارشا شاه) و کاخ تچر (کاخ اختصاصی داریوش بزرگ) استفاده شدهاست. یکی از ویژگیهای منحصربهفرد سنگتراشی و معماری هخامنشیان، تخته سنگهای تراشیده و حکاکی شدهای است که در دیواره پله-گذرهایی که به سمت تالارها و کاخهای جشن و مراسم منتهی میشوند، قرار دارند.
بخش اصلی[ویرایش]
تراس[ویرایش]
پلکان اصلی[ویرایش]
دروازه ملل[ویرایش]
ورود سکو، دو پلکان است که روبروی یکدیگر و در بخش شمال غربی مجموعه قرار دارند که همچون دستانی است که آرنج خویش را خم کرده و بر آن است تا مشتاقان خود را از زمین بلند بکند و در سینهٔ خود جای دهد. این پلکانها از هر طرف ۱۱۱ پلهٔ پهن و کوتاه (به ارتفاع ۱۰ سانتیمتر) دارند. بر خلاف عقیدهٔ بسیاری از مورخین که مدعی بودند ارتفاع کم پلهها به خاطر این بوده که اسبها نیز بتوانند از پلهها بالا بروند، پلهها را کوتاهتر از معمول ساختهاند تا راحتی و ابهت میهمانان (که تصاویرشان با لباسهای فاخر و بلند بر دیوارهای تخت جمشید نقش بسته) هنگام بالا رفتن حفظ شود. بالای پلکانها، بنای ورودی تخت جمشید، دروازه بزرگ یا دروازهٔ خشایارشا یا دروازه ملل، قرار گرفتهاست. ارتفاع این بنا ۱۰ متر است. این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشتهاست که امروزه بقایای دروازههای آن برجاست. بر دروازهٔ غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی با سر انسانی حجاری شدهاست. این دروازهها در قسمت فوقانی با شش کتیبهٔ میخی تزیین یافتهاند. این کتیبهها پس از ذکر نام اهورامزدا به اختصار بیان میکند که: «هر چه بدیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفتهاست.»[۵۳]
دو دروازه خروجی یکی رو به جنوب و دیگری رو به شرق قرار دارند و دروازه جنوبی رو به کاخ آپادانا، یا کاخ بزرگ بار، دارد.
راهرو و در ناتمام[ویرایش]
کاخ آپادانا[ویرایش]
کاخ آپادانا یا کاخ بار از قدیمیترین کاخهای تخت جمشید است. این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا شدهاست، برای برگزاری جشنهای نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده میشدهاست. این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به «کاخ تچرا» یا «کاخ آینه» ارتباط مییابد. این کاخ مربع شکل (۵/۶۰ متر * ۵/۶۰) است و ۶ ردیف ستون ۶ تایی سقف آن را با ارتفاعی بیش از ۲۰ متر نگهداری میکردهاست. پس مجموع ستونهای سه ایوان آپادانا (۳۶) به اضافه ستونهای (تالار) ۷۲ عدد بوده و همین وضع در آپادانای داریوش در شوش هم یافته شدهاست که در حال حاضر از ۷۲ ستون آن، تنها ۱۴ ستون آن پابرجاست ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل است.[۱۱] اریک اشمیت، حفار تختجمشید این کاخ را «عالیترین، باشکوهترین و وسیعترین ساختمانهای تختجمشید» خوانده، مشتمل است.
کاخ آپادانا در شمال و شرق دارای دو مجموعه پلکان است. پلکانهای شرقی این کاخ که از دو پلکان - یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب - تشکیل شدهاند، نقوش حجاریشدهای را در دیوار کنارهٔ خود دارند. پلکان رو به شمال نقشهایی از فرماندهان عالیرتبهٔ نظامی مادی و پارسی دارد در حالی که گلهای نیلوفر آبی را در دست دارند، حجاری شدهاست.[۱۱] در جلوی فرماندهان نظامی افراد گارد جاویدان در حال ادای احترام دیده میشوند. در ردیف فوقانی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک میشوند، دیده میشود.[۱۱]
بر دیوارهٔ پلکان رو به جنوب تصاویری از نمایندگان کشورهای مختلف به همراه هدایایی که در دست دارند دیده میشود. هر بخش از این حجاری اختصاص به یکی از ملل دارد که در شکل زیر مشخص شدهاند:
کاخ تچر[ویرایش]
تچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی است. این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بودهاست. روی کتیبهای آمده: «من داریوش این تچر را ساختم.» همچنین از این کاخ به عنوان موزه خط نیز یاد میشود. به علت آنکه از زمان هخامنشی تا دوران قاجار میتوان کتیبههای گوناگونی از زبان پارسی را در این کاخ دید.
قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ و ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایارشا و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم بنا شدهاست.[۱۱]
کاخ روی صفهای به بلندی ۲٬۴ متر ساخته شدهاست. مساحت کاخ ۲۹ در ۴۰ متر و اتاق مرکزی آن مربعی به ضلع پانزده متر است. دوازده ستون در آن به کار رفته بودهاست. چارچوب درها با نقش برجستههایی تزیین شدهاست که پادشاه و دو ملازمش را به تصویر میکشد که یکی سایه بان و دیگری شال حمل میکند. نقش برجستههای راه پلهای دیگر، خدمتکاران را در حال بردن حیوانات و ظرفهای سرپوشیده برای برپایی ضیافت نشان میدهند. قرنیزهای گچبری شده از روی نمونهٔ مصری و سنگهایی که مانند آیینه صیقل یافتهاند، از جملهٔ بخشهای استثنایی این بنا هستند. بنا بر نظر کرفتر، احتمالاً در جنوب کاخ داریوش باغی وجود داشتهاست.[۵۴]
کاخ شورا[ویرایش]
به این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی میگویند. احتمالاً شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت میپرداختهاست. با توجه به نقوش حجاری شده، از یکی از دروازهها شاه وارد میشده و از دو دروازه دیگر خارج میشدهاست. به این دلیل به اینجا کاخ شورا میگویند که در اینجا دو سرستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است.[۱۱]
کاخ هدیش[ویرایش]
این کاخ که کاخ خصوصی خشایارشا بودهاست در مرتفعترین قسمت صفهٔ تخت جمشید قرار دارد. این کاخ از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد.
احتمال میرود آتشسوزی از این مکان شروع شده باشد به خاطر نفرتی که آتنیها از خشایارشا داشتند به خاطر به آتش کشیده شدن آتن به دست وی. رنگ زرد سنگها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگها به خاطر حرارت است. اینجا مکان کوچکی بوده ۶*۶ ستون قرار داشتهاست. به خاطر ویرانی شدید اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست خیلیها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام بردهاند. هدیش به معنای جای بلند است و چون خشایارشا نام زن دوم او هدیش بودهاست نام کاخ خود را هدیش میگذارد این کاخ در جنوبیترین قسمت صفه قرار دارد و قسمتهای زیادی از کف از خود کوهاست.[۱۱]
کاخ صدستون[ویرایش]
وسعت این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ فوت مربع (حدود ۴۳۰۰ متر مربع) است و سقف آن بهوسیلهٔ صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشتهاند، بالا نگه داشته میشدهاست.[۱۱]
خزانه[ویرایش]
این مجموعه مشتمل بر یک تالار ۹۹ ستونی، یک تالار صد ستونی، تعدادی سالن، اتاق و دو حیاط خلوت است. مجموعه ساختمانهای خزانه توسط حصاری ضخیم و خیابانی پهن از مابقی قسمتها جدا میشدهاست. بر اساس روایت مورخین یونان باستان پس از سقوط تخت جمشید اسکندر طلا، نقره و اشیای قیمتی خزانه تخت جمشید را که بزرگترین خزانه هخامنشیان بودهاست با سه هزار شتر و تعداد زیادی اسب و قاطر به محل دیگری انتقال دادهاست. خزانه به فرمان داریوش بزرگ بنا شد و خشایارشا در آن اصلاحاتی به عمل آوردهاست. اکثر ظروف، مجسمهها و به خصوص هشت لوح سنگی معروف خشایارشا از این محل به دست آمدهاست. در حفاریهای علمی گذشته در این محل نیز تعداد زیادی الواح گلی به خط میخی و زبان عیلامی مربوط به دستمزد کارگران به دست آمدهاست.
[۱۱]
مجلس بارعام شاهی که در همین محل کشف شده، خشایارشا (نه داریوش بزرگ که پیشتر میپنداشتند) را نشان میدهد که با لباس تمام رسمی بر تخت نشستهاست. عصای شاهی را در دست راست و گل نیلوفر آبی را که نشانهٔ شاهان هخامنشی است به دست چپ گرفتهاست. پشت سر شاه ولیعهد با گل نیلوفر آبی در دست چپ ایستاده و دست راست خود را باحالت احترام بالا نگاه داشتهاست. سپس یکی از مقامات دربار و بعد از او اسلحهدار شاه ایستادهاند. در مقابل شاه دو عودسوز قرار دارند و رئیس تشریفات به حالت احترام گزارش میدهد. مراسم زیر یک شادروان (چادر سلطنتی) انجام میگرفته که در اطراف آن چهار نگهبان حضور دارند. بر اساس تحقیقات به عمل آمده جایگاه اصلی این نقش، بخش مرکزی پلکان آپادانا بودهاست.[۱۱]
پادگان و سالن ۳۲ ستون[ویرایش]
کاخ ه[ویرایش]
کاخ ه یا کاخ اچ یکی از کاخهای تخت جمشید است که در جنوبغربی تختگاه و در غرب کاخ هدیش قرار گرفتهاست. پلکان منقوشی که از دو جانب به این کاخ راهبر است، اکنون حالتی نیمه ویران دارد. پلکان اصلی به گواهی قطعه مکتوبی که از آن به جای مانده، به بنایی تعلق دارد که خشایارشا آغاز و اردشیر یکم آن را تمام کردهاست.[۱۱]
کاخ سهدر[ویرایش]
کاخ سهدر، تالار شورا، دروازه شاهان، سهدروازه، سه دری یا کاخ مرکزی، در مرکز کوشک شاهی تختجمشید قرار دارد. این کاخ توسط سه درگاه و چند راهرو به کاخهای دیگر راه مییابد و از این جهت آن را کاخ مرکزی یا سه دری نیز میخوانند. چون بر پلکانهای این کاخ، نجیبزادگان پارسی را نقش کردهاند که به حالتی دوستانه و غیررسمی، برای ملاقات فرمانروا میروند و نیز به سبب نوع کاربری و موقعیت کاخ، گاهی آن را تالار شورا نیز نامیدهاند. پیشتر بنای این کاخ را به داریوش بزرگ نسبت میدادند، اما دلایلی در درست است که ساخت کامل آن به وسیله اردشیر یکم صورت گرفته بودهاست.[۵۵]
کاخ ملکه و موزه[ویرایش]
این کاخ توسط خشایارشا ساخته شدهاست و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایینتری قرار گرفتهاست. بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرقشناس مشهور، ارنست امیل هرتزفلد، خاکبرداری و از نو تجدیدبنا شد و امروزه به عنوان موزه و ادارهٔ مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفتهاست.[۱۱]
بنای موزه هخامنشی در تخت جمشید کهنترین بنای ایران است که مرمت شد و به موزه اختصاص یافتهاست. این ساختمان یکی از مجموعه کاخهای تخت جمشید است. بخشهایی از این بنا که در حال حاضر به عنوان موزه مورد استفادهاست، شامل یک ایوان، دو نگارخانه و یک تالار است. در ایوان موزه که در سمت شمال ساختمان قرار دارد و ورودی موزه در آن واقع شدهاست، دو جرز (دیوار اتاق و ایوان، پایهٔ ساختمان که از سنگ و آجر سازند) سنگی عظیم یکپارچه به ارتفاع تقریبی ۸ متر و عرض ۲۰٫۱ متر به وزن حدود ۸۰ تن در جلو و طرفین قرار دارد. هر یک از این دو جرز سترگترین سنگ یک پارچهای است که در تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفتهاست. سقف ایوان را هشت ستون چوبی با سر ستونهای گاو دو سرنگه میدارد. موزه تخت جمشید در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۱ خ و مصادف با ۱۸ ماه مه ۲۰۰۲ (میلادی)، روز جهانی موزه افتتاح شد.[۵]
دیگر سازها[ویرایش]
در جنوب غربی سایت ویرانههای کاخی وجود دارد که به نظر میرسد متعلق به اردشیر یکم باشد.
عناصر پیوست شده[ویرایش]
آرامگاهها[ویرایش]
کتیبهها[ویرایش]
کتیبههای غیرهخامنشی[ویرایش]
یکی از نقاط قابل توجه که در مجموعه کاخهای تخت جمشید وجود دارد، موجودیت کتیبههایی است که مربوط به دوران شاهنشاهی هخامنشیان نمیشود. عضدالدوله دیلمی در آنجا دو کتیبه به خط کوفی به یادگار گذاشته و کتیبههای دیگری هم به عربی و فارسی از سدههای بعد و اشخاص تاریخی دیگر در آنجا باقیمانده که آخرین آنها مربوط به اواخر دوره قاجار است.[۵۶]
کتیبههای گلی[ویرایش]
در حفاریهای انجام شده در محل تخت جمشید تعداد بسیار کتیبههای گلی که در انبارهای زیر تخت جمشید انباشته شده که بر اثر سوختن تخت جمشید پخته شدند یافت شد و همگی به آمریکا ارسال شد که شوربختانه در بین راه تعداد بسیاری از آنها از بین رفتند و مقدار مانده نیز به علت جنگ جهانی دوم در انبارهای دانشگاه آمریکا ماند و ترجمه نشد. سر انجام ترجمه صورت گرفت که مشخص شد حاوی دفاتر حسابداری امپراتوری هخامنشی است و فراتر از آن مشخص شد ایرانیان در آن زمان چگونه میزیستهاند به عنوان مثال مشخص شد کلیه کارگران و مهندسان در ساخت تخت جمشید حقوق در یافت داشته (شراب - گندم و…) و زنان دارای حقوق کامل بوده و حتی مرخصی بارداری داشته و کسانی هم حقوق دریافت میداشتهاند تا از کودکان مراقبت کنند شوربختانه در تاریخ ۱۳۸۷ هـ.ش. مشکلات زیادی بر سر این کتیبهها رخ داد به این شکل که تعدادی یهودی با ادعای دست داشتن حکومت جمهوری اسلامی در بمبگذاریها علیه یهودیان تقاضای غرامت کرده و به عنوان مال ایران این کتیبهها را معرفی کردند و تقاضای دریافت این کتیبهها را به عنوان غرامت نمودند.[۱۱] بر اساس استادان شرکتکننده در مستند شبکه دیسکاوری، از میان کتیبههای گلی که تاکنون خوانده شدهاست سه موضوع مهم مشخص شدهاست:
در پایان سال ۱۳۱۲ خ. بر اثر خاکبرداری در گوشهٔ شمال غربی صفه تخت جمشید، حدود چهل هزار لوحهٔ گلی بهدست آمد. بر روی این الواح واژگانی به خط میخی عیلامی نوشته شده بود. پس از خواندن آشکار شد که این الواح عیلامی اسناد ساخت قصرهای تخت جمشید است. در میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است. از کشف این الواح، نظریاتی که اظهار میداشتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با به بیگاری گرفتن رعایا ساخته شده باطل شد. زیرا این اسناد عیلامی ثابت میکند که به تمام کارگران این قصرها، از جمله کارگران ساختمانی و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد میدادند و هر کدام از این الواح سند هزینهٔ یک یا چند نفر کارگر است.
کارگرانی که در بنای تخت جمشید نقش داشتند، از ملتهای مختلف چون ایرانی، مصری، بابلی، یونانی، عیلامی و آشوری تشکیل میشدند که همهٔ آنان رعیت دولت شاهنشاهی هخامنشی ایران بهشمار میرفتند. بر اساس خشتنوشتههای کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بیشماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمه کارگری نیز استفاده میکردند. ساخت این مجموعه بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید.[۵۷]
سنگنبشتهها[ویرایش]
سنگنبشتههای داریوش بزرگ[ویرایش]
سنگنبشتههای خشایارشا[ویرایش]
سنگنبشته اردشیر یکم در تخت جمشید[ویرایش]
سنگنبشتههای اردشیر یکم در کاخ ه، H یا کاخ اردشیر یکم بر روی یک دیواره واقع است.[۱۱]
اشتباه نگارشی در سنگنوشتهها[ویرایش]
ادریانو روسی استاد تمام مطالعات ایرانشناسی دانشگاه ناپل ایتالیا پس از بررسی سنگنوشتههای تختجمشید و مقایسه متن آنها بیان کرد غلط املایی و اشتباه نوشتاری اندکی در بعضی از آنها وجود دارد که به نظر میرسد این اشتباهها از سوی کارگران ساده و حکاکان کمسواد صورت گرفته باشد[۵۹]
تل آجری[ویرایش]
تُل آجری بنایی است که در ۳ کیلومتری تختجمشید واقع شده و بخشهایی از یک دروازه دوره هخامنشیان است که پیش از تختجمشید ساخته شده و در ساخت آن از هنر و فرهنگ بابلی هم استفاده شدهاست. ابعاد این بنا حداقل ۳۳ در ۳۳ متر است و هزاران آجر لعابدار در ساخت آن بکار گرفته شدهاست. باستانشناسان دریافتهاند که تُل آجری دروازهای است که پیش از تختجمشید و برای کاخی به نام «فیروزی» که امروز بهطور کامل تخریب شده ساخته شدهاست. میان دروازه و کاخ هم پردیسی بوده که مطالعات ژئوفیزیک آن را اثبات میکند. اما آنچه بیش از همه مهم است، این یافتهها نشان میدهد تُل آجری و رابطهاش با «کاخ فیروزی»، شباهت زیادی به ساختارهای معماری در پاسارگاد دارد. از سوی دیگر، در ساخت تُل آجری از هنر و فرهنگ و معماری بابلیان استفاده شده که نشان از گرایش هخامنشیان به هنر بابلی دارد. آجرهای لعابدار بکار رفته در این بنا مزین به ترکیبی از نقوش اسطورههای ایران و میانرودان باستان است. تا آن حدود که حتی قالبهای بکار رفته در تزئین نقش حیوانات با قالب نقش اسطورههای دروازه ایشتار در بابل میانرودان یکسان است. آجرهای لعابدار کشف شده از تُل آجری با نقوشی از گاو و موشخوشو، یکی از مهمترین یافتههای باستانشناسی هیئت ایران و ایتالیا هستند. این آثار نفیس اکنون در محلی امن نگهداری میشوند تا به صورت پازلی، به هم متصل شده و شکلی از تزئینات دروازه هخامنشی را نشان دهند.[۶۰]
تأثیر[ویرایش]
معماری باستان[ویرایش]
تخت جمشید نه فقط یکی از پایتختهای دوره هخامنشیان و مرکزی تشریفاتی، اداری و اقتصادی بهشمار میرفته، بلکه الگویی برای هنر ملتهای بعدی هم گشتهاست. بعدها در اصطخر و نقش رستم به تقلید از پارسه آثاری به وجود آوردند. پادشاهان فارس از تخت جمشید برای آزادی از سلطه مقدونیان الهام میجستند. ساسانیان به پارسه احترام مینهادند و به دستور بابک و دو پسرش، اردشیر و شاپور، نقش آنان را به روش سوزنی در دیوار شمالی، تالار حرمسرا کندند و شاپور سگانشاه دو کتیبه از خود در کاخ تچر که کاخ داریوش بزرگ بود، باقی گذاشت. معماران و هنرمندان دوره ساسانی از تزیینات و ویژگیهای هنری و معماری تخت جمشید الگوبرداری کردهاند، به عنوان مثال در درگاههای فیروزآباد، پلکان کنگاور، نقش هدیه پردازان و نجبا در سنگتراشی شاپور یکم در بیشاپور، سرستونهای سنگی کاخی در بیشاپور و شیار ستونهای گچی شیز (تخت سلیمان آذربایجان). اینگونه تقلید به خارج از کشور ایران هم رسوخ کرده و حتی در تزیینات و طرحهای آکروپل آتن هم مشخص است. تأثیر مستقیم ستونها و تزیینات تخت جمشید بر هنر هند و بلخ در دوره یونانگرایی (هِلِنیسم) روشن است، چنانکه حتی مظهر مردم و دولت هند، یعنی ستون سَرْنات، نیز تقلیدی از ستونهای تخت جمشید است.[۶۱]
معماری مدرن[ویرایش]
با روی کار آمدن رضاشاه و نیاز به راهاندازی نهادهای مدرن مانند بانکها، دادگستری، ادارههای دولتی و مانند آنها گونهای نوین از معماری پدیدار شد. بر پایه اینگونه از معماری ساختار و سازه ساختمان بر پایه معماری مدرن طراحی شده اما در تزئینات و نماسازیهایش از معماری ایران باستان و به ویژه تخت جمشید بهره گرفته شدهاست. کاخ شهربانی، ساختمان صندوق بانک ملی ایران و ساختمان دبیرستان انوشیروان دادگر نمونههای برجستهای برای اینگونه معماری هستند. نما، سرستونهای با نماد جانوران اساطیری، سنگتراشیها و نقش سربازان هخامنشی و سنگ نبشتهها این ساختمانها کاملاً از روی معماری دوران هخامنشی از «تخت جمشید» الگوبرداری شدهاست و پلکانهای دو طرفه سنگی آنها یادآور معماری کاخ آپادانا است.[۶۲][۶۳]
معماران در آن دوره میکوشیدند «شکوه ازدسترفته» ایران را با الگو گرفتن از معماری باستان بازسازی کنند. ساختمان کاخ شهربانی را کاملترین نمونهبرداری از کاخهای پارسه و تخت جمشید دانستهاند.[۶۴]
نمادهای امروزی[ویرایش]
تخت جمشید در نزد ایرانیان دارای جایگاه والایی است بهگونهای که ایرانیان این نگارهها را در کاربردهای گوناگون به کار میگیرند. برای نمونه نشان هواپیمایی ملی ایران (هما - ایران ایر) سر یک پرنده هما است، همچنین نشان بانک پارسیان از نگارههای تخت جمشید الهام گرفته شدهاست. باشگاه پرهوادار پرسپولیس تهران افزون بر نام غربی - یونانی تخت جمشید، دارای نشان پرنده همای پارسه است.
دیگر[ویرایش]
جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در شهر شیراز و در کنار تخت جمشید با حضور سران کشورهای گوناگون جهان برگزار میشد. از میهمانان در ۵۰ چادر وافر و اشرافی پذیرایی میشد. آغاز مراسم در پاسارگاد و در جوار آرامگاه کوروش بزرگ بود که طی آن محمدرضاشاه پهلوی نطق معروف خود را بیان داشت و سپس سران و پادشاهان ۶۹ کشور جهان، به کوروش بزرگ ادای احترام کردند.[۶۵]
جشن هنر در شیراز تخت جمشید به درازای ده سال از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶ برگزار شد. این سازمان برای گسترش هنر و بزرگداشت هنرهای اصیل ملی و به منظور بالا بردن سطح هنر در ایران و بزرگداشت هنر هنرمندان ایران و شناساندن هنر و هنرمندان خارجی در ایران بنیان شد.[۶۶] بود.
فیلم تختجمشید[ویرایش]
فیلم شکوه تخت جمشید، که روایتگر جلوههای تخت جمشید است و به وسیله تجهیزات رایانهای بازسازی شدهاست، در تورنتو کانادا به نمایش عموم درآمد. فرزین رضائیان تهیهکننده و کارگردان ایرانی مقیم آمریکا برای تهیه این فیلم از یاری بسیاری از کارشناسان آمریکایی، بریتانیایی و فرانسوی بهره بردهاست و به مهمترین موزههای جهان مانند لوور، آرمیتاژ، متروپولیتن نیویورک و مانند آنها برای تهیه عکس و فیلم مراجعه کردهاست. در بازسازی این فیلم جمعی از استادان ایرانشناسی دانشگاههای معتبر جهان هم چون عباس علیزاده از دانشگاه شیکاگو، ریچارد فری، از دانشگاه هاروارد، شاپور شهبازی از دانشگاه ایسترن اورگن و رمی بوکارلت محقق مرکز ملی علمی فرانسه نیز همکاری داشتند. این فیلم قبل از این هم در بخش چشم واقعیت یا سینمای مستند بیست و سومین جشنواره فیلم فجر شرکت کرده بود که نتوانست نظر هیئت داوران را به خود جلب کند.[۶۷]
نمادها[ویرایش]
نقش برجستهٔ شیری را که به خوردن گاو مشغول است دارای ارزش فصلی و شیر را نماد تابستان گرم و گاو را نماد بارش زمستانی دانستهاند.[۶۸]
ابوریحان بیرونی درکتاب «التفهیم» میگوید:
عقاب زرین نشان پرچم ایران باستان بودهاست نقش شاهین بر درفش هخامنشی نشانهای از پیروزی و نمادی از اهورامزدا در پرندگان میباشد.[۵۲]
نماد تابستان گرم بودهاست.[۶۹]
آرتور پوپ دیوارهای کنگرهدار را نماد کوهستانها و ستونهای پرشمار را نماد جنگل مقدس تفسیر کردهاست.[۷۰]
جستارهای وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
منابع[ویرایش]
پیوند به بیرون[ویرایش]
منبع مطلب : fa.wikipedia.org
مدیر محترم سایت fa.wikipedia.org لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
تخت جمشید را چه کسی آفرید؟
عکس: corbis
در ادامه معرفی قابلیتهای فرهنگی کشورمان و استقبال خوانندگان از زندگی و کتیبه کوروش کبیر، این بار نگاهی به فرآیند ساخت تخت جمشید داریم.
تخت جمشید کجاست؟
تخت جمشید در استان فارس روی صفحهای بنا شده که بیش از صدوبیست و پنج هزار مترمربع وسعت دارد. این صفحه بر فراز صخرهای است که از سمت شرق پشت به کوه مهد (کوه رحمت) داده است و از شمال، جنوب و مغرب، درون جلگه مرودشت است و شکل آن را میتوان یک چهارضلعی دانست که ابعاد تقریبی آن 455متر در جبهه غربی، 300متر در طرف شمالی، 430متر در سوی شرقی و 390متر در سمت جنوبی است.
کتیبه بزرگ داریوش بر دیوار جبهه جنوبی تخت، صریحا گواهی میدهد که در این مکان هیچ بنایی قبل از آن وجود نداشته است.
چرا تخت جمشید؟
براساس خشت نوشتهها و سنگنوشتههای کشفشده در تخت جمشید، نام اصلی آن پارسه است.
این نوشتهها که روی دیوار تچد و از زمان ساسانیان باقی مانده، در آن زمان اینجا را صد ستون مینامیدند.
در یک مقطع زمانی اینجا تختسلمان یا مسجد سلیمان نامیده شد که نام پیامبری است که در قرآن آمده و مورد احترام مسلمانان است.
پس از خلق شاهنامه توسط فردوسی، جمشید پادشاه اسطورهای ایران باستان جانشین سلیمان شد و ایرانیان گفتند شاهی که در اینجا بر روی تختها روی دست افراد در سنگ نگارهها نشان داده شده جمشید است و اینجا را تخت جمشید نامیدند. اروپاییان هم به این مکان پرسپولیس میگویند که به معنای «مرکز تمدن پارس» یا «شهر پارسیان» است.
آیا داریوش، معمار تختجمشید است؟
ساخت تختجمشید که یکی از برترین بناهای تاریخی جهان است، در حدود دو هزار و پانصد سال پیش به دستور داریوش شروع و توسط جانشینان او ادامه یافت و تغییراتی در ساختمان اولیه آن داده شد.
براساس خشت نوشتههای پیدا شده در آنجا، تمام کسانی که در تخت جمشید کار میکردند حقوق میگرفتند و در آن زمان بیمه بودهاند و جالب است که حتی زنان هم در ساخت تخت جمشید شرکت داشتهاند.
ساخت تخت جمشید 50سال به طول انجامید و در طی این مدت معماران و هنرمندان از چهار گوشه ایران پهناور گرد آمدند تا با مصالح و فنون خاص خود، بنایی را بیافرینند که نه در آن زمان و نه هیچ زمان دیگر نمونهای نداشته و ندارد.
کوروش و تختجمشید
دوران هخامنشی، یکی از درخشانترین دورههای تاریخی ایران و جهان است. کوروش، بنیانگذار سلسله هخامنشی بود که در تورات به عنوان نجاتدهنده قومیهود از یوغ اسارت بابلیان معرفی شده است.
گزنفون، مورخ یونانی سده چهارم پیش از میلاد نیز او را فردی با درایت، بیریا و اهل راستی که همگان را مجذوب خویش میساخته، معرفی کرده است.
کوروش که در واقع شهریار قبایل پارس بود در سده ششم پیش از میلاد با هم پیمان ساختن اقوام آریایی تبار پارس و ماد و با هوشمندی خارقالعادهای توانست بزرگترین امپراتوری جهان آن روز را پایهگذاری کند.
او که به سرسبزی و خرمی نیز عشق میورزید، پاسارگاد را به عنوان پایتخت برگزید و آنجا را به صورت باغشهری آباد و زیبا معروف به «پردیس» درآورد. پس از آن بود که واژههای «فردوس» در عربی و «پارادایس» در انگلیسی از این کلمه گرفته شد.
کوروش، پس از فتح بابل که اتفاقی بسیار مهم در زمان خود بود، اعلامیهای منتشر کرد که مفاد آن امروزه به عنوان اولین منشور حقوق بشر مطرح است. پسر وی داریوش نیز زمانی که پس از او اقدام به ساخت تختجمشید کرد بر اصول این اعلامیه پایبند ماند و جانشینان وی یعنی خشایارشاه و اردشیر اول که در ساخت تختجمشید همکاری داشتند به احترام کوروش بر روی کتبیهای، این منشور را در تختجمشید نصب کردند.
علت ساختن تختجمشید
شاهان هخامنشی به جای یک پایتخت، با چهار پایتخت حکومت میکردند که در طول سال در آنها اقامت داشتند. این پایتختها در چهار مرکز اصلی تمدنهای باستانی آن روز بنا شده بودند: بابل در قلب تمدن بینالنهرین، شوش مرکز تمدن عیلام، هگمتانه، در مرکز اصلی مادها و بالاخره پارسه یا تختجمشید در قالب خاستگاه خود هخامنشیان، یعنی خطه پارس، که روزگاری غنیترین شهر زیر آفتاب، بهشمار میرفته است.
تختجمشید برای هخامنشیان ارزش والایی داشت، چرا که به عنوان کانون برگزاری بزرگترین گردهمایی جهان آن روز برای برپایی مهمترین مراسم آیینی و جشنهایشان محسوب میشده است. در این محل نمایندگان ۲۸ساتراپی یا ایالات تابع امپراتوری از دورترین نقاط گیتی دور هم جمع میشدند تا در حضور پادشاه، بزرگترین اعیاد را همچون نوروز جشن بگیرند.
روح اغماض، تسامح، دادگری و انساندوستی در دولتی که به رسالت اخلاقی خود نیک آگاهی داشته و خود پرچمدار این آرمانها بوده است، در معماری و هنر آن نیز به نمایش درآمده است. تختجمشید، مظهر اقتدار و عظمت شاهنشاهی ایران بود و هنر آن اقوام و نژادهای گوناگون از لیبی، اتیوپی، مصر و هندوستان، از دانوب تا رود سند، قفقاز، آسیای میانه، دریاچه آرال و خلیجفارس همه را اطمینان میداد که صرفنظر از رنگ، نژاد، آیین و زبان، اعضاء برابر یک جامعه بزرگ هستند.
تختجمشید، میراثی برای تمام جهان
امروزه ثبت جهانی میراث فرهنگی، بر این نکته تکیه دارد که این آثار نه فقط به یک ملت بلکه به تمام دنیا تعلق دارند.
تختجمشید یا پرسپولیس، در ۴ آبان ماه ۱۳۵۸ با شماره ۱۱۴ در فهرست میراث جهانی که در شهر قاهره مصر برگزار شد به ثبت جهانی رسید. پیش از آن نیز تختجمشید در ۲۴شهریور ۱۳۱۰ به ثبت آثار ملی در آمده بود.
نگاهی به قسمتهای مختلف تختجمشید
پلکان ورودی
دو ردیف پلکان قرینه، ورودی اصلی به تختجمشید را تشکیل میدهند. هر ردیف پلکان شامل یکصدویازده پله است و هر پله در حدود 7متر طول، 40سانتیمتر عرض و فقط 10سانتیمتر ارتفاع دارد.
ارتفاع کم پلهها برای راحتی بیشتر میهمانان عالی مقام و حرکت آرام و تشریفاتی آنان به سوی صفه برای شرکت در مراسم بارعام و میهمانی شاهانه در نظر گرفته شده بود.
دروازه ملل
ورود به مجموعه کاخها از راه دروازه ملل انجام میگرفت. پیکره سنگی دو گاو عظیم در ورودی، به میهمانان یادآوری میکرد که در آستانه ورود به قطب تمدن هخامنشی هستند.
در بالای جرزهای این دروازه کتیبههایی به زبانهای پارسی، عیلامی و بابلی وجود دارد که در آنها خشایارشاه پس از ستایش خداوند چنین میگوید: «این دروازه همه ملتها را، من به خواست اهورا مزدا ساختم. بسا ساختمانهای خوب دیگر در این پارسه برپا شد که من و پدرم برآوردیم. هر آن بنایی که زیبا مینماید، همه را به تایید اهورامزدا، ما ساختیم».
بار عام شاهی
شواهد باستانشناسی نشان میدهد که دو نقش زیبای بارعام شاهی که اکنون یکی در خزانه تختجمشید و دیگری در موزه ملی ایران به نمایش گذاشته شدهاند، در واقع قرینه همدیگر و متعلق به پلکانهای شمالی و شرقی آپادانا بودند که به بهترین شیوه، آغاز بارعام شاهانه را به نمایش میگذارند.
نمایش تحویل سال نو
یکی از نقوش حجاری شده، شیری قوی را نشان میدهد که گاوی را در حال بلعیدن است. به اعتقاد محققان این نقش نمایش تحویل سال نو است که به این شکل به نمایش درآمده است.
یافتههای تختجمشید ایران
در موزه دیگران
لیدیها، یکی از ثروتمندترین ساتراپهای دوره هخامنشی بودند که همیشه هدایای بسیار نفیسی را برای پیشکش به پادشاه خود به همراه میآوردند. بازوبندها و پارچههای نفیس از جمله این هدایا بودهاند که در کشفیات باستانشناسان و تختجمشید به دست آمده است.
امروزه برخی از این بازوبندها در میان گنجینهای به نام «گنجینه سیحون» در موزه بریتانیا قرار دارد و قطعاتی پارچه از کهنترین بافتهها با نقوش هخامنشی که در یخچالهای سیبری محفوظ مانده بودند، در مجموعه حیرتانگیز به نام «گنجینه پازیریک» در موزه آرمیتاژ سنپترزبورگ روسیه نگهداری میشوند.
کاخ سه دروازه با تالار شورا
پادشاهان هخامنشی از این کاخ احتمالا برای مشورت با نجیبزادگان پارسی و سایر مقامات بلندپایه کشوری و لشگری استفاده میکردند، به همین جهت به نام تالار شورا خوانده میشود.
کاخ اختصاصی داریوش
کاخ تچد که هنوز بقایایی پس از 2500سال از آن باقی مانده، کاخ اختصاصی داریوش بوده است. جایجای این کاخ سنگهای صیقلزده شده و براق همانند آیینه نصب شده که نور ملایمی که از پنجرهها وارد میشدهاند را انعکاس میدادهاند.
هدیش
هدیش با 2250مترمربع وسعت، کاخ اختصاصی خشایارشاه بود، این کاخ روزگاری یکی از زیباترین کاخهای هخامنشی محسوب میشد ولی در حال حاضر کاملا تخریب شده است.
کاخ ملکه
این کاخ بزرگ که در جنوب هدیش واقع شده است، محل زندگی ملکه و سایر بانوان سلطنتی بوده که قسمت غربی این کاخ بیش از 70سال پیش بازسازی شده و امروزه موزه تخت جمشید و بنیاد پژوهشی پارسه - پاسارگاد را در خود جای داده است.
برای بیان زیبا تخت جمشید واژه مناسبی نمیتوان یافت، گویی معماری این کاخ هم چون سمفونی یک موسیقی است و تمام بخشها با هم هماهنگ هستند، اما این زیبایی و هماهنگی پس از دو قرن در سال ۳۳۰ قبل از میلاد توسط اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد و تمام داراییهای آن به قول «پلوتارک» بر پشت ۰۰۰/۲۰قاطر و ۰۰۰/۵شتر به یغما رفت و چنین بود که نام تخت جمشید به همراه سازنده و ویرانکنندهاش به تاریخ پیوست.
[email protected]
منبع مطلب : donya-e-eqtesad.com
مدیر محترم سایت donya-e-eqtesad.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
بنیانگذار تخت جمشید کیست؟
تخت جمشید اثر برجستهی میراث فرهنگی بشری
مروری بر تاریخچه تخت جمشید
یونانیان تخت جمشید را”پرسپولیس” به معنای شهر پارسه مینامیدند. در زمان ساسانیان نیز آنرا “ست ستون” یا همان صد ستون میخواندند. اما نام اصلی تخت جمشید “پارسه کرته” است که اشاره دارد به پارسیان یکی از سه شاخه بزرگ قوم آریایی و به وجود آوردنده سلسله هخامنشی. درگل نوشتهها و نیز کتیبه در گاه سنگی تالار ورودی تخت جشید، از این مجموعه با عنوان “پارسه” یاد شده است. مجموعه تخت جمشید مهمترین پایتخت مقاومت هخامنشی در استان فارس و در نزدیکی شهر شیراز جای گرفته است.
این مجموعه باستانی شامل حصارها، کاخها، بخشهای خدماتی و مسکونی، نظامهای مختلف آبرسانی و بخشهای مختلف دیگری است.
تختجمشید به وسیله “داریوش اول” سومین شاه سلسله هخامنشی بنیان نهاده شد، اما تا زمان حیات وی کامل نشد و ساخت و سازها در دوره جانشینان او یعنی فرزندش “خشایارشا” و نوهاش “اردشیر اول” ادامه پیدا کرد. البته عملیات ساختمانی در تخت جمشید تا پایان دوره هخامنشی متوقف نگردید. اما عمده کارها در زمان سلطنت سه پادشاه یاد شده ، به انجام رسید. بنابراین هنوز هم در تخت جمشید بقایای بناهای نیمه کاره به چشم میخورد. یکی از این بناها دروازه بزرگی است که در ضلع شمال شرقی مجموعه قرار دارد.
استفاده از عدد پی در ساخت تخت جمشید
مهندسان هخامنشی در ساخت سازههای سنگی و ستونهای تخت جمشید که دارای اشکال مخروطی است، از عدد پی استفاده میکردند. آنها راز استفاده از عدد پی (۱۴/۳ ) را دو هزار و پانصد سال پیش کشف کرده بودند
عدد پی در علم ریاضیات از مجموعه اعداد طبیعی محسوب میشود. این عدد از تقسیم محیط دایره بر قطر آن به دست میآید. کشف عدد پی جزو مهمترین کشفیات در ریاضیات است. کارشناسان ریاضی هنوز نتوانسته اند زمان مشخصی برای شروع استفاده از این عدد پیش بینی کنند. عده زیادی، مصریان و برخی دیگر، یونانیان باستان را کاشفان این عدد میدانستند اما بررسیهای جدید نشان میدهد هخامنشیان هم با این عدد آشنا بودند.
تخت جمشیددر 57 کیلومتری شمال شیراز قرار داد و بر خلاف آنچه اغلب میپندارند، نه در محدوده شهر شیراز که در حوزه شهرستان “مرودشت” واقع شده است. این اثر باستانی در دامنه کوهی موسوم به “کوه رحمت” جای گرفته که در زمان هخامنشیان از تقدس مذهبی برخوردار بوده است. در واقع برای ساختن تخت جمشید، بخش بزرگی از دامنه کوه رحمت را تسطیح کرده و به صورت یک صفه درآوردهاند. این صفه 1770 متر از سطح دریا ارتفاع دارد و مشرف به دشت زیبا و آباد مرودشت است. مردم همواره از جبهه غربی وارد تخت جمشید میشوند که شیبی ملایم به سمت کاخ دارد و از این رو کمتر متوجه ارتفاع آن میشوند. اما از جبهه جنوبی و از درون دشت، تخت جمشید در جایگاهی بلند و بسیار پرابهت دیده میشود.
تخت جمشید چند ساله است؟
تخت جمشید در دوره زمامداری سلسله هخامنشیان(559 تا 333 پیش از میلاد) ساخته شده است. بررسیهای تاریخی نشان میدهد که ساخت این اثر سترگ معماری در سال 518 ب.م آغاز شد و بیش از یکصد سال به طول انجامید. بنابراین، اگر آغاز ساخت تخت جمشید را ملاک قرار دهیم، این اثر اکنون 2523 ساله است و اگر زمان تقریبی پایان ساختنش را در نظر بگیریم، 2423 سال عمر دارد.
ویژگیهای نقشها در تخت جمشید
در نقشهای تخت جمشید، درخت و گیاه و بیش از همه نیلوفر آبی و سرو که نماد تقدس است، دیده میشوند. گل نیلوفر که در تمام نقاط تخت جمشید حجاری شده میتوان نماد تمدن هخامنشی دانست. این گل که در اکثر تصویرها در دست پادشاهان و بزرگان است سمبلی از صلح و دوستی است. گفته میشود که 12 گلبرگ این گل بیانگر دوازده ماه است. تصویر زیاد گلها در تخت جمشید علاوه بر این که خوش بوئی و زیبائی این مکان را نشان میدهد، دلیلی بر بالا بودن سطح فرهنگ ایرانیان آن زمان نیز بودهاست وجود درخت سرو به دلیل سبزی و خرمی درختی بهشتی است. در نقش برجستههای پلکان آپادانا و کاخ تچر نماینده هر ملتی با یک درخت سرو از نماینده ملت دیگر جدا شدهاست. از نیلوفر نیز برای آرایش حاشیه نقشها و نیز پایه ستونها بسیار استفاده شدهاست. سر ستونها بیشتر آراسته به سر گاو و عقاب هستند. گاو نمادی از برکت و قدرت طبیعت بودهاست.
عقاب پرندهایست بلند پرواز که تصویر او بر درفش هخامنشیان نقش میشده است. از ویژگیهای هنر هخامنشی در تخت جمشید ساختن ایوانهای متعدد و قرینهسازی در طرح بنا و نقش برجستهها بودهاست. به عنوان نمونه در دروازه ملل در دو طرف ورودی دروازه گاوهای بالدار با صورت انسان کوچکترین تفاوتی ندارند و این امر نمایانگر هنر معجزه آسای هخامنشی است. ایرانیان در بنای تخت جمشید، هنر ملتها و سرزمینهای دیگر را با هنر سرزمین خود درآمیختند و هنری پدید آوردند که هنر عصر هخامنشی نامیده شد. شیوه معماری و تزئینی تخت جمشید، پس از سقوط هخامنشیان و در ایران و نیز خارج از ایران به ویژه در هند تقلید شد. امروز نیز از این شیوه معماری الهام گرفته میشود.
تختجمشید در سال 1979 میلادی از سوی سازمان فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به عنوان یکی از ده اثر برجسته میراث فرهنگی بشری به ثبت رسیده است . تخت جمشید از این نظر اهمیت دارد که بخش اعظم آن با تراشیدن قسمتی از کوه به وجود آمدهاست.
فرآوری :طاهره رشیدی
بخش تاریخ تبیان
منابع : 1- دنیای اقتصاد / 2- سایت علمی دانشجویان ایران/ 3- رشد
منبع مطلب : article.tebyan.net
مدیر محترم سایت article.tebyan.net لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.