انشا درباره اگر من به جای معلم خود بودم
انشا درباره اگر من به جای معلم خود بودم را از سایت پست روزانه دریافت کنید.
انشا درباره اگر من معلم بودم
انشا درباره اگر من معلم بودم
تحقیق مقاله یا انشا درباره اگر من معلم بودم
من اگر معلم بودم ، سعی می کردم با دانش آموزانم طوری رفتار کنم که مرا الگوی خود قرار دهند و سعی می کردم، هیچ مردودی را در کلاس نداشته باشم ، و کسی از نظر درسی ضعیف نباشد .
معلمی شغل شریفی است و درست گفته اند که « معلمی، شغل انبیاست » .
معلم ها باید از این جمله درس بگیرند و سعی کنند مانند انبیایی که در گذشته بودند، رفتار کنند
مانند پیامبر ما حضرت محمد (ص) که الگو و اسوه یی برای تمام جهانیان است گرچه هیچ وقت هیچ کس نمی تواند مانند ایشان باشد اما می تواند از ایشان الگو بگیرد و به دانش آموزان یاد بدهد .
من اگر معلم بودم آن شغل را بخاطر حقوقش انتخاب نمی کردم بخاطر اینکه نمی تواند موفق شود یعنی اگر کسی این کار را بکند نمی تواند بعدا رضایت دانش آموزان خود را بخوبی جلب کند .
معلمان نباید بد رفتار باشند چون ممکن است دانش آموزان از آن ها یاد بگیرند
برای اینکه معلمان این آینده سازان کشور را درست تربیت کنند رفتارشان درست شود البته همه این طور نیستند .
من اگر معلم بودم طوری دقیق و مفهومی درس می دادم
که هیچ سوالی پیش پا افتاده ای در ذهن دانش آموزان باقی نماند .
بخصوص درس های مفهومی مانند ، ریاضی ، فیزیک ، شیمی و زیست شناسی که مهمترین درس ها هستند ، معلمانی که مدرس این درس ها هستند
باید اهمیت بیشتری بدهند ، البته خوشبختانه دبیران این درس ها خوب هستند .
من اگر معلم بودم بیشتر به اخلاق دانش آموز اهمیت می دادم تا به درس آن ، چون اگر اخلاق دانش آموزی خوب باشد می تواند
درسش را هم بهتر کند و خودش را به رتبه های بالا برساند .
من اگر معلم بودم اگر دانش آموز ده سوال مهم از من بپرسد
ناراحت نمی شدم امروزه بعضی از دبیران اینطور نیستند .
اگر هم آن سوال راحت بود باید جواب بدهند چون آن سوال به نظر خودشان راحت است .
من اگر معلم بودم با دانش آموزان سخت رفتار نمی کردم و سعی می کردم
به آن ها بفهمانم که اخلاق نا شایست به شما هیچ نفعی ندارد .
من اگر معلم بودم دانش آموزان را به بازدید از محلی می بردم مثلا به آزمایشگاه درس های مختلف .
با این کار دانش آموزان بهتر می توانند درس خود را یاد بگیرند
تا آن ها هم کارشان را با جدیت تمام آغاز کنند .
معلم نباید بین بچه ها فرق بگذارد حال چه زرنگ باشد
چه ضعیف چه آشنا باشد چه غریب .
منبع مطلب : enshasara.ir
مدیر محترم سایت enshasara.ir لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
انشا اگر معلم بودم | ۱۲ انشا با موضوع اگر معلم بودید (ادبی و طنز)
انشا اگر معلم بودم | ۱۲ انشا با موضوع اگر معلم بودید (زبان ادبی و طنز)
انشا اگر معلم بودم : « اگر من معلم بودم چگونه با دانش آموزان رفتار میکردم ؟ چگونه مطالب درسی را بهتر به آنها می آموختم ؟ چگونه محیط کلاس درس را شاد تر و سرزنده تر میکردم ؟ » این سوالی است که خیلی وقت ها از طرف معلمان در قالب یک موضوع انشا مطرح میشود. ما اینجا ۱۲ نمونه انشا با این مضمون که اگر شما معلم بودید چگونه با دانش آموزان رفتار میکردید را در غالب های طنز و جدی و ادبی آماده کرده ایم که تقدیم حضور شما میکنیم .
موضوع انشا اگر معلم نگارش / ریاضی / ورزش / قرآن و … بودید
وقتی انسان ها کودک هستند فکر میکنند اگر مادر یا پدر باشند فلان کار را میکنند ، فلان رفتار را خواهند داشت ، فلان حرف را خواهند زد …اما وقتی روزی خودشان پدر یا مادر می شوند ، میبینند همه چیز سخت تر از چیزی بوده است که فکر میکرده اند و پدر و مادر هایمان برای کارهایی که انجام میدادند دلایل درستی داشته اند.
در مورد رابطه شاگرد و معلم هم همینطور است ممکن است حالا که ما دانش آموز هستیم فکر کنیم که یک معلم باید چنین و چنان باشد تا معلم خوب و مهربانی باشد اما واقعیت این است که کار معلم ها سخت تر و حساس تر از چیزی است که ما فکر میکنیم … با این مقدمه انشای خود را آغاز میکنم…
معلم ها برای سخت گیری و جدیت شان دلیل دارند و آن هم پیشرفت ماست . اگر از بیشتر آدم های موفق در مورد رمز موفقیت شان سوال شود یکی از عوامل داشتن اساتید و معلمان دلسوز و سخت گیر بوده است که آنها را وادار به تلاش و کوشش بیشتر کرده است .
معلم ها برای درس دادن های طولانی دلیل دارند ، دلیلش این است که آنها مجبورند حجم بسیار زیادی از مطالب را در دوره زمانی مشخصی به بچه ها یاد بدهند و مجبورند هر جلسه مطالب درسی زیادی را به بچه ها یاد بدهند.
معلم ها برای دادن تکالیف سخت و زیاد دلیل دارند ، دلیل آنها این است که ما با تمرین و تکرار و تکرار و تکرار روی درس ها مسلط میشویم . حتی درس های سخت را میتوان با تمرین و تکرار آموخت .
معلم ها برای این که گاهی خسته و بی حوصله باشند دلیل دارند ، خوب آنها هم مثل بقیه ما انسان هستند و ممکن است به خاطر مشکل بودن شغل معلمی و هزاران گرفتاری دیگری که دارند ناراحت باشند. نمیتوان از معلم ها توقع داشت که هیچ خطا و اشتباهی نداشته باشند.
این ها را گفتم که در نهایت بگویم « اگر من یک معلم بودم » تلاش میکردم مهربان باشم ، شاد باشم و کلاس شادی داشته باشم ، با همه دانش آموزان مثل هم رفتار کنم و بین آنها فرق نگذارم ، درس را با شیوه های شاد و جدید به بچه ها یاد بدهم تا از از آن لذت ببرند . به دانش آموزان به اندازه تکلیف بگویم ( نه کم نه زیاد ) که هم یاد بگیرند و هم زده نشوند . با حوصله و صبور باشم و طوری درس بدهم که نه فقط بچه های زرنگ کلاس که حتی بچه های تنبل هم به درس علاقمند شوند و آن را بیاموزند و مهم تر از همه این ها سعی میکنم به عنوان معلم خودم انسان خوبی باشم تا الگویی درست برای دانش آموزانم باشم و علاوه بر درسهایی مثل ریاضی و فارسی و علوم و نگارش و … به آنها درس چگونه زیستن بیاموزم..
اما همه اینها در خیال و تصور من است و ممکن است در عمل نتوانم به همه آنها جامه عمل بپوشانم . زیرا میدانم معلمی واقعا شغل سخت دشواری است و نیاز به عشق ، فداکاری ، ایثار و زحمت و تلاش فراوانی دارد که از عهده هر کسی ساخته نیست .
در پایان اینطور نتیجه میگیرم که حالا که دانش آموز هستم تلاش کنم معلم هایم را درک کنم ، آنها را ناخواسته اذیت نکنم و از صمیم قلب قدر دان زحمت های آنها باشم و اگر در آینده معلم شدم ، حرف هایی که امروز زده ام را فراموش نکنم وتلاش کنم کارم را به بهترین نحو انجام دهم.
منبع : دلبرانه
انشای خود را آغاز میکنم و در خیال خود می اندیشم که حالا یک معلم هستم ، به راستی اگر من معلم شوم چگونه معلمی خواهم بود ؟
اگر من یک معلم بودم همیشه سعی می کردم به موقع به مدرسه بیایم
وبه دانش آموزان محبت می کردم که آنها مرا دوست خود بدانند وازدرس خواندن لذت ببرند.
من اگر معلم بودم، شاگردم را سرکلاس جلو بچه ها تهدید نمی کردم تا غرورش را بشکنم
دوست دارم لبخند روی لبهای آنها باشند.
اگر شاگردان، شاد باشند من هم شاد خواهم بود
واگر یکی ازآنها مشکل برایش پیش آمد ه وغمگین است
مثل این است که برای من مشکل پیش آمده ومن بیشتر از آن ناراحت خواهم شد.
واگر بعضی موقع سخت گیری می کردم
دلیل آن را تذکر می دادم که این کار فقط بخاطر خود تان است.
من معلم هایم را خیلی دوست دارم و میدانم آنها همه تلاش خود را میکنند تا برای ما الگو های خوبی باشند و به ما درس زندگی بیاموزند و امیدوارم بتوانم قدردان زحمت ها و تلاش های آنها باشم .
ای نام تو بهترین سر آغاز ، بی نام توکی نامه کنم باز
انشای خود را با این حدیث زیبا آغاز میکنم که : « زکات علم ، آموزش دادن ونشر آن است .»
یکی از شریف ترین شغل ها،شغل معلمی است چه بسیار معلمانی که در راه یادگیری دانش آموزان از جان خود گذشته و دراین راه زحمت بسیار کشیده اند.اگر به تاریخ اسلام نگاه کنیم متوجه می شویم که بزرگترین معلمان ما، پیامبران وامامان ما بودند که مردم را به راه راست هدایت کرده و آن هارا بادین اسلام آشنامی کردند بی جهت نیست که می گویند،شغل معلمی شغل انبیا است. این موضوع می تواند بهانه ی باشد که ما دانش آموزان اززحمات معلمان خود قدردانی کرده و تا می توانیم رضایت و خوشنودی آنان را جلب نماییم .
من اگر معلم بودم ….
با نام خداوند هستی بخش که خود اولی معلم جهان است انشای خود را آغاز میکنم …
معلم را با حروفش ( میم ، عین ، لام ، میم ) باید صرف کنیم…
من اگر معلم شوم سعی خواهم کرد تمام این صفات را داشته باشم . اگر چه ممکن است خیلی سخت باشد اما تلاش خود را میکنم که مسئولیت خود را به نحو احسن انجام دهم . در پایان دعا میکنم همه ما دانش آموزن بتوانین قدر دان محبت معلمین خود باشیم .
به نام خداوند بخشنده مهربان
سخن گفتن از شغل سخت معلمی دشوار است اما من اگر معلم شوم تلاش میکنم اینچنین معلمی شوم :
معلمی یکی از بهترین وسخترین شغل ها به شمار می رود ، معلمان محترم با عشق وعلاقه درس میدهند . اگر معلمی وجود نداشت ویا اگر کسی حاضر نمی شد علم خودرا به دیکران بیاموزد مسلما الان این همه پیشرفت وتکنولوژی درزمینه های مختلف وجود نداشت واین همه آسایش،رفاه وسلامتی نبود .
معلمی یعنی ازخود گذشتگی، برباری،صداقت، محبت کردن. معلم یعنی حضرت محمد (ص) وامامان معصوم علیهم السلام. پیامبران بهترین وبزرگترین معلهای بشریت اند ایشان با ازخود گذشتگی وبه خطر انداختن جان شان دین خدا را به مردم جهان آموختند وبه آن ها یاد دادند که چگونه زندگی کنند.
من اگرمعلم بودم با زحمت وصبر واز خودگذشتگی ، دانش آموزان را به سوی جهان روشن، وعلم ودانش راهنمایی می کردم و درهای دانش وآداب درست زندگی کردن راه باز نمایم از جهالت و نادانی نجاتش می دادم وبسوی کارهای خوب راهنمایی می کردم وازکارهای بد باز می داشتم. همانند پیامبران الهی که راه زندگی وراه راست را به ما آموختند آموزش می دادم .
اگر معلم بودم به بچه های وطنم وهمشهریهای خودم درس میدادم وذره از نیاز های آن را برطرف سازم. به بچه های درس بدهم که آرزوی معلمی دارند. به آنها طوری درس دهم که ازدرس خواندن لذت ببرند وهیچ وقت ازیاد گرفتن ودرس خواندن دل سرد وخسته نشوند وباتمام وجودشان درس بخوانند.
در پایان من برای همه معلمان وشاگردان،آرزوی موفقیت می کنم وامید وارم که همیشه درحال پیشرفت وترقی درهمه زمینه ها باشند وبه امید آن روز که همه ما کشورمان را آباد وسربلند سازیم.
منبع :تبیان
معلمی شغل شریفی است و درست گفته اند که « معلمی، شغل انبیاست » . معلم ها باید از این جمله درس بگیرند و سعی کنند مانند انبیایی که در گذشته بودند، رفتار کنند مانند پیامبر ما حضرت محمد (ص) که الگو و اسوه یی برای تمام جهانیان است گرچه هیچ وقت هیچ کس نمی تواند مانند ایشان باشد اما می تواند از ایشان الگو بگیرد و به دانش آموزان یاد بدهد .
من اگر معلم بودم آن شغل را بخاطر حقوقش انتخاب نمی کردم بخاطر اینکه نمی تواند موفق شود یعنی اگر کسی این کار را بکند نمی تواند بعدا رضایت دانش آموزان خود را بخوبی جلب کند . معلمان نباید بد رفتار باشند چون ممکن است دانش آموزان از آن ها یاد بگیرند برای اینکه معلمان این آینده سازان کشور را درست تربیت کنند رفتارشان درست شود البته همه این طور نیستند .
من اگر معلم بودم ، سعی می کردم با دانش آموزانم طوری رفتار کنم که مرا الگوی خود قرار دهند و سعی می کردم، هیچ مردودی را در کلاس نداشته باشم ، و کسی از نظر درسی ضعیف نباشد .
من اگر معلم بودم طوری دقیق و مفهومی درس می دادم که هیچ سوالی پیش پا افتاده ای در ذهن دانش آموزان باقی نماند . بخصوص درس های مفهومی مانند ، ریاضی ، فیزیک ، شیمی و زیست شناسی که مهمترین درس ها هستند ، معلمانی که مدرس این درس ها هستند باید اهمیت بیشتری بدهند ، البته خوشبختانه دبیران این درس ها خوب هستند .
من اگر معلم بودم بیشتر به اخلاق دانش آموز اهمیت می دادم تا به درس آن ، چون اگر اخلاق دانش آموزی خوب باشد می تواند درسش را هم بهتر کند و خودش را به رتبه های بالا برساند .
من اگر معلم بودم اگر دانش آموز ده سوال مهم از من بپرسد ناراحت نمی شدم امروزه بعضی از دبیران اینطور نیستند . اگر هم آن سوال راحت بود باید جواب بدهند چون آن سوال به نظر خودشان راحت است .
من اگر معلم بودم با دانش آموزان سخت رفتار نمی کردم و سعی می کردم به آن ها بفهمانم که اخلاق نا شایست به شما هیچ نفعی ندارد .
من اگر معلم بودم دانش آموزان را به بازدید از محلی می بردم مثلا به آزمایشگاه درس های مختلف . با این کار دانش آموزان بهتر می توانند درس خود را یاد بگیرند تا آن ها هم کارشان را با جدیت تمام آغاز کنند .
در آخر من اگر معلم بودم هیچ وقت و هیچ وقت بین دانش آموزانم فرق نمیگذاشتم ، معلم نباید بین بچه ها فرق بگذارد حال چه زرنگ باشد چه ضعیف چه آشنا باشد چه غریب .
منبع : انشا سرا
معلمی شغل انبیاست. شغلی که عشق می خواهد و چیزی جز صبر و شکیبایی و لطف و محبت نمی طلبد به گونه ایی که بدون این خصوصیات تحمل این شغل بسیار سخت و یا به تعبیر دیگر غیرممکن است.
چه معلم ریاضی باشی و چه معلم فیزیک و فارسی.. هر کدام به نوبه ی خود سختی و مشکلات خاص خود را دارد و هر کدام در رشته ی مخصوص خود دارای مهارت و سر رشته می باشند اما اگر من یک معلم بودم آن هم معلم نگارش، به دانش آموزان خود موضوع آزاد را واگذار می کردم که ذهنشان پرواز کند و در نهایت در موضوعی که مورد علاقه ی آن هاست فرود بیاید و با تمام عشق و محبتشان از آن بنویسند .
یا که برای آن ها موضوع طبیعت را انتخاب می کردم تا قدر طبیعت را بدانند و از آن درست استفاده کنند و یا می گفتم که در مورد خانوادهایشان بنویسند که کمی بیش تر به آن ها دقت کنند و با تمرکز و دقت به جزء جزء کارهای آن ها تمام رفتار و حرکاتشان را در ذهن خود ثبت کنند و برای همیشه از آن خارج نکنند و یا می گفتم که انشایی با موضوع خداوند بنویسند که کمی بیش تر شکرگذار آفریدگار خود باشند و قدر نعمت های بی کرانش را بدانند.
معلم نگارش بودن شغلی است پر از لحظات متفاوت و متنوع که می توان با هر جلسه به کلاس رنگ و بویی خاص بدهند به طوری که دانش آموزان هرگز از آن کلاس خسته نشوند و همیشه برایشان حس تازگی به همراه داشته باشد.
اگر من معلم نگارش بودم بعضی از جلسات برای دانش آموزان چند پاراگراف از کتابی را می خواندم و آن ها را مشتاق به خرید آن و خواندن ادامه ی آن می کردم تا در آن صورت سنت کتاب خواندن را رواج می دادم و یا برایشان یک داستان کوتاه می خواندم تا با نوشتن و خواندن داستان آن ها را آشنا کنم .
یا به آن ها توصیه می کردم که خاطرات روزمره شان را بنویسند تا با این کار هم ذهنشان را باز می کردم و هم آن ها را تشویق به نوشتن می کردم و یا فایده ی دیگر آن این است که بعد از گذر سال ها با خواندن آن خاطرات دفتر زندگیشان را ورق بزنند تا با یادآوری آن لحظات و حس های درونشان لبخندی شیرین را مهمان لب هایشان کنند و یا اشتباهاتشان در گذشته از تجربیات بدست آورده یشان را یادآور شوند و باری دیگر در ذهن خود این عبرت را یادآور شوند تا باری دیگر آن را تکرار نکنند.
همان طور که گفته شد معلم بودن اصلا کار آسانی نیست بلکه بسیار شغل پر زحمتی است که با لبخند دانش آموزانتان می خندید و با گریه ی آن ها غمگین می شوید و با پیروزی و موفقیت آن ها شاد مان می شوید و از شکست آن ها اندهگین. حال اگر معلم نگارش باشید که باید علاوه بر تحمل همه ی این ها و علاوه بر آموزش درسی آن ها باید به آن ها درس زندگی و عشق نیز دیکته کنید. این است که بیش از پیش این شغل را سخت می کند و قبول این مسئو.لیت بزرگ را دشوارتر.
enshabaz.ir
با نام خدا انشای خود را در مورد این که اگر من معلم نگارش بودم چکار میکردم به زبان طنز آغاز میکنم.
بیشتر معلم های انشا بد اخلاق هستند
و وقتی که به چهره ی آن ها نگاه میکنیم هرچه میخواستیم بنویسیم را از یاد می بردیم.
اگر من معلم انشا بودم ، وقتی وارد کلاس می شدم
به دانش آموزان اجازه می دادم اگر خوابشان می آمد بخوابند ،
اگر دلشان میخواست صحبت کنند صحبت کنند ،
اگر گرسنشان بود خوراکی بخورند ،
آهنگ بخوانند ، دست بزنند ، برقصند و…
خلاصه کلاس را روی سرشان بگذارند.
آن هارا مجبور میکردم که انشا هایشان را طنز بنویسند .
برای کسی منفی نمیگذاشتم .
برای امتحانات به آنها تقلب میدادم
و دست توی برگه هایشان می بردم تا نمره هایشان بیست بشود .
نتیجه میگیریم معلم خوب معلمی است که همیشه با بچه ها دوست باشد ، به سخت نگیرد و بگذارد به همه دانش آموزان خوش بگذرد. با تشکر : )
وبلاگ کیهان
شاید اگر روزی بتوانیم سیری در تفکرات یک دانش آموز هنگام گوش کردن به درس معلم خود در کلاس داشته باشیم می توانیم از این راه به درون مغز او رخنه کنیم و تا حدودی بفهمیم در چه اندیشه ای سیر می کند و با چه دیدی نسبت به معلم خود هنگام تدریس می نگرد و در این تفکرات با خود می اندیشد:
اگر من جای معلمم بودم :
درس را با بیان بهتری به شاگردانم تدریس می کردم
کلاس را هر چه شاداب تر می کردم
به دانش آموزانم تکلیف زیادی نمی دادم
درس ریاضی را با قصه و با بیانی ساده و لبخند تدریس می کردم
و خشکی و کسالتی درس ریاضی را با بیانی شیرین می گفتم و …..
وبلاگ سماء تا سما
قلم را در دست میگیرم به دور دست ها نگاه میکنم و خود را به عالم خیال می سپارم در خیال خود روزی را تصور میکنم که بزرگ شده ام و شغل معلمی را برای خود انتخاب کرده ام حالا از خود سوال میکنم حالا که معلم هستی دوست داری چگونه معلمی برای دانش آموزان خود باشی ؟ و این پاسخ من به این سوال است :
من دوست دارم بچه ها رادعوا نکنم اما اگر دعوا نکنم انها نمی ترسند و درس نمی خوانند.
اگردرس نخوانند هم من و مامان ها و باباهایشان را هم اذیت وناراحت می کنند .
بعضی از دانش اموزان شاید وخواهریا برادر کوچک دارند
و برای آن ها می خواهند بهانهای گیر بیاورند
و وقتی که میروند خانه با برادریا خواهر هایشان بازی می کنند
وشایدهم به بیرون بروند و بازی کنند حتی وقتی که امتحان دارند .
من دوست دارم پول زیادی داشته باشم و به نیازمندان کمک کنم
که یک مدرسه به نام مدرسه ی یار مهربان باز کنم
تا بچه های نیازمندان بتوانند به این مدرسه ای که پول نمی گیرند بیایند.
وبلاگ نیلوفر
با نام خداوند هستی بخش انشای خود را شروع میکنم و در مورد این که اگر روزی معلم نگارش باشم چگونه معلمی خواهم بود و چگونه با دانش آموزان برخورد خواهم کرد انشا مینویسم .
من اگر معلم نگارش بودم به دانش آموزانم انشاهایی با موضوعات تخیلی می گفتم تا قدرت تخیلشان را بسنجم و آن ها را در نوشتن انشا توانمند کنم. اصلا معلم هر درسی هم که باشی در هر صورت، معلمی شغل خوبی است زیرا با دانش آموزان در ارتباط هستی و می توانی آن ها را به موجوداتی خلاق تبدیل کنی.
من دوست دارم اگر یک روز معلم نگارش شوم، فضای کلاس را آنقدر مهیج و بانشاط کنم که دیگر تمام عشق شاگردانم زنگ انشا شود و دیدن من! حس معلم بودن حس بسیار خوبی است که حتی هنگام فکر کردن به آن لبخند بر لبانم می نشیند.
معلم نگارش بودن یعنی یک دنیا عشق و علاقه نسبت به زنگ های زیبا و خاطره انگیز انشا در کنار شاگردان خوش ذوق و هنرمند مدرسه. اگر معلم نگارش بودم، در زنگ نگارش وقتی نوبت خواندن انشای هر کسی می شد، کلاس را مملو از سکوت و آرامش می کردم تا دانش آموز عزیزم با آرامش خاطر، انشای خود را با صدای بلند و رسا بخواند.
هیچ گاه اجازه نمی دادم دانش آموزان دیگر انشای آن دانش آموزی را که روی سکو رفته است را مسخره کنند یا به او توهین کنند بلکه به آن ها می آموختم که به انشا و شخصیت دوستانشان احترام بگذارند تا فضای کلاس سرشار از عشق و محبت شود.
درپایان امیدوارم اگر واقعا یک روز معلم شدم حرف های این انشا را فراموش نکنم و واقعا معلم خوب و مهربانی برای دانش آموزانم باشم … به امید آن روز …
دانش چی
من اگر بخواهم به این موضوع فکر کنم که اگر معلم نگارش بودم عملکردم چه بود برای بهبود وضعیت دانش اموزان ، و اینکه دانش اموزان انشایی که مینویسند به دل خود و معلم بنشید شاید فکر اساسی درباره ان میکردم.
من اگر معلم نگارش بودم قبل از هرکاری سعی میکردم رابطه خوبی بادانش اموزانم داشته باشم چون قدم اول را برای موفقیت دانش اموزم ارتباط خوب خود باانان میدانم وقتی توانستم قدم اولم را بردارم و با انان رابطه خوبی برقرار کنم بعد ارامش کلاس را باید حفظ کنیم تا درارامشی که در ذهن انان و کلاس ایجاد می شود.
معنی انشا نوشتن را بیان میکنم اینکه دانش اموز با معنی انشا اشنا شود انشا به معنی ایجاد کردن ، ابداع و خلق کردن است و نیز به معنی نظم دادن به فکر و ذهن ، وقتی در ذهن خود یا یک فکری در اندیشه خود داریم را بتوانیم با رسا و شیوایی ان را بیان کنیم و انچه را که به راحتی بیان می کنیم بتوانیم بنویسیم و با نوشتن ان را انتقال دهیم کمک بزرگی در انشا نویسی خود کرده ایم .
در گام بعدی که بسیار مهم است از نظر خودم تخیل واستدلال قوی می باشد یعنی اینکه تخیلات خود را قدرت بدهیم تا با کمک این تخیلات بتوانیم انشایی زیبا بنویسیم یعنی اینکه زندگی را از نگاهی دیگر ببینیم و حسی نو داشته باشیم اما انشا با واژه ها و کلمات به وجود می اید بنابراین نکته ی مهمی این است که در لغات فارسی نیز مهارت داشته باشیم تا به وسیله لغات واژه ها و کلمه های زیادی در دست داشته باشیم .
و اینکه بتوانیم از زبان یک درخت حرف بزنیم یا یک اشیای دیگر وقتی توانستیم این کار را انجام بدهیم یعنی قوه ی تخیل ما بسیار قوی است ، انشای ادبی بنویسیم تا ادبیات خودرا تقویت کنیم و درکل وقتی ادبیات تقویت شود ما انشایی زیباتر خواهیم نوشت در انشا نویسی فهم و درک هم کلاسی خود را همیشه در نظر بگیریم چرا که به لذت بردن انان و فهم انان نیاز داریم چون اگر دانش اموزان یک کلاس از یک انشا لذت کافی را ببرند یقینا در یک جامعه ی بزرگتر نیز افرادی لذت خواهند برد اگر معلم نگارش بودم بعد از اموزش هایی که دادم به همه ی دانش اموزان یک تکلیف انشا میدادم تا بنویسند یقینا تغییرات بسیار زیادی خواهند داشت.
پس نتیجه میگیریم حتی برای انشا که موضوع ساده ای است برای خیلی از ماها باید وقت بگذاریم و اموزش کافی را درباره ان ببینیم تا انشایی که مینویسیم لذت بخش باشد.
منبع : همیار تو
در خیال خود تصور کنید که یک معلم انشا هستید حال با دانش آمزان چگونه رفتار میکنید ؟ برای آموزش بهتر مطالب درسی چکار میکنید ؟ این سوالات موضوع انشای امروز من است .
من اگر یک معلم نگارش بودم کلاس را به یک مکان گفتگو و تبادل نظر تبدیل می کردم
تا دانش آموزانم از حضور در کلاس لذت ببرند .
سعی می کردم که نه معلم بلکه دوستی مهربان برای آن ها باشم .
کاری می کردم که آن ها مرا دوست راز نگه دار خود بدانند .
سعی می کردم درس را به گونه ای برای آن ها لذت بخش کنم
که در طول هفته برای کلاس من لحظه شماری کنند.
کاری می کردم که درس خواندن و انشا نوشتن را برای آن ها کاملا لذت بخش کنم .
مثل یک داور ابتدا به آن ها تذکر می دادم و بعد آن ها را جریمه می کردم .
کاری می کردم که مشقت های درس را برای آن ها تبدیل به نشاط کنم .
در حد توانم آن ها را در درس های دیگر راهنمایی می کردم .
آن ها را به اردو می بردم و در پایان از آن ها می خواستم از
چیزی که در طول اردو دیده اند ، انشا بنویسند .
در پایان اگر معلم انشا شدم همین موضوع را به آن ها می دادم و به دقت به نظرات آن ها گوش می دادم و در نهایت سعی می کنم علاوه بر درس از سایر نکاتی که در زندگی آینده آن ها نقش دارند ، سخن بگویم .
منبع مطلب : delbaraneh.com
مدیر محترم سایت delbaraneh.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
اگر من بجای معلّم بودم
یاد روزهای دانش آموزی بخیر .
یاد داری زمانی را که در کلاس درس بعنوان شاگرد نشسته بودیم .چه ارزوها وخیال بافی های داشتیم .
اگر من بجای معلّم بودم ،با بچه ها ارتباط بهتری داشتم .
اگر من بجای معلّم بودم ،درس را با لبخندوبانام خداودعای فرج شروع می کردم .
اگر من بجای معلّم بودم ،کم تر شاگردان ضعیف را تحقیر می کردم .
اگر من بجای معلّم بودم ،بچه ها را در تدریس شریک می کردم ویک بند خودم متکلم وحده نبودم .
اگر من بجای معلّم بودم ، هیچ وقت به خودم اجازه نمی دادم به دانش آموزا توهین کنم
اگر من بجای معلّم بودم ، قبل از هر حرفی فکر می کردم که اگه این حرف رو کسی به خودم می زد ناراحت می شدم یا نه .
اگر من بجای معلّم بودم ،همیشه سعی کردم برای دانش اموزم شخصیت قائل باشم. براش بزرگتر نباشم بلکه دوستش باشم.
اگر من بجای معلّم
بودم ،سعی می کردم توی نمره دادن به بچّه ها خیلی دقّت
کنم و حقّ کسی رو ضایع نکنم .
اگر من بجای معلّم
بودم ،سعی میکردم
با رفتارم کاری کنم بچه ها به درسی که دارم یادشون میدم علاقه پیدا کنند، چون خودم
این تجربه رو داشتم که اگه معلمی رو دوست داشتم اون درس رو هم علاقه داشتم اما اگه
سال بعد همون درس را یه معلمی میداد که یجورایی حالگیر بود اصلاٌ اون درس رو دوست
نداشتم
اگر من بجای معلّم بودم ،سعی می کردم جوری با دانش آموزام رفتار نکنم که سال دیگش برای این که معلمشون نباشم نذر و نیاز نکنن و وقتی منو می بینن تنشون نلرزه
اگر من بجای معلّم بودم ،از اول با مهربونی با بچه ها رفتار می کردم و کلاسم رو با دعا و قرآن شروع می کردم
اگر من بجای معلّم بودم ،سعی می کردم اگه چیزی خارج از کتاب به بچه ها یاد میدم یا بیشتر از حد معمول توضیح میدم دیگه سر بچه ها منّت نذارم و هی نگم معلمای دیگه این جوری نمی کنن ... وظیفه من نیست این جوری درس دادن ... متوجه هستین که دارم زیاد تر براتون توضیح میدم و ...
اگر من بجای معلّم بودم ،سعی می کردم زود رنج نباشم و الکی با دانش آموزام بحث نکنم و قهر هم نکنم و منّت هم سرشون نذارم
اگر من بجای معلّم بودم ،.........
اکنون معلمیم و خاطرات گذشته را در ذهن داریم بیایید کاری کنیم که حداقل دانش آموزان ما این آرزو ها را نداشته و در ذهن وخیال خویش ایرانی آباد وسربلند را آرزو کنند .
منبع مطلب : makhj.blogfa.com
مدیر محترم سایت makhj.blogfa.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
ناشناس : اگر ب جای معلم خود بودم و هیچی ننوشته
فرشته اسماعیلی : بنظرم خوب نبود چرا یکم بدرد آدم ها میخوره ولی اصلن درباره ی اینکه اگر جای معلم خودم باشم چیزی ننوشته بود😖😖😏😏😏🙁😞😠
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
ناشناس : این متن برای انشا خوبه
فاطمه : سلام
خوب بود : عالللللی
رها : 😂
ناشناس : عالی 🌷 🌷⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘💚💚💚💚💚
سینا : عالی
ابوالفضل : عالی
عالی
خیلی عالی بود
خیلی عالی بود
عالی بود عالی
♥️♥️
خوب
خیلی عالی است
عالی
عالی
عالی
عالی بود
عالی
بد نبود 😒😕
سلام
اپذوارتا
😍
عالی
خبه
یادمان
خیلی به دردم خورد ممنون🤎💝💙😘
عالی
من ایکنا و نیکا و نیکا و
عالی مغ سوسن متن های اول
ممنون ازتون دوستان
عالی مغ سوسن متن های اول
ممنون ازتون دوستان
عالی مغ سوسن متن های اول
ممنون ازتون دوستان
خوب
عالیه😍
خوبه جالبه
سلام من الناز هستم نظری ندارم
من داخل این خیلی خوشم می یباد
♥♥عالی
دستتون دردنکنه خیلی دوست داشتم
حتماً بقیه هم این انشا زیبارو بخوانند
با تشکر🙏🏼🙏🏼🙏🏼
من اگر معلم بودم با همه دانش آموزان مهربان بودم ،بین آنها فرق نمی زاشتم،تکلیف نمی دادم
عالی
عالی بود خیلی زیبا بود
عالی بود خیلی ممنون من که خیلی رازیم🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
این متن برای انشا خوبه
عالی 🌷
🌷⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘💚💚💚💚💚
معلمی شغل انبیاست
ن
خوب هست
عالیییییییی
عالییییییی
من خیلی این انشارا دوست دارم
من خیلی این انشارا دوست دارم
دغنذذذااذذر
خیلی انشاء های زیبایی دارین
ممنون
خوبه
خوبه
عالللللی
ل
خیلی خوبه من که از این سایت خوشم میاد
خیلی خوبه
عالی بود
عالییییی❤❤❤
عالیییییییبیبی
ممنون
عالی
اره
بدتر ریدیم بابا 🤬🤬😑😑
عالی میگی کسافت
درست میگی کمیل جان
لطفا یک جوری بنویسید که معلم ها نفهمند
ماگرتا بهترینه
خوب
یو
ثو
عای
خوب
سلام خوبی من از این انشاء
سلام خوبی من از این انشاء خ
سلام خیلی نوشته ها کوتاه هست کاشکی دو بند بود به غیر از دو بند به درد نمیخوره
و بعضی از چیزهای رو اگر بنویسیم معلم هامون ناراحت میشن
اگر من بجای معلم خودم بودم...
خاانخیتبسعحهجبجعب۶لهلخلخل
خیلی خوب است
عالی
بدک نبود
بد نبود
خیلی عالی بود من با این نمره ۱۰ تا ۱ شدم ۱۰ عالی هست
اکثر دوستام شدن ۸
خیلی خیلی خوب بود
حناا
خوبه
عالی
عالی
سلام صبح بخیر من انشا درمورد اگر من به جای معلم بودم
اگر من به جای معلم بودن
زتبقع ط
بنظرم خوب نبود چرا یکم بدرد آدم ها میخوره ولی اصلن درباره ی اینکه اگر جای معلم خودم باشم چیزی ننوشته بود😖😖😏😏😏🙁😞😠
اگر ب جای معلم خود بودم و هیچی ننوشته
والا من نمیددنم چی بگم😐😐😐😐😐😐
سلام
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
ح