آیه تطهیر در مورد چه کسانی نازل شده است
آیه تطهیر در مورد چه کسانی نازل شده است را از سایت پست روزانه دریافت کنید.
آیه تطهیر
آیه تطهیر (احزاب: ۳۳) به اراده خداوند بر پاکی اهل بیت(ع) از رجس و پلیدی اشاره میکند. متکلمان و عالمان دینی شیعی برای اثبات معصوم بودن امامان شیعه(ع) به این آیه استناد میکنند.
مفسران درباره مصادیق اهل بیت در این آیه، اختلاف نظر دارند. برخی مصداق آن را امام علی(ع)، حضرت زهرا(س) و حسنین(ع)، گروهی مصداق آن را همسران پیامبر(ص) و برخی نیز اشخاصی که زکات دادن به آنها حرام است را مصداق این آیه دانستهاند.
متن آیه
آیه تطهیر به بخشی از آیه سی و سوم سوره احزاب اشاره دارد:
شأن نزول
در برخی احادیث آمده است این آیه در خانه ام سلمه همسر پیامبر(ص)، نازل شده و هنگام نزول آن علاوه بر پیامبر(ص) علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) هم حاضر بودند. در این هنگام پیامبر(ص) پارچهای خیبری (کساء) را که بر آن نشسته بود، بر روی خود و علی(ع) و فاطمه(س) و حسنین(ع) کشید و دستها را به سوی آسمان بالا برد و گفت: "خدایا! اهل بیت من این چهار نفرند. اینان را از هر پلیدی پاک گردان". ام سلمه از پیامبر(ص) پرسید آیا من نیز در شمار اهل بیت(ع) قرار دارم که پیامبر(ص) پاسخ داد تو از همسران رسول خدایی و تو (بر راه) خیر هستی.[۱]
عصمت اهل بیت
این آیه به دلیل قسمت دوم آن به «آیه تطهیر» شهرت دارد[۲] و بر پاکی و عصمت اهل بیت دلالت میکند.[۳] درباره اینکه چگونه آیه تطهیر بر طهارت و پاکی اهل بیت دلالت میکند گفته شده است:
معنای رجس
درباره معنای «رجس» مفسران اختلاف نظر دارند و برای آن معانی مختلفی ذکر کردهاند، از جمله: گناه، فسق، شیطان، شرک، شک، بخل، طمع، هوای نفس و بدعت.[۵] عالمان و مفسران شیعه، پاک کردن اهل بیت(ع) از رجس را به معنای عصمت از گناهان و توفیق طاعت دانستهاند.[۶]
در برخی منابع شیعه و اهل سنت آمده که پیامبر(ص) در توضیح این آیه گفتهاند: «من و اهل بیتم از گناه طاهریم.»[۷] حضرت علی(ع) نیز در ماجرای فدک با استناد به این آیه منزه بودن از گناه حضرت زهرا(س) را اثبات مینماید.[۸]
مصداق اهل بیت
مفسران درباره مصادیق اهل بیت در این آیه، اختلاف نظر دارند. برخی مصداق آن را امام علی(ع)، حضرت زهرا(س)و حسنین(ع) و گروهی مصداق آن را همسران پیامبر(ص) یا اشخاصی که زکات دادن به آنها حرام است، دانستهاند.[۹] برخی از این نظرات بدین شرح است:
نظر اول: بسیاری از صحابه، مراد از اهل بیت را علی(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) و حسین(ع) دانستهاند. انس بن مالک، ابوسعید خُدْری، ام سلمه، عایشه، سعدبن ابی وقّاص، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن عباس، به این نظر معتقد هستند. از امامان شیعه(ع) نیز احادیثی در تأیید این نظر نقل شده است.[۱۰]
مفسران شیعه از جمله طبرسی و علامه طباطبایی نیز معتقدند، این آیه در شأن اصحاب کساء نازل شده و در میان شیعیان به حد تواتر رسیده است.[۱۱] همچنین، از امامان شیعه احادیثی نقل شده است که اهل بیت(ع) علاوه بر پنج تن، دیگر امامان شیعه نیز هستند.[۱۲]
طبق چندین روایت از کتاب مسند احمد بن حنبل، پیامبر(ص)، مصداق آیه تطهیر را فاطمه(س)، علی(ع) و فرزندانش بیان کرده است.[۱۳] احمد بن حنبل همچنین در فضائل الصحابه، روایت میکند که پیامبر(ص) به مدت ۶ ماه هنگام خروج برای نماز صبح، به در خانه فاطمه(س) که میرسید صدا میکرد:ای اهل بیت! نماز! نماز!ای اهل بیت! «خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».[۱۴]
ابن کثیر، از علمای اهل سنت نیز، در تفسیر آیه تطهیر، روایتی از امام حسن (ع) نقل میکند که وی بر منبر گفته است: «ما آن اهل بیتی هستیم که خدا دربارهشان این آیه را فرموده است». ابن کثیر همچنین از امام سجاد(ع) نیز نقل میکند که در پاسخ مردی از شام گفته است: «ما مصداق این اهل بیتیم».[۱۵]
نظر دوم: به باور برخی، مراد از اهل بیت، همسران پیامبر(ص) هستند؛ زیرا سیاق آیه در بیان احوال ایشان است. از عِکْرِمَه مولای ابن عباس و مقاتل بن سلیمان احادیثی با این مضمون نقل شده است؛[۱۶] ولی مفسران شیعی معتقدند، طبق ظاهر آیه تطهیر، مراد از اهل بیت(ع)، علی(ع)، فاطمه(س) و حسنین(ع) هستند، زیرا اگر منظور همسران پیامبر باشد، باید به جای "عَنکُم"، "عَنکُنَّ" و به جای "یطَهِّرَکُم"، "یطَهِّرَکُنَّ" میآمد.[۱۷]
مفسران شیعی همچنین در پاسخ به این پرسش که چگونه در این سوره، وسط بیان وظایف زنان پیامبر(ص) مطلبی گفته شده که شامل زنان پیامبر(ص) نمیشود، گفتهاند؛ این گونه سخن گفتن، در روش فصیحان عرب، شناخته شده است و در قرآن به آیات فراوان برمیخوریم که در کنار هم قرار دارند، ولی از موضوعات گوناگونی سخن میگویند و از روایات استفاده میشود که این بخش جداگانه نازل شده، ولی هنگام گردآوری قرآن در کنار هم قرار داده شده است.[۱۸]
نظر سوم: به باور زید بن اَرْقَم، صحابی پیامبر(ص)، مراد از اهل بیت کسانی هستند که خداوند زکات دادن به آنان را حرام گردانیده است و آنان از نزدیکان پیامبر(ص)، از قبیل آل علی و آل عقیل و آل جعفر بن ابی طالب هستند و منظور از تطهیر، پاک گردانیدن از دریافت و مصرف صدقه و زکات، است.[۱۹]
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
پیوند به بیرون
منبع مطلب : fa.wikishia.net
مدیر محترم سایت fa.wikishia.net لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
آیه تطهیر
بخش دوم آیه 33 سوره احزاب/33 به «آیه تطهیر» شهرت یافته است:[۱]
اهمیت آیه تطهیر
آیه تطهیر صرف نظر از اینکه در شأن چه کسانی نازل شده باشد گویای فضیلتی بی نظیر برای آن افراد است. به همین جهت مجادلههای کلامی فراوانی پیرامون این آیه شریفه در گرفته است. شیعه با استناد به متن آیه و نیز روایات شأن نزول برخی از اصول بنیادین مذهب تشیع مانند امامت و عصمت اهل بیت علیهمالسلام را استوارتر ساخته و در مقابل اهل سنت با مناقشه در تفسیر آیه سعی در بی اثر نمودن تفسیر شیعی از این آیه نموده اند.امامان شیعه همواره به این آیه مباهات کرده و آن را دلیل حقانیت خود می دانستند. امام امیرالمومنین(ع) در روز شورا با توجه به این آیه فرمود: «شما را به خدا قسم می دهم، آیا در میان شما کسی هست که آیه تطهیر درباره او نازل شده باشد؟؛ آن هنگام که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم من و فاطمه و حسن و حسین را زیر عبای خیبری گردآورد و گفت: خدایا! این ها اهل بیت من هستند، پس رجس و پلیدی را از ایشان دور کن و پاک و مطهرشان گردان. اعضای شورا همگی جواب دادند: نه![۲] امام حسن(علیه السلام) هم پس از پذیرش صلح، در سخنرانی خود در حضور معاویه ضمن برشماری فضایل و کمالات خاندان خود، به این حادثه تاریخی اشاره کرده است» [۳]
کلمات آیه
إِنَّما
این آیه با «إِنَّما» که به تصریح لغویان برای حصر است، آغاز شده و انحصار اراده الهی به آنان را بیان میکند. تقدیم جار و مجرور (عنکم) بر مفعولٌ به (الرجس) و نیز اعراب نصب (أهلالبیت) که مفید اختصاص است، بر این تأکید میافزاید.
یرید
واژه «یرید» فعل مضارع است از «أراد» که ثلاثی مجرد آن «رود» است و «رود» به معنای طلب همراه با اراده و اختیار به کار می رود.[۴] راغب اصفهانی چـنین مـیگوید:«هر گاه گفته شود: اراد الله؛ خدا اراده کرده است، معنایش آن است که خدا حکم کرده چنین باشد، در حـالی که چـنین نـبوده است».[۵]
الرجس
رجس به معنای پلیدی است. گاه بر پلیدی ظاهری و مادی اطلاق می شود و گاه در پلیدی معنوی اطلاق می شود و گاه در هر دو به کار می رود.[۶]
اهل البیت
واژه اهل در لغت به معنای «انس و قرابت» آمده است[۷] و واژه بیت به معنای محل سکونتو جای بیتوته است [۸]. اصل «اهل بیت» در لغت به معنای «خویشاوندان فرد» است که با او قرابت و خویشاوندی داشته باشند[۹] ولی به طور مطلق در معنای عام تری که شامل تمامی افرادی که در نسب, دین, مسکن , وطن و شهر با فردی شریک باشند نیز استعمال شده است[۱۰] این واژه در اصطلاح قرآن , حدیث و علم کلام به معنای خانواده پیامبر گرامی اسلام(ص) آمده است.
یطهرکم تطهیرا
خـلیل بـن احمد الفراهیدی مینویسد: «تطهّر (به معنایی) پاکی و تنزه و خویشتن داری از گناه و معصیت است.»[۱۱] راغـب اصـفهانی در مـفردات خود چنین مینویسد: «طهارت دو گونه است: طهارت و پاکی جسم، و طهارت و پاکی نفس که عامة آیات قرآن کریم بـر این دو مـعنا حـمل میشود.» [۱۲] لمة «تطهیراً» که در پایان آیه تطهیر به صورت مصدر ذکر شده، طبق قواعد زبـان عـربی بیان کننده نوعی تأکید است و به تطهیر اهل بیت (ع) مربوط میشود. بنابر این، منظور از «یُطهرکُمْ تَطْهِیراً» در آیة مـورد بـحث، تطهیر جسمیو روحی کامل اهل بیت(ع) مورد خطاب است.
مضمون آیه
این آیه شریفه بیان می کند که اراده خداوند بر این امر تعلق گرفته است که اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله از هر رجس و پلیدی پاک باشند. تعبیر «یُطهِّرکُم» در پی «لِیُذهِبَ عَنکُم الرِّجسَ» تأکیدی بر طهارت و پاکیزگی به دنبال دور شدن پلیدیها است و «تَطهِیرًا» که مفعول مطلق است نیز تأکیدی دیگر برای طهارت به شمار میرود. «الرِجسَ» که با الف و لام جنس است، هر گونه پلیدی فکری و عملی اعم از شرک، کفر، نفاق و جهل و گناه را دربر میگیرد.[۱۳] اما چنانکه بیان شد شیعه و اهل سنت در تفسیر این آیه اختلاف کرده اند این اختلاف عمدتاً پیرامون دو مبحث است.
در ادامه به بررسی این دو مطلب خواهیم پرداخت.
اراده تکوینی یا تشریعی
اراده تکوینی ارادهای است که به فـعل خـود خداوند تعلق می گیرد، بنابراین تخلف از آن امکان ندارد و تحقق آن حتمی است. مانند این که خداوند اراده کرد آتش بر ابراهیم علیهالسلام سرد و بیضرر شود و این اراده بیدرنگ محقق شد. در قرآن کریم اراده تکوینی خداوند اینگونه توصیف می شود: ««إِذَا أَرَادَ شَیئًا أَن یَقولَ لهُ کُن فَیَکون»»[۱۴]
اراده تشریعی خداوند ارادهای است که به فعل بندگان تعلق میگیرد. بنابراین تحقق آن حتمی نیست؛ مانند اراده و خواست خداوند در انجام واجبات و پرهیز از محرمات که ممکن است در موارد فراوانی محقق نشود.
اگر اراده خداوند در این آیه تکوینی باشد معنای آیه آن است که خداوند خود اهل بیت پیامبر علیهم السلام را از هر رجس و پلیدی پاک و طاهر نموده است و این امر قطعاً محقق شده است [۱۵]و اگر اراده تشریعی باشد معنای آیه آن است که خداوند اراده نموده است که اهل بیت علیهم السلام با انجام طاعات و عبادات و ترک محرمات از هر رجس و پلیدی پاک گردند.
علمای شیعه تکوینی بودن اراده خداوند در این آیه به دلایل زیر محرز میدانند:
اهل بیت چه کسانی هستند؟
در این که اهل بیت در این آیه چه کسانی هستند آراء مختلفی وجود دارد: همه مفسران شیعه[۱۸] و برخی از مفسران اهل سنت[۱۹] معتقدند مقصود از اهل البیت علیهمالسلام؛ خمسه طیبه یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهمالسلام هستند. اما آنچه در میان اهل سنت شهرت دارد، این است که اهل بیت افزون بر این پنج نفر شامل همسران پیامبر صلی الله علیه و آله نیز میشود.[۲۰]. اقوال غیر مشهوری نیز در این مورد وجود دارد مانند اینکه آیه تنها درباره همسران پیامبر(ص) نازل شده است این قول به عکرمه نسبت داده می شود[۲۱]
از آنجا که روایات نقش کلیدی در آشکار نمودن قول صحیح دارند ابتدا به بررسی و روایات ناظر به این آیه شریفه می پردازیم:
روایات مرتبط با آیه تطهیر
اگر به منابع تفسیری و حدیثی فریقین نگاه کنـیم، خـواهیم دید که تـعداد قابل توجهی از روایات مربوط به آیة تطهیر دربارة اختصاص آیه به اصحاب کساء می باشد. بر اساس این روایات متواتر و صحیح، آیة تطهیر در اواخر زندگی پیامبر اسلام و در خانة ام المؤمنین، ام سلمه(ره) نازل شـد. حسکانی در شواهدالتنزیل، بیش از صد و سی حدیث در این زمینه نقل کرده است.[۲۲] در مضمون بسیاری از این احادیث آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله؛ علی، فاطمه، حسن و حسین علیهمالسلام را زیر کسا (پوششی) قرار داد و آیه تطهیر نازل شد؛[۲۳] البته در برخی از این احادیث آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از نزول آیه آنان را جمع کرد و بر آنان کسایی قرار داد و فرمود: اللّهم هؤلاء اهل بیتی. این روایات به حدیث کسا شهرت یافتهاند.[۲۴] عـلامه سـید محمد حسین طباطبایی در این باره مینویسد : این روایات بسیار و بیش از هفتاد حدیث است. بیشتر آنها از طریق اهل سنت نقل شده که این خود بیشتر از چیزی است که از طریق شیعه روایت شده است. اهل سنت آن را تـقریباً از چـهل طریق و شیعه آن را از بیش از سی طریق نقل کرده است..[۲۵] سـید هـاشم بن سلیمان البحرانی (م 1107 هـ) در کتاب غایة المرام و حجة الخصام در خصوص اختصاص آیة تطهیر بـه پنـج تـن آل عبا (ع) حدود هشتاد حدیث و روایات نقل میکند که 41 حدیث آن از طریق برادران اهل سنت و 34 حدیث آن از طریق مـذهب اهـل بیت (ع) میباشد.[۲۶] همچنین ابوبکر احمد بن موسی ابـن مـردویه (م 410 هــ) میگوید: «به بیش از صد طریق روایت رسیده است که آیه (تطهیر) دربارة محمد، علی، فـاطمه، حـسن، حـسین (ع) (نازل شده) است.»[۲۷] مجموعه روایاتی که می توان دراین مسئله به آنها استناد کرد را می توان به چند دسته کلی تقسیم نمود:
بخش اول: روایات مربوط به شأن نزول آیة تطهیر
بر اساس تعدادی از روایات که از طریق مذهب اهـل بـیت و اهل سنت نقل شده است، آیة تـطهیر دربارة پنج تن آل عـبا (ع) و یا خـمسة طیبه (ع) نازل شده است.
در منابع شیعی بسیار دیگری روایات و احادیث مـربوط بـه شأن نـزول آیة تطهیر بیان شده است. [۳۰]
بخش دوم: روایاتـی که آیه تطهیر را به اهل بیت (ع) مرتبط میسازد
در بخش دیگری از احادیث، بدون اشاره و تـصریح بـه شـأن نزول آیة تطهیر، صرفاً بر اختصاص آیة تطهیر به این پنج تن تأکید میشود. در اینجا تعدادی از این روایاتـ را از مـنابع فـریقین ارائه میدهیم:
بخش سوم: روایات تسلیم )سلام( پیامبر(ص) به خمسه طیبه
قسمت دیگری از روایات مربوط به آیة تطهیر، روایات تسلیم است. در آیه 132 سورة طه آمده است: و أمر اهلک بالصلوة و اصطبر عـلیها؛ و خـانوادة خود را به نماز فرمان ده، و بر انجام آن شکیبا باش.» بر اساس روایات متعدد، پیامبر (ص) نیز بر اساس همین دستور الهی، هر روز قبل از اقامة نماز به در خانة علی و فاطمه (ع) میرفت و پس از فراخوانی آنها بـه نـماز، آیة تطهیر را خـطاب به آنها میخواند. البته در تعداد دفعات آمدن پیامبر اکرم (ص) به در خانه امام علی و فاطمه و سلام دادن به آنها و فـراخواندن آنها به نماز و نیز قرائت آیة شریف تطهیر، اختلافاتی وجود دارد. در روایات مختلف چـنین آمـده اسـت:
اما این اختلافها چندان مهم نـمینماید و به نظر میرسد در مـشاهدة راوی حـدیث ریشه دارد. بنابراین، تعیین مدت و تعداد تکرار این کار توسط پیامبر اکرم (ص)، با استفاده از این روایات ممکن نیست. آنچه مهم مینماید، این است که پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) این کار را انجام داده است. در اینجا با استفاده از منابع فریقین نمونههایی از روایات تسلیم را ذکر مـیکنیم:
بخش چهارم: روایات مربوط به عصمت و طهارت خمسه طیبه
در تـعداد دیگری از روایات بر عصمت و طهارت اهل بـیت (ع) تصریح میشود که در اینجا بـرخی از آنـها را میآوریم:
بخش پنجم:احتجاج کنندگان بـه آیة تـطهیر دربارة فضیلت اهل بیت علیهم السلام
در تـعداد دیگـری از روایات مربوط به آیة تطهیر، سخن از احتجاج افراد خاص به آیة تطهیر جهت اثبات برتری و فضیلت اهل بیت (ع) به میان آمده است. در اینجا نمونههایی از این روایات را از منابع فریقین ذکر مـیکنیم:
بررسی اقوال در مسئله
مشاهده روایات بی شمار در این زمینه که بسیاری از آنها را اهل سنت نقل نموده اند جای هیچ تردیدی باقی نمی گذارد که این آیه تنها در شأن خمسه طیبه نازل شده است و به هیچ وجه شامل همسران پیامبر نمی شود تا چه رسد به اینکه تنها در حق همسران پیامبر نارل شده باشد. با این وجود قائلان این دو نظر به دلایلی تمسک کرده اند که در ادامه به بررسی این دلایل خواهیم پرداخت
دلیل اول:سیاق آیات
آیة تطهیر در بین آیاتی از سـوره احـزاب قرار گرفته است که مربوط به هـمسران رسـول گرامیاسلام (ص) اسـت؛ چـون خـداوند متعال در آیات 28 الی 34 این سوره، همسران پیامـبر اسلام (ص) را مورد خطاب قرار داده و دستورهای مهمی به آنها داده است. همین امر باعث شده است که برخی نزول آیه تطهیر را مربوط به همسران پیامبر بدانند یا اینکه دست کم آنها را نیز در کنار خمسه طیبه از مصادیق اهل بیت معرفی نمایند.
اگر چه سیاق یکی از قرائن در تفسیر آیه است اما دلیلی قطعی و تخلف ناپذیر نیست بلکه اگر دلیلی بر خلاف آن وجود داشت باید دست از سیاق برداشت و به آن دلیل تمسک کرد. زیرا اولاً این از عادت فصحاست که در کلام خود از یک خطاب به خطاب دیگر رونـد و دوبـاره بـه آن خطاب اولی برگردند قرآن کریم مملو از این موارد است.[۶۶] ثانیاً:امام صادق علیه السلام می فرمایند: «یا جابر! وَ لَیْسَ شَیٌ اَبْعَد مِنْ عُقُولِ الرِّجال مِنْهُ، إنَّ الـآیة لَتَنْزل اَوَّلُهَا فِی شیٍ وَ اَوْسـَطهَا فـِی شیٍ وَ آخرُهَا فِی شیٍ؛»[۶۷].ای جابر! هیچ چیزی مثل آن (قرآن) از عقل (و قیاس) مردم دور نیست، زیرا اول آیه دربارة یک چیز و وسط آن دربارة چیز دیگر و آخر آن دربارة چیز سومیفرود میآید.ثالثاً: گاهی متکلم در کلام خود سخنی را به گونه جمله معترضه بیان می دارد و اسـتفاده از جـملة معترضه در قرآن کریم بی سابقه نیست و میتوان برای آن نمونه های متعددی درقرآن کریم یافت.[۶۸] بنابراین سیاق آیات همیشه نمی تواند مورد استناد قرار گیرد. در آیه تطهیر نیز دلایل و قرائن قطعی وجود دارد که این بخش از آیه با سیاق آیات همراه نیست:
البته برخی برای توجیه تغییر ضمایر مسئلة «تغلیب» را مـطرح کرده اند. از جملة آنها محمد بن احمد قرطبی در این خصوص مینویسد:«از آیه روشن میشود که شامل همة اهل بیت اعم از همسران و غیره است و اینکه «یطهرکم» گفته، به خاطر این است که رسول خدا (ص)، علی، حسن، و حسین در مـیان آنها بودند و هرگاه مذکر و مؤنث در یک جا جمع شوند، مذکر غالب میشود [و ضمایر و افعال مذکر استعمال میگردد]. بنابراین، مقتضای آیه این است که همسران پیامبر نیز از اهل بیت به حساب میآیند».[۷۰] که این توجیه را نمی توان پذیرفت زیرا:
دلیل دوم:روایات انحصار اهل بیت در همسران پیامبر(ص)
مدعیان اختصاص آیه تطهیر به همسران پیامبر(ص) علاوه بر سیاق به چند روایت ضعیف و چه بسا جعلی استدلال میکنند که آنها را در اینجا ذکر میکنیم:
و اما در نقد روایاتی که اهل بیت را منحصراً همسران پیامبر(ص) معرفی نموده است قبل از هر چیز به قرآن کریم تمسک می نماییم. حق آن است نص صـریح قـرآن کریم شمولیت آیة تطهیر بر همسران پیامـبر اکرمـ (ص) را شدیداً انکار میکند. در برخی از آیات قرآن، بعضی از همسران رسول خدا (ص) مورد سرزنش و تهدید قـرار گـرفتهاند که در اینجا به دو نمونه اشاره مـیشود:
بـر اساس روایات و اعترافات دانـشمندان فـریقین، این آیات دربارة عایشه دختر ابو بکر، و حفصه دختر عمر، نازل شده است که آنها به آزار و اذیتـ رسـول خـدا (ص) روی آوردند و با نزول آیات فوق مورد تهدید و سـرزنش قـرار گـرفتند.[۷۶]
آیه تطهیر از عصمت و بی گناهی اهل بیت مورد خطاب سخن میگوید و از طرف دیگر برخی از همسران رسول خدا (ص) مورد سرزنش و تـهدید قـرآن کریم قرار گرفته اند و حـتی در آیة سـورة تحریم، همسران مورد خطاب بهتر از زنان دیگر شناخته نشده اند، لذا روایات منقول و یا منسوب به افرادی همچون عبد الله بن عباس عکرمه، عروة بن زبیر و سعید و بن جبیر چنان اهمیتی ندارد و حتی در صـورت صـحیح و مورد اعتماد بودن سند آنها ـ که چنین هم نیست ـ در برابر صریح آیات نورانی تضعیف و کنار گذاشته میشوند. علاوه بر آیات قرآن روایات بیشماری که بر خلاف مضمون این چند روایات وجود دارد خود حکایت از جعلی بودن آن دارد. بر فرض که از آیات و روایات صرف نظر کنیم شناخت راویان این روایات که عکرمه و عروه هستند خود شاهد دیگری بر جعلی بودن این اقوال دارد چرا که عروة بن زبیر از دشمنان بنی هاشم و اهـل بـیت (ع) به شمار میآید و نسبت به امام علی (ع) بدگویی میکرد و حتی برخی از دانشمندان رجـالی وی را از تـابعینی شـمردهاند که در مقابل اخذ پول از معاویه دربارة امام علی (ع) احادیث زشت میساختند. [۷۸] دربارة عکرمه، بردة آزاد شدة عـبد الله بـن عباس، نیز دو دیدگاه مطرح شده است:در یک دیدگاه منفی، بر اساس شواهد مـوجود، عـکرمه از افـراد کینه توز اهل بیت (ع) است و در مورد وی اتهام خارجی بودن و داشتن عقاید خوارج و نیز اتهام جـعل حـدیث مـطرح شده است.[۷۹] در یک دیدگاه مثبت، عکرمه از این اتهامات دور بوده و دشمنان اهل بیت (ع) جـهت بـدنام کردن او دست به جعل حدیث زده اند.[۸۰]دربارة عکرمه و عروة هر دیدگاهی را بپذیریم و حتی اگر روایات آنها گـرچه صـحیح السند هم باشد ـ که چنین نیست ـ باز به اختصاص آیة تطهیر به خمسة طـیبه و عـدم دلالت آن بر همسران پیامبر اسلام (ص) خللی وارد نخواهد شـد. ضـمناً نـباید فراموش کرد که عکرمه و عروة تنها دو نفر از تابعاناند و دیدگـاه آنـها نمیتواند روایات صحیح و متواتر پیامبر (ص)، ائمه (ع) و اصحاب و سایر تابعین را مورد خدشه قرار دهد.
دلیل سوم:عمومیت لفظ «اهـل البـیت»
بـرخی از دانشمندان اهل سنت در دفاع از نظریة ورود همسران پیامبر در محدودة آیة «تطهیر» و جای گـرفتن آنـها در کنار خمسة طیبه (ع)، به توجیه اختلاف ضمائر به کار رفته در آیه از لحاظ مذکر و مؤنث بودن، روی آورده و لفظ «اهـل البـیت» را لفـظی عام و فراگیر دانستهاند که از آن جمله میتوان از ابولیت نصر بن محمد سمرقندی (م 375 هـ)، نـام بـرد.[۸۱] بـرخی از آنان نیز جهت اثبات این مدعا از آیات نورانی قرآن کریم،از جمله آیات 12 و 29 سورة قصص، و آیة 33 عنکبوت بهره گرفتهاند.[۸۲] یکی از آیاتـی که مـورد اسـتدلال در این خصوص قرار گرفته، آیة 73 سورة هود است:
«قَالُواْ أَتَعْجَبینَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَّجِیدٌ»؛ (وقتی که فرشتگان الهی به همسر ابراهیم (ع) در سن پیری تولد اسحاق و بـعد از او تـولد یعـقوب را بشارت دادند، وی به شگفتی آمدو فرشتگان الهی) گفتند: آیا از فرمان خدا تعجب میکنی؟ این رحمت خدا و بـرکاتش بـر شما اهل بیت است، چرا که او ستوده و والا است.
جناب علی احمد سالوس در کتاب خـود بـه یک روایت مـنقول از انس استدلال میکند : خرج النبی (ص) فانطلق الی حجرة عایشة فقال: «السلام علیکم اهل البیت و رحمة الله... فـتقری حـجر نسائه کلهن یقول لهن کما یقول لعایشة...[۸۳] پیامبر (ص) از خانة [زینب بنت جـحش] خـارج شـد و به سوی خانة عایشه آمد و گفت: سلام بر شما اهل بیت و رحمت خداوند [بر شـما بـاد]... سـپس به همة خانه های همسران خود سرزد و همان گونه که به عایشه مـیگفت، بـه آنان نیر میفرمود...» وی در ادامة سخنان خود چنین نتیجه میگیرد که استعمال قرآنی و نبوی، همسران پیامبر را از دایرة شمولیت آیة تـطهیر خـارج نمیسازد.[۸۴]
1.استعمال واژة «اهل» در قرآن کریم در معانی و موارد متفاوت است که در اینـجا بـه ذکر خلاصة آنها اشاره میشود:
بنابراین، واژة « اهل البیت» بر اساس استعمال قـرآنی و نـیز بر اساس استعمال لغوی، حدیثی و عـرفی، یک واژة عام است که میتواند شـامل مـردان و زنان و کودکان شود و کسی نمیتواند مـنکر این مـطلب باشد و جناب سمرقندی و نیز جناب سالوس در این خصوص سخن تازه ای نگفتهاند، اما دلیل و اسـتدلال آنـها نیازمند نقد و بررسی است. مـسئلة اصـلی این اسـت که آیا ما میتوانیم بـه دلیل عـام بودن معنای «اهل البـیت»، در مـقابل شواهد تاریخی، قرآنی و حدیثی بایستیم و منظور از اهل البیت در آیة تطهیر را علاوه بر خمسة طیبه (ع)، هـمسران پیامـبر نیز بدانیم. آیا چنین کاری تفسیر به رأی نـیست و آیا این کار مـغالطه به حـساب نمیآید؟و… 2.از آیة 73 سـورة هـود به هیچ وجه نـمیتوان استفاده کرد که این کلام «علیکم اهل البیت» صرفاً خطاب به همسر حضرت ابراهیم (ع) گفته شده است؛ چون در زبـان عـربی «علیکم» برای گروه مردان استعمال مـیشود. بـنابراین، یا این قـسمت آیه [سـلام فـرشتگان] شامل همسر ابـراهیم که سـارا نام داشت، نمیشود و یا علاوه بر سارا شامل حضرت ابراهیم (ع) یا جمعی دیگر ـ حضرت اسحاق، یعقوب و اسماعیل کهـ بـعداً بـه آنها ملحق خواهند شدـ میشود. در این صورت، اسـتعمال ضـمیر جـمع مـذکر « عـلیکم» از بـاب تغلیب کاملاً صحیح است. 3.استدلال جناب سالوس به روایت انس بن مالک به هیچ وجه منطقی و درست نیست، زیرا هیچ کس در صحت به کارگیری واژة اهل برای زنان تردید ندارد. هـمان گونه که از استعمال قرآنی، حدیثی، لغوی و عرفی به دست میآید، این واژه دارای معنای عام و فراگیر است و شامل همه ـ اعم از زن و مرد و کودک ـ میشود. در واقع، استدلال جناب سالوس به آیات و روایت مذکور، مانند مثال ذیل بسیار مـضحک و شـگفت آور است. در قرآن کریم میخوانیم: «وَجَاء مِنْ أَقْصَی الْمَدینَةِ رَجُلٌ یَسْعَی قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبعُوا الْمُرْسَلِینَ؛»[۸۵] و مردی از دورترین نقطة شهر با شتاب فرا رسید و گفت: ای قوم من از فرستادگان [خدا] پیروی کنید. بـر اسـاس روایت و دیدگاه مفسران، منظور از «رجلٌ» ـ مردی ـ در این آیه «حبیب نجار» است. حال اگر کسی در یک آیة دیگر قرآن کریم واژة «رجلٌ» را بیابد و ادعا نماید که منظور از مردی که در آیه بیستم سورة یس از آن سخن گـفته شـده، همین مرد است که مثلاً در جـای دیگـر قرآن استعمال شده است، هر شنوندة فهیم در شگفتی قرار میگیرد و قبل از هر چیز بر ناآگاهی مدعی گواهی خواهد داد. کار جناب سالوس نیز چنین است؛ چـون دربـارة شأن نزول آیة تطهیر روایات صـحیح و مـتواتر داریم که قابل پذیرش فریقین است و این روایات به طور کامل منظور از «اهل البیت» در آیة تطهیر را روشن ساخته است. بنابراین، چنین کاری هم بیهوده و سست و هم نوعی تفسیر به رأی و اجتهاد در برابر نص صریح نبوی (ص) به شـمار مـیآید. 4.چنان که قبلاً ذکر شد، بر اساس ادله، شواهد و قرائن ذیل، آیة تطهیر به هیچ وجه شامل همسران پیامبر اکرم (ص) نمیشود:
با وجود این، چرا و چگونه است که پس از گـذشت قـرنها، افرادی این همه ادله، شواهد و قرائن را زیر پا مینهند و با ادعای دلالت آیة تطهیر بر همسران پیامبر اکرم (ص) دسـت بـه هـر کاری میزنند؟...
دلیل چهارم: آیة تـطهیر و صلوات بر همسران پیامبر اکرم (ص)
برخی جـهت اثبات ورود همسران رسول خدا (ص) به محدودة آیة تطهیر به طرز گویش صلوات استدلال نمودهاند. علی احـمد سـالوس در کتـاب خود، در این خصوص دو روایت از پیامبر اکرم (ص) نقل میکند که گویا بر اساس آنها باید مسلمانان بـه پیامـبر اسـلام (ص) چنین صلوات بفرستند:«اللهم صلی علی محمد و علی ازواجه و ذریته... و یا اللهم صل علی مـحمد النـبی و ازواجـه امّهات المؤمنین و اهل بیته...» خداوندا! بر محمد و همسران و فرزندان او صلوات بفرست...؛ و یا خداوندا! بر مـحمد پیامـبر و همسران او ـ که مادران مؤمنان هستند ـ و اهل بیت او صلوات بفرست...[۸۶]
1. قبل از هر چـیز در صـحت و انـتساب این روایات به رسول اکرم (ص) تردید وجود دارد، چون امثال این روایات در صحیح بخاری [۸۷] نقل شده است که از نظر سـندی بـرای شیعه قابل قبول نیست و راویان آن ـ مانند عبد الله بن مسلمه، مالک بن انس، عـبد الله بـن ابـی بکر ـ از نظر کتب رجالی ما مجهول شمرده میشوند و اگر هم از آنان نامیبرده شده باشد، بـدون جـرح یا تعدیل از کنار آنها گذشتهاند.از طرف دیگر، برخی از راویان این احادیث از دیدگاه برادران اهل سـنت نـیز مـورد قبول نیست. به عنوان مثال، ذهبی دربارة عمرو بن سلیم ذرقی که در سند هر دو طـریق روایت اول حـضور دارد، از ابـن خراش نقل میکند که در حدیث وی اختلاط وجود دارد.[۸۸] و نیز دربارة عبدالله بن یوسف که درسـلسله سـند یکی از طرق روایت حضور دارد، از بدگویی ابن عدی دربارة وی سخن گفته است.[۸۹] بنابراین در صحت این روایات مشکل اساسی وجود دارد و نمیتوان آنـها را بـه رسول خدا (ص) نسبت داد.
2. آنچه در خصوص طرز صلوات فرستادن به پیامبر عظیم الشـأن اسـلام (ص) از طرف فریقین مورد قبول واقع شده، بـا صـورت مـذکور فرق میکند و در آنها خبری از همسران پیامبر اکرم (ص) نـیست در اینـجا به ذکر دو روایت اکتفا میکنیم:
3. بر اساس برخی روایات موجود در منابع حدیثی برادران اهل سنّت، پیامبر اکرم (ص) در خصوص نزول آیة تطهیر و اختصاص آن به اهل کسا (ع) دعا و صـلواتی را بـیان فرموده اند که در آنها نیز اثری از همسران پیامبر خدا (ص) دیده نمیشود و در نوع خود بر اختصاص آیة تطهیر به خمسة طیبه (ع) تأکید میورزد که در اینجا بـه دو روایت اشـاره میکنیم:
4. اگر روایات مذکور جناب قرطبی و سالوس صحیح و مورد پذیرش همگان نیز باشند، به «اهل البیت» مورد اشاره در آیة تطهیر هیچ ارتباطی نخواهد داشـت؛ چـون در آن روایات هیچ تصریحی به "اهل البیت» نشده و از طرف دیگر بسیار واضح است که صلوات بر کسی به معنای دخول وی در مدلول آیة تطهیر نیست.
5. اگر بر اساس روایات مذکور بتوان منظور از «اهل البیت» در آیة تطهیر را بـیان کرد، آن وقـت بر اساس تعدادی از آیات قرآنی، باید همة مؤمنان را نیز از اهل بیت به حساب بیاوریم. چون خداوند متعال در تعدادی از آیات نورانی قرآن کریم، از صلوات خود، فرشتگان الهی و پیامبر خدا (ص) به مؤمنان خبر مـیدهد؛123 در حـالی که نه تا کنون کسی چنین ادعایی کرده و نه در صورت وجود چنین ادعایی کسی آنرا نخواهد پذیرفت؛ زیرا چون این استدلالی مغالطه آمیز و سست است.
6. صریح آیات قرآن کریم، روایت متواتر و صحیح، و حقایق انـکار نـاپذیر تـاریخی، به طور جدی همسران پیامـبر اکرم (ص) را از مـدلول آیة تـطهیر خارج میسازد.
دلیل پنجم:حدیث زید بن ارقم
برخی از دانشمندان اهل سنت برای اثبات ورود همسران پیامبر اکرم (ص) و نزدیکان نسبی آن حضرت (ص) در مفاد آیة تطهیر به حـدیث مـنقول از زید بـن ارقم ـ صحابی معروف پیامبر اکرم (ص)، استدلال کرده اند. مضمون این روایت چنین اسـت که زید بن ارقم بخشی از خطبة معروف پیامبر اکرم (ص) در غدیر خم را نقل میکند که پیامبر اکرم (ص) در آن خطبه به قرآن و اهل بـیت خـود سـفارش میکند که به نام حدیث ثقلین معروف شده است. در این هنگام حصین بـن سـبرة که در آن مجلس حضور داشت، از زید پرسید که منظور از اهل بیت پیامبر چه کسانی هستند. زید بن ارقم در جواب او میگوید مـنظور از اهـل بـیت پیامبر (ص)، همسران آن حضرت (ص) و به ویژه کسانی هستند که صدقه بر آنها حرام گـشته اسـت و آنـها عبارتاند از: آل علی، آل عقیل، آل جعفر و آل عباس... [۹۵]
1. نباید فراموش کرد که اگر سخن ما مربوط بـه تـفسیر آیة تـطهیر میشود، رسول مکرم اسلام(ص) اولین و حقیقیترین مفسر این آیه و سایر آیات قرآن کریم است و طبق احادیث صحیح و مـتواتر فـریقین، آن حضرت (ص) منظور از اهل بیت در آیة تطهیر را در مراحل و موارد متعدد به خوبی تفسیر نموده و نـشان داده اسـت که آیه شـریفه صرفاً شامل افراد خاص ـ غیر از همسران و نزدیکان نسبی آن حضرت ـ میشود.با وجود این، هـیچ نـیازی به تفسیر اصحاب آن حضرت (ص) در این مورد به نظر نمیرسد و زید بن ارقم هر چه گـفته بـاشد، در درجـة نخست دیدگاه شخصی وی محسوب میشود و از دیدگاه ما، اجتهاد صحابه تا کاشف از قول، فعل و تقریر مـعصوم نـباشد، حجیت ندارد.
2. عجیب این است که در کتاب صحیح مسلم همین روایت به صورت دیگـر نـقل مـیشود که طبق روایت یزید بن حیّان آنها از معنای اهل البیت میپرسند و سؤال میکنند که آیا همسران اهل بیت او هـستند. زید بـن ارقـم در پاسخ آنها قسم میخورد که همسران از اهل بیت نیستند، چون زن مدتی با مـرد زنـدگی میکند و سپس مرد او را طلاق میدهد و بدین وسیله نزد پدر و قوم خود میرود. اهل بیت [پیامبر] اصل و عـصبة او هـستند که پس از آن حضرت از صدقه محروم شدند. [۹۶] بنابراین، میتوان چنین نتیجه گرفت که این سـخن اجـتهاد و نظر شخصی زید بن ارقم بوده است و چـنان که قـبلاً گـفته شد، اجتهاد و قول صحابه تا زمانی که کاشـف از قـول، فعل و تقریر معصوم نباشد، هیچ گونه حجیتی نخواهد داشت.
3. اگر سخن زید بن ارقـم را بـه عنوان نظر شخصی وی قبول نـکنیم، بـاید بگوییم که احـتمالاً وی مـعنای لغـوی و عرفی «اهل البیت» را بیان نموده اسـت که بـر اساس معنای لغوی و عرفی آن فرزندان، زنان، برادران و سایر نزدیکان، اهل بیت و خـاندان بـه حساب میآیند. ولی نباید فراموش کرد که منظور از «اهـل البیت» در حدیث ثقلین و بـه ویژه آیة تـطهیر، خاندان و اهل بیت نبوت و رسـالت اسـت و به هیچ وجه شامل زنان و نزدیکان نسبی نمیشود.
4. اشکال دیگری که میتوان به سـخن زید بـن ارقم گرفت، این است که تـنها آل عـلی (ع)، آل عـقیل، آل جعفر و آل عباس پس از پیامـبر اسـلام (ص) از صدقه محروم نشدند، بـلکه بـنی عبد المطلب نیز در محرومیت از صدقه با آنان شریکند. [۹۷]
5. اگر منظور از اهل البیت در حدیث ثـقلین و آیة تـطهیر نزدیکان نسبی پیامبر باشد، امت اسـلامیدر سـردرگمی و حیرت فـرو مـیرود؛ چـون آل عباس با آل علی (ع) اخـتلاف داشتند و تعدادی از فرزندان آل علی (ع) به دست عباسیان به شهادت رسیدند. از طرف دیگر، در میان آل عباس، آل جـعفر و آل عـقیل افراد بسیاری منحرف شدند و دست بـه گـناه و ظـلم و سـتم زدنـد که همة اینها بـر عـدم دلالت آیة تطهیر به نزدیکان نسبی پیامبر اسلام (ص) تأکید میورزد.بنابراین، دیگر دیدگاه زید بن ارقم در این خصوص و در برابر این هـمه ادلة روشـن آن چـنان اهمیتی نخواهد داشت.
دلیل ششم: دعای پیامبر اسلام (ص) درباره اهل بیت (ع)
یکی از شبهات مطرح شده در خصوص دیدگاه مذهب اهل بیت (ع) دربارة آیة تطهیر، به دعای پیامبر اسلام (ص) در حق اهل کسا مـربوط مـیشود. علی احمد سالوس در کتاب خود مینویسد:در احادیث آمده است که پیامبر خدا (ص) اهل کسا را جمع نمود و جهت دوری آنها از گناه و پلیدی و نیز پاکیزگی آنها دعا کرد. اگـر اهـل کسا [قبلاً] از گناهان و پلیدیها پاک و پاکیزه بـودند، پس چـه حاجتی به دعا کردن بود؟ [۹۸] همچنین برخی دیگر مانند عبد العزیز دهلوی ادعا کرده اند که آیة تطهیر از ابتدا به همسران پیامبر (ص) تعلق داشت، ولی آن حضرت (ص) با دعای خود، اهـل کسـاء را نیز در آن شریک نمود! [۹۹]
1. در مباحث گذشته روشن شد که نص صریح قرآن کریم، روایات متواتر و صحیح و سایر شواهد و قراین قابل توجه، تعلق آیة تطهیر به همسران پیامبر اکرم (ص) را به طور شدید و مؤکد انکار میکند و بنابراین هیچ جایی بـرای ادعـای امثال عبد العزیز دهلوی باقی نمیماند.
2. نباید فراموش کرد که دعا همیشه به معنای طلب تحقق کار یا حالتی نیست و در مواردی به معنای درخواست استمرار تداوم کار یا حالتی است. خود رسول خدا (ص) هر روز مکرر در نـماز از خـداوند چنین درخـواست مینمود: « اهدنا الصراط المستقیم ـ [خداوندا!] ما را به راه مستقیم هدایت فرما.» آیا این دعا ـ نعوذ بالله ـ به معنای عدم هـدایت آن حضرت (ص) قبل از دعا کردن است؟ قطعاً هیچ شخص یا فرقه و مذهبی تا کنون چـنین ادعـایی نـداشته است.آری، منظور آن حضرت (ص) استمرار و تداوم راه هدایت و صراط مستقیم بوده است. دعای آن حضرت (ص) در خصوص اهل کسا نیز بـه مـعنای استمرار و تداوم تطهیر و عصمت الهی است.
3. علامه مجلسی (ره) در این مورد مینویسد: واژة اذهـاب [از بـین بـردن و زدودن] همان طور که دربارة از بین بردن چیز موجود به کار میرود، درباره منع از ورود چیزی بر مـحلی که قابلیت پذیرش آن را دارد، نیز استعمال میشود؛ مانند «...کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء...؛[۱۰۰] این چنین کردیم تـا بدی و فحشا را از او [یوسف] دور کنـیم.»[۱۰۱]
4. عـلامه مجلسی (ره) در این خصوص میفرماید: «بر اساس برخی روایات، آیة تطهیر پس از دعای پیامبر اکرم (ص) نازل شده است.» [۱۰۲] بدون شک در این صورت، اشکالات مذکور متزلزل میشود و از بین میرود؛ زیرا از بین بردن پلیدیها و تطهیر اهل بیت(ع) قـبل از دعای پیامبر اکرم(ص) بیان شده است.
5. بر اساس روایات متواتر و دیدگاه دانشمندان فریقین، شخص پیامبر اکرم (ص) داخل در مدلول آیة تطهیر است. در این صورت، آیا کسی میتواند پیامبر اسلام (ص) را قبل از نزول آیة تطهیرـ نعوذ بالله ـ غیر پاکیزه بداند؟ و به هیچ وجـه امـکان ندارد که آیة تطهیر یک بار به معنای دفع دربارة پیامبر اسلام (ص) و بار دیگر به معنای رفع دربارة اهل کسا (ع) نازل شده باشد.
6. علاوه بر آن، هنگام نزول آیة تطهیر، دو تن از اصحاب کسا یعنی امـام حـسن و امام حسین(ع) خردسال و بی گناه بودند و رفع گناه از کودک خردسال هیچ معنایی ندارد.[۱۰۳] اما روایاتی که دعای پیامبر اکرم (ص) دربارة اهل کسا پس از نزول آیة تطهیر بیان میکنند، بدون شک مبین این مسئله است که جـمع کردن آنـها در زیر کسا و دعا برای آنها با عین الفاظ آیة تطهیر، به خاطر تفسیر آیه و بیان مصادیق اهل بیت برای همة امت اسلامیبوده است. آن حضرت (ص) در سایر موارد ـ مانند سلام دادن به آنها و تلاوت آیة تـطهیر قـبل از اقـامة نماز ـ نیز همین کار را انجام داده اسـت. بـنابراین، دعـای پیامبر اسلام (ص) دربارة اهل کسا به هیچ وجه به معنایی نیست که جناب سالوس و یا عبد العزیز دهلوی ادعای آن را دارند.
پانویس
منابع
پیوند ها
منبع مطلب : wiki.ahlolbait.com
مدیر محترم سایت wiki.ahlolbait.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
آیه تطهیر چه کسانی را شامل می شود؟
چرا آیه تطهیر که در میان آیات مربوط به همسران پیامبر (ص) آمده است، شامل آنها نمیشود؟
پیرامون آیه تطهیر إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً[1]، باید به چند نکته زیر توجه کرد:
الف) «اهلالبیت» در تاریخ حیات پیامبر (ص)، معنای خاصی داشته است و تنها به حضرت علی و زهرا و حسن و حسین (ع) اطلاق میشده است. در کتابهای روایی شیعه و سنی آمده است که وقتی آیه وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بالصَّلاةِ[2] نازل شد، پیامبر اکرم (ص) شش ماه هنگام نماز صبح، به خانه فاطمه میآمد و آنها را فرمان به نماز داده، سپس آیه تطهیر- إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ ...[3]- را میخواند تا همگان بدانند که «اهل پیامبر» چه کسانیاند.
ب) هیچ یک از همسران پیامبر، ادعا نکرد که من در زمره اهل بیت (علیهم السلام) هستم.
ج) آیه تطهیر، عصمت اهل بیت پیامبر را ثابت میکند و سیره عملی آنان، گواه عصمت ایشان نیز بود؛ امّا درباره همسران پیامبر، برخی از آنان در عمل ثابت کردند کهاز مقام عصمت برخوردار نیستند؛ مانند حرکتهای عایشه در برابر حضرت علی (ع). برای بسط این پاسخ، دقت در موارد ذیل شایسته است:
1- امام شافعی میگوید: از نظر معنیشناسی، زوجه را نمیتوان اهلبیت (ع) شخص به حساب آورد؛ زیرا زوجیت، نوعی رابطه اعتباری است که با طلاق و مرگ، از بین میرود؛ ولی روابط نسبی، تکوینی و غیراختیاری است. ازاینرو، طلاقبردار نیست و نسبت آن پس از مرگ نیز محفوظ است.
2- ضمایری که در قبل و بعد از آیه تطهیر آمده، به صورت جمع مونث است که برای مجموعه زنان به کار میروند و مقصود از آن ضمایر، زنان پیامبر اکرم است؛ مانند: لستنّ، ان اتقیتنّ، فلا تحضعن، فی بیوتکنّ، واذکرن، بیوتکنّ؛ در حالی که ضمایری که در آیه تطهیر به کار رفته، به صورت جمع مذکر است که برای مجموعهای که همه یا اکثریت آنان مرد هستند، به کار میرود؛ مانند «عنکم، و یطهرکم» و نمیتواند مقصود از آنها، جماعت و گروه زنان باشد. اگر مقصود جماعت زنان بود، میبایست تعبیر «عنکنّ، و یطهرکن» به کار میرفت. این تغییر ضمایر مؤنث به مذکر در آیه، دلیل بر این است که مخاطبین در آیه تطهیر، غیر از مجموعه همسران پیامبر میباشند.
3- دلیل بر این که اهل بیت شامل زنان نمیشود، پاسخ منفی پیامبر (ص) به خواست همسر خویش، ام سلمه است؛ او وقتی از آن حضرت اذن دخول زیر کسا و همسانی با اهل بیت را نمود، پیامبر در پاسخ، ضمن خارج کردن او از اهل بیت، دو بار فرمود: «انک الی خیر[4]؛ تو زن خوبی هستی». این، نفی مؤدبانه و کریمانه موضوع است. از عایشه نیز این گونه نقل شده است:
«لقد رأیت علیا و فاطمه و حسنا و حسینا و جمع رسول اللَّه بثوب علیهم ثم قال: اللهم هولاء اهلبیتی و حامتی، فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا، قالت: فقلت یا رسول اللَّه انامن اهلک قال تنحی فانک الی خیر[5]؛ با چشم خود، علی و فاطمه و حسن و حسین را دیدم که پیامبر اکرم آنان را زیرپوششی جمع کرده بود و فرمود: خداوندا اینها خاندان و حامیان من هستند، پس رجس و پلیدی را از آنها ببر و آنان را از آلودگیها پاکشان فرما. من (عایشه) عرض کردم: ای رسول خدا! آیا من هم از آنها (اهل بیت) هستم؟ پیامبر فرمود: دورشو؛ تو بر خیر و نیکی هستی [اما جزء این جمع نمیباشی]».
4- روایات متواتری در میان شیعه و سنی، نسبت به اختصاص اهل بیت به پنج تن (علیهم السلام)، وارد شده و پیامبر (ص) در موارد متعددی تصریح کرده که اهلبیت (ع) چه کسانی هستند[6]. یکی از آنها، این روایت است که پیامبر (ص) به مدت ششماه[7] (یا نُه ماه[8] یا ده ماه[9]) همه روزه، هنگامی که برای نماز صبح بیرون میآمد، در کنار خانه فاطمه (ع) میایستاد و صدا میزد: «الصلوة یا اهل البیت، انما یرید اللَّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ ای اهل بیت! هنگام نماز است؛ همانا خداوند میخواهد پلیدی را از شما اهلبیت دور سازد و شما را پاک سازد».
5- با دقت در آیات دیگر قرآن، میتوان به شناخت اهل بیت در قرآن پی برد. مفسران شیعه و سنی در تفسیر آیه مباهله، یعنی آیه فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْد ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذبینَ[10] اتفاق دارند که منظور از «ابنائنا»، حسن و حسین (ع)، و مقصود از «نسائنا»، فاطمه زهرا (ع) و هدف از «انفسنا»، امیرمؤمنان (ع) است و دایره اهل بیت، در این افراد خاص و معین، تعریف میشود و هیچ سخنی از همسران نیست[11].
6- اراده و خواست خدا در زدودن آلودگی و پاک قرار دادن اهل بیت، ارادهای تکوینی است و آیه، بر عصمت اهل بیت دلالت میکند. بعضی از عالمان اهل تسنن، بر وجود لغزش، در بعضی از زنان پیامبر، اذعان میکنند که این، هرگز با مقام عصمت آنان سازگار نیست؛ مانند مخالفت عملی عایشه با آیه وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَ[12]؛ «در خانههای خود بمانید» و مساعدت در ایجاد فتنه جنگ جمل که قیام بر ضد امام وقت بود و سبب خونریزی و کشته شدن حدود هفدههزار نفر گردید؛ امّا نسبت به چهاردهمعصوم، هیچ عالم، محدث و مورخی، حتی از اهل سنت- و حتی آنان که عصمت را قبول ندارند- اندک گناه و خطایی از آنان نقل ننمودهاند.
7- اگر آیه فوق شامل زنان پیامبر هم میشد، قطعاً همسران پیامبر به آن تمسک میکردند؛ به ویژه در نزاعهایی که با دیگران پیدا میکردند؛ در حالی که در هیچ یک از منابع شیعه و سنی نیامده که زنان پیامبر به آیه تطهیر، برای اثبات عصمت و فضیلت خود، تمسک کنند. با توجه به این که عایشه همسر پیامبر اسلام به گواهی روایات فراوان در بازگو کردن فضایل خود و ریزهکاریهای ارتباطش با پیامبر اکرم، چیزی را فروگذار نمیکرد، اگر این آیه شامل وی میشد، قطعاً آن را به عنوان فضیلتی برای خود بازگو میکرد و در نزاعهایی مثل جنگ جمل، برای اثبات درستی عمل خویش، به آن تمسک میجست.
8- در پاسخ به «علت قرار گرفتن آیه تطهیر در لا به لای آیات مربوط به وظایف همسران پیامبر اکرم (ص)، به بیان علامه طباطبایی اشاره میکنیم که مینویسد:
آیه تطهیر، به تنهایی نازل شده است و ما هیچ دلیلی نداریم که این آیه، در ضمن آیات مربوط به همسران پیامبر نازل شده باشد و حتی یک روایت در این زمینه وارد نشده است؛ حتی کسانی مانند «عکرمه» و «عروه» که این آیه را مخصوص همسرانپیامبر دانستهاند، نمیگویند که آیه تطهیر، همراه با آیات مربوط به همسران پیامبر نازل شده است.
بنابراین، آیه تطهیر به حسب نزول، جزء آیات مربوط به همسران پیامبر نیست؛ بلکه جداگانه نازل گردیده است؛ اما هنگام جمعآوری آیات یا به دستور پیامبر اکرم (ص) و یا بعد از رحلت وی، در کنار آیات فوق قرار داده شده است. موقعیت آیه تطهیر در میان آیات مربوط به همسران پیامبر، مانند موقعیت آیه الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا[13]، در میان آیه مربوط به خوردنیهای حرام است[14].
....................................................
[1]. احزاب( 33)، آیه 33.
[2]. طه( 20)، آیه 132.
[3]. احزاب( 33)، آیه 33.
[4]. ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص 141؛ زمخشری، الکشاف، ج 1، ص 193.
[5]. حسکانی، شواهد التنزیل، ج 2، ص 61.
[6]. شواهد التنزیل، ج 2، ص 10- 92.
[7]. سنن الترمذی، ج 5، ص 31؛ اسدالغابه، ج 2، ص 20.
[8]. شبلنجی، نورالابصار، ص 227؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا( ع)، ج 1، ص 207.
[9]. تفسیر الطبری، ج 5، ص 22؛ الدرالمنثور، ج 5، ص 199.
[10]. آل عمران( 3)، آیه 61.
[11]. ر. ک: زمخشری، تفسیر کشاف، ج 1، ص 268؛ الشوکانی، فتح القدیر، ج 1، ص 316؛ مظفر، دلائل الصدق، ج 2، ص 386.
[12]. احزاب( 33)، آیه 33.
[13]. مائده( 5)، آیه 3.
[14]. المیزان، ج 16، ص 318.
منبع مطلب : www.imamalinet.net
مدیر محترم سایت www.imamalinet.net لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.